هفته پیش گفتیم که ایرانخودروییها میخواهندتا چندی دیگر دو محصول جدید را وارد بازار کنند. یکی شاسیبلند 2008 که بررسیاش کردیم و دیگری پژو 301 که این هفته برایش برنامه داریم. هرچقدر دفعه قبل همهچیز آرام و با حسابکتاب بود، اینبار اوضاع قدری پیچیده و درهمبرهم است. اینبار داستان به این سادگیهایی که فکرش را میکنیم نیست. کاش کل قضیه در این جمله خلاصه میشد که: «پژو 301 وارد بازار میشود» اما گیر کار آنجاست که پشت همین جمله انبوهی از اتفاقات گفتهنشده وجود دارد. پس در ادامه میرویم تا این شیر فرانسوی را بررسی کنیم!
بین سالهای ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۶ پژوی فرانسه خودروی به اصطلاح لوکسی را تولید میکرد که موفقتر از پیشبینیها از آب درآمده بود. این خودرو ۳۰۱ نام داشت. سدانی ساده با پیشرانهای ۱٫۵ لیتری که در آن زمان میتوانست ۳۵ اسببخار نیرو تولید کند. این خروجی برای رساندن خودرو به سرعت ۸۰ کیلومتر در ساعت کافی بود. نشریات دهه ۳۰ میلادی خبر از فرمانپذیری و نرم بودن این خودرو داده بودند. پرونده ۳۰۱ تا سال ۲۰۱۲ بسته باقی مانده بود. اما وقتی خبرهایی مبنی بر بازگشت آن شنیده شد، علاوه بر اسم پژو، اسامی دیگری چون سیتروئن هموطن، خط تولید ویگو و مهمتر از همه دانگفنگ چین نیز شنیده شد.
نزدیک به چهار دهه پیش دو شرکت پژو و سیتروئن در اقدامی هوشمندانه با حفظ استقلال فنی دست به یک اتحاد استراتژیک زدند. استفاده از پلتفرمهای مشترک اولین و مهمترین دستاورد این همکاری بود. داستان ۳۰۱ نیز چندان بیربط به این داستان نیست. این خودرو بهنوعی برگرفته از زیرساختهای سیتروئن C-Elysee بوده است. اگر یادتان باشد آن ایامی که سایپا سیتروئن C5 را روانه بازار میکرد تقریباً به صورت همزمان ایرانخودروییها نیز پژو ۴۰۷ را میفروختند. غافل از اینکه این دو خودرو از یک پلتفرم، پیشرانه، جعبهدنده و شاسی بهره میبردند. حالا بعید نیست بعد از ورود پژو ۳۰۱، سایپا نیز به فکر باز تولید الیسه از شرکت سیتروئن بیفتد.
حضورش در ایران مثل بقیه هموطنانش به دور از حاشیه نبوده است. آن زمان که ایرانخودرو با هوو روی پروژه جنجالی کامیونهای هوو (که با اسم فراز شناخته میشدند) همکاری میکرد، سایپا نیز با همکاری دانگفنگ، دست رویی کشنده T375 (با اسم البرز) گذاشته بود. البته این دو خودروساز وطنی در یک نقطه با هم مشترک هستند؛ این دو هیچوقت زیر بار آن همه انتقادات نرفتند. شاید اسم هوو بد در رفته باشد ولی اوضاع برای دانگفنگ خیلی هم بهتر نبود. شکایت رانندگان و مالکان این خودرو مقابل ساختمان مجلس در فروردین سال ۹۰ بسیار سر و صدا کرده بود. جماعت شاکی مدعی بودند که شرکت به جای نیسان دیزل ژاپنی، به آنها دانگفنگ چینی حتی با قیمت بالاتر داده است. کار حتی به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس نیز رسیده بود. قضیه وقتی جالبتر میشود که میفهمیم اساساً مثلث عشقی سیتروئن-پژو-دانگفنگ بیش از ۲۰ سال است که تشکیل شده. بر اساس این قرارداد، طرف چینی محصولات طرف فرانسوی را در خاک خودش میساخت و با توافق آنها به مقاصد دیگر صادر میکرد. حالا این همه را گفتیم تا به اینجا برسیم که پژو ۳۰۱ هم یکی از همین پروژههای سه طرفه بود.
احتمالاً در همان نگاه اول فهمیدهاید که آنطور که باید و شاید شبیه دیگر تولیدات پژو نیست. خُب طبیعتاً یکی از دلایلش حضور و نظر چینیها در پروژه بوده است. خداوکیلی شاید خاص و لوکس نباشد ولی انصافاً به نسبت سدانهای رنگارنگ چینی، یک سر و گردن زیباتر است. این را هم بدانید بد نیست که اساساً پژو ۳۰۱ نه در فرانسه ساخته میشود و نه در چین. این خودرو در خط تولید Vigo اسپانیا مونتاژ میشود. سال ۲۰۱۲ گفته شد که این خودرو میخواهد برای بازار غرب آسیا، شمال آفریقا و شرق اروپا عرضه شود. اما یک سال بعد گفته شد که ۳۰۱ حق حضور در غرب اروپا به خصوص انگلستان و فرانسه را ندارد. شاید به خاطر همین «محبوبیت چشمگیر» بوده که تولید آن در سال ۲۰۱۲ حدود ۱۱ هزار و ۶۰۰ دستگاه بوده است.
تا چندی دیگر قرار است سوار پژویی شویم که برخلاف همیشه، از قیمت بالایش متعجب نمیشویم. یک سدان تقریباً ارزان که گویی میخواهد راه رنو و زیرمجموعه رومانیاییاش داچیا را طی کند. به طور حتم از فضای صندوق عقبش حیرت خواهید کرد. با ۶۴۰ لیتر حتی سمند و تندر۹۰ (با ۵۰۰ لیتر حجم) را هم پشت سر میگذارد. تازه اگر صندلیهای عقب را بخوابانید این فضا تا ۱۳۵۲ لیتر هم افزایش مییابد. برخلاف تصور که فکر میکنید پژو ۳۰۱ به دلیل بحث چینیها و محل تولید، میبایست بیکیفیت و چیپ باشد ولی باور کنید به محض ورود به کابین از مواد مرغوب روی صندلیها، سقف، کنسول و داشبورد متعجب میشوید. پورت بلوتوث، iPod، تهویه مطبوع، ترمز ABS و پایداری الکترونیکی ESP را نیز به توانمندیهایش اضافه کنید. به نظر میرسد طرف فرانسوی اجازه دخالت طرف چینیها را به قسمت مهندسی و فنی نداده است. چرا که جعبهدنده، پیشرانه و انتقال قدرت آن عملکرد خوبی دارد. حداقل به نسبت قیمتی که دارد این طور به نظر میرسد. اما متأسفانه وقتی بحث فرمانپذیری و لذت رانندگی وسط کشیده میشود، باید به این نکته اشاره کرد که با ۳۰۱ تجربهای مانند پژوهای قدیمی خواهید داشت. نسبت به راحتیاش شک نکنید ولی این را هم در نظر داشته باشید از پس مانورهای گاه و بیگاه ایرانیجماعت برنمیآید.
از نظر ابعاد باید آن را در کلاس سدانهای کامپکت قرار داد. یعنی جایی که یاریس صندوقدار در آن حضور دارد. اگرچه معلوم نیست بازار ایران میزبان نمونه ۵ سرعته دستی انتخاب شده یا ۴ سرعته اتوماتیک، ولی با این حال در جریان باشید که این جعبهدنده در حد معقولی قدرت پیشرانه را به چرخهای جلو منتقل میکند. این را هم بدانید که پژو ۳۰۱ در دو تیپ استاندارد و Allure (نسخه فول) عرضه میشود. به قول حرفهایهای بازار صندلیهای گوشتداری دارد. دید راننده نسبت به فضای اطرافش خوب است. در کل ابعاد اتاق برای ما که خیلی به این چیزها اهمیت میدهیم، دلباز و جادار است. اما شاید ایراد اصلیاش، آینههای بغلی آن باشد که قدری از نظر محل قرارگیری نامتوازن به نظر میآید. روی کنسول از آن المانهایی که دوست داریم، وجود دارد. همان دکمههای پر زرق و برق کرومرنگ و LEDهای آبی و سفید. با اینکه به عنوان یک خودرو با استفاده هرروزه معرفی شده ولی با کمی اغماض میشود آن را به عنوان یک خودروی مسافرتی نیز حساب کرد.
گیریم که قیمتش همان ۶۰ میلیون باشد و گیریم که یک سدان فرانسوی-چینی با پیشرانه ۱٫۶ لیتری و احیاناً جعبهدنده دستی ۶۰ میلیون بیارزد. آن وقت است که باید به چند محصول دیگر هم فکر کنیم. مثلاً لیفان ۶۲۰ که از صفر تا صد کلاً چینی است. این خودرو ۴۷ میلیون میارزد. تازه پیشرانهاش ۱٫۸ لیتری است. در همین بازار جک J5 را داریم که نسخه اتوماتیک آن ۶۲ میلیون خرید و فروش میشود. شاید اصلاً خواستید روی امویام ۵۳۰ با پیشرانه ۲ لیتری که ۴۰ میلیون میارزد حساب کنید. یک پیشنهاد جدی دیگر؛ ولیکس C30 با جعبهدنده اتوماتیک که ۵۸ میلیون هم پیدا میشود.