النترا یا در تلفظ صحیح، الانترا از آن ماشین های مهم است که در دهه 90 زمینه جهانی شدن برند هیوندای را ایجاد کردند.استفاده از پلت فرم میتسوبشی برای ساخت یک سدان ارزان قیمت و جمع و جور با عملکرد نسبتا خوب، راهکار کره ای ها برای نفوذ به قلب خریداران مد گرا اما نه چندن ثروتمند در کشورهای در حال توسعه بود که در نهایت هم موفقیت بزرگی را برای هیوندای رقم زد.
تاکنون پنج نسل مختلف از الانترا تولید شده، اما به شکل جالبی تنها شمارگان فرد از این محصولات، یعنی نسل های اول، سوم و پنجم به بازار کشورمان راه یافته اند.نسل اول همانطور که گفته شد، یک میتسوبیشی ارزان سازی شده در کره بود که در زمان آزاد سازی واردات خودرو – اوایل دهه 70 شمسی- به کشورمان راه یافت و برای اولین بار نظر ایرانیان را برای خرید خودروهای کره ای جلب کرد.پس از ممنوعیت مجدد واردات،نسل سوم در شمارگان کمی با همکاری کرمان خودرو بر روی خط تولید رفت و حالا هم در نمونه های دست دوم، در زمره خودروهای نسبتا پرطرفدار دسته بندی می شود،اما همکاری کرمان خودرو با هیوندای دیری نپایید و مشتریانی که از نسل سوم الانترا راضی بودند،هرگز نتوانستند طعم سواری با چهارمین مدل از این سدان کاربردی را تجربه کنند.در نهایت شرکت وارد کننده به دلیلی نامعلوم از عرضه این مدل به بازار کشورمان خودداری کرد و حالا در پی تغییر شریط اقتصادی خریداران و افزایش بی سابقه قیمت ارز،وضعیت به گونه ای تغییر کرده که پای نسل پنجم به عنوان یکی از ارزان ترین مدل های هیوندای به کشورمان باز شده است.خودرویی که در این مطلب به بررسی آن می پردازیم.
همانطور که می دانید،الانترا هم مانند سایر خودروهای جدید هیوندای بر اساس زبان طراحی جدید این کمپانی موسوم به Fluidic Sculpture شکل گرفته است و از طراحی ای نزدیک به سوناتا YF،هیوندای I40، اکسنت و ….برخوردار است.شباهت فراوان این خودروها به یکدیگر دو پیامد دارد.نخست بروز اشتباه در تشخیص مدل های مختلف از یکدیگر است و نکته دوم هم ایجاد کاراکتر و شخصیت برای محصولات هیوندای در دید عموم افراد است.بدین معنا که برای بیننده تفاوت چندانی ندارد که با یک هیوندای اکسنت 90 میلیون تومانی طرف است، یا i40 160 میلیونی را می بیند.بلکه برداشت کلی افراد،این است که یکی از محصولات مد روز و جدید هیوندای در مقابل او قرار دارد.چنین پروسه ای در عمل به نفع خریداران مدل های ارزان قیمت و به ضرر خریداران مدل های گران قیمت تمام می شود.چرا که از دید بسیار افراد تفاوتی در طراحی،پرستیژ و کلاس خودروهای گران و ارزان این برند وجود ندارد.به هرحال الانترا طراحی مدرن ولی نه چندان جذابی دارد که در نگاه عموم افراد قابل قبول می نماید.طول کم درب موتور و شیب زیاد آن،انحنای قابل توجه سقف و زاویه پیوستن انتهای سقف به شیشه عقب و قطعه دیفیوزر مانند زیر سپر عقب،همگی نوید آیرودینامیک خوب این مدل را می دهند که در عمل هم همینطور است.
در واقع ضریب آیرودینامیک الانترا نسل پنجم چیزی در حدود Cd 0.28 اعلام شده که تفاوت محسوسی با محصولات تولید انبوه اروپایی ندارد.راستش را بخواهید طراحان هیوندای کوچکترین تلاشی برای القاء حس اسپرتی به بیننده الانترا نکرده اند.خروجی اگزوز به عنوان یکی از مظاهر کلاسیک سرعت و هیجان،در این مدل حتی قابل رویت هم نیست و اگر به فرم بخش انتهایی خودرو و گلگیر عقب دقت کنید،بلافاصله در خواهید یافت که با یک سدان نه چندان بزرگ، با چرخ های کوچک مواجه هستید و درب عقب هم در جهت رفاه حال سرنشینان تا حد ممکن بزرگ طراحی شده است.الانترا تنها در نمونه های 2013 و 2014 در بازار کشورمان حضور دارد و مدل های 2014 به سبب پشت سر گذاشتن فیس لیفتی مختصر از رینگ های متفاوت،چراغ جلو با چیدمان داخلی جدید و مجهز به نوارهای پیوسته LED و سپر جلو دوباره طراحی شده سود می برند که در بازار تحت عنوان NEW FACE معروف شده اند.
همانطور که در تصاویر مشاهده می کنید،الانترا از طراحی داخلی قابل توجهی بهره مند است که نکات بدیع و جذابی دارد.خطوط منحنی و حالت سیال طراحی بدنه به فضای درون کابین نیز راه یافته اند و حاصل آن داشبوری با سطوح چند بخشی و سه لایه با طرحی فضایی است که می تواند هر بیننده ای را به خود جذب کند،البته متاسفانه این طرح خوب عملا قربانی مواد نه چندان با کیفیت و ارزان قیمت پلاستیکی شده که در جای جای کابین به چشم می خورد.
به هرحال الانترا در بازار جهانی خودرو ارزان قیمتی است و هیوندای با تمام هوشمندی نتوانسته اثرات این قیمت رقابتی را از خریداران پنهان کند.فضای داخلی برای چهار سرنشین مناسب است،اما در بخش عقبی محدودیت های محسوسی در مورد فضای سر سرنشینان وجود دارد که ممکن است باعث برخورد سر افراد قد بلند به سقف در گذر از سرعت گیر ها شود،البته این موضوع را نباید به عنوان یک نقطه منفی بزرگ مطرح کرد و اگر قرار به برشمردن نقاط ضعف باشد،می توان به کیفیت ضعیف و پلاستیک خشک قطعات درونی کابین و فضای فشرده و نسبتا دلگیر نمونه های مزین به تریم داخلی مشکی رنگ اشاره کرد،همچنین به دلیل محل خاص قرار گیری دریچه های هوای سیستم تهویه مطبوع،شکایات فراوانی از عدم خنک کاری مناسب فضای داخلی در وب سایت های خارجی مطرح شده است.
در واقع مشکلی در مورد توانایی سیستم خنک کننده وجود ندارد،اما باد کولر بخاطر این دریچه ها درست در فضای کابین گردش نمی کند و مستقیم به سمت محدوده گردن و بالا تنه سرنشینان می وزد.در عوض تمام این موارد،صندلی ها از کیفیت و راحتی قابل توجهی برخوردارند و این نکته ایست که در بسیاری از خودروهای هم کلاس دیده نمی شود.در واقع اگر قرار به قیاس کابین الانترا با خودروهایی مانند لنسر،مگان و سراتو باشد،می توان گفت که کیفیت قطعات به کار رفته در الانترا از رقبا اندکی بهتر به نظر می رسد اما در کابین هر چهار خودرو قطعات پلاستیکی به وفور یافت می شود.
الانترا با سه پیشرانه 1.6، 1.8 و 2.0 لیتری بنزین سوز و دو گیربکس شش سرعته دستی و شش سرعته اتوماتیک در بازارهای جهانی عرضه می شود که سهم کشورمان از این گستره،پیشرانه 1.8 لیتری تزریق غیر مستقیم با 148 اسب بخار قدرت و 178 نیوتن متر گشتاور است که نیروی خود را به واسطه گیربکس اتوماتیک شش سرعته (شش دنده جلو + دنده عقب) به چرخ های جلو می رساند.با توجه به مشخصات پیشرانه می توان گفت که نسبت نیروی تولیدی به حجم مناسب بوده و این نسبت خوب از مدرن بودن ساختار پیشرانه حکایت می کند.الانترا در حدود 1250 کیلوگرم وزن دارد و با چنین پیشرانه ای می تواند ظرف مدت 10.4 ثانیه در شرایط استاندارد به تندی یکصد کیلومتر بر ساعت دست یابد.
حداکثر سرعت رسمی هم چیزی در حدود 202 کیلومتر بر ساعت اعلام شده است، اما برخی آزمایشات صورت گرفته،رقم دقیق و واقعی را نزدیک به 190 کیلومتر بر ساعت اعلام کرده اند که با توجه به آیرودینامیک خوب بدنه می تواند نشان دهنده ضرایب نه چندان بلند گیربکس در دنده های آخر باشد.تعلیق برای چرخ های جلو از نوع مک فرسون بوده و چرخ های عقب نیز از آرایش کلاسیک AXLE LIVE سود می برند که در زمره سیستم های فنربندی غیر مستقل و نه چندان پیشرفته دسته بندی می شود.ترمزها در هر چهار چرخ به صورت دیسکی هستند،اما برخی نمونه های وارد شده به کشورمان (همانند خودرو مورد آزمایش) در کمال شگفتی از ترمزهای کاسه ای در چرخ های عقب استفاده می کنند که البته از یارای ABS و ESP برخوردارند.
تجهیزات ایمنی الانترا بسته به وارداتی یا شرکتی بودن خودروهای موجود در بازار متفاوت است اما در بهترین حالت شامل شش کیسه هوا،سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک و دیجیتالی،سانروف،روکش چرمی صندلی ها،کروز کنترل،سامانه ورود بدون کلید،استارت دکمه ای،دوربین دید عقب،گرمکن صندلی،کول باکس،صندلی های برقی جلو،اتولایت و سنسور باران می شود.همچنین طبیعتا نمونه های مجهز به ترمزهای دیسکی محور عقب به نمونه هایی که از ترمزهای کاسه ای برخوردارند،ارجحیت دارند.
استارت دکمه ای جزو تجهیزات استاندارد الانتراست و پیشرانه در دورهای پایین،صدای کمی دارد که تقریبا وارد فضای داخلی کابین نمی شود.فرمان مشخصا با توجه به تجربیات قبلی مهندسان هیوندای تنظیم شده است و عملکرد میانگینی بین نرمی و سفتی را از خود به نمایش می گذارد که نسبت به ماشین های رقیب – عموما چینی- بسیار حرفه ای به نظر می رسد.گیربکس هم مانند تمامی خودروهای کره ای نسل جدید، به شکل پیش فرض عملکردی اقتصادی در راستای کاهش مصرف سوخت دارد و تا جایی که ممکن باشد، دنده ها را در دورهای پایین سبک می کند،البته می توان گفت که در طرف مقابل هم عملکرد مجموعه تعویض دنده نسبتا رضایت بخش است و در مواقع لزوم پروسه اعمال دنده معکوس با سرعت قابل قبولی اتفاق می افتد.تنها نقطه ضعف شاید،عملکرد نه چندان دقیق مجموعه تورک کانورتر (مبدل گشتاور) در شتاب گیری از حال سکون باشد که برای لحظاتی نمی تواند نیروی تولیدی پیشرانه را به شکل کامل و ناگهانی در اختیار چرخ دنده های گیربکس قرار دهد و باعث اتلاف نیروی پیشرانه می شود.هرچند این مشکل هم با توجه به کلاس کاری خودرو به عنوان یک سدان اقتصادی قابل اغماض است.شتاب گیری با توجه به حجم 1.8 لیتری پیشرانه از آنچه انتظارش را داریم بهتر است و صدای پیشرانه هم در دورهای بالا نسبتا قدرتمند و گوشنواز به نظر می رسد.در واقع اگر بنا به قیاس غیابی الانترا با خودروهایی چون میتسوبشی لنسر 1.6 لیتری اتوماتیک و رنو مگان 2.0 لیتری اتوماتیک باشد، می توان بی برو برگرد الانترا را پیروز میدان از نظر هماهنگی موتور و گیربکس و شتاب گیری دانست.جالب است که ترمز علیرغم وجود مجموعه کاسه ای در محور عقب عملکرد خوبی دارد و حتی حالت شیرجه مانند در زمان ترمزگیری های شدید هم محسوس نیست.
به عقیده بسیاری کارشناسان خارجی،تعلیق الانترا تقریبا خشک عمل می کند و این موضوع می تواند با توجه به شرایط کشورمان مشکل ساز شود، ولی جالب است که بگوییم در طول مدت تست خودرو با مشکلی از این جهت روبرو نشدیم و بازهم به نظر می رسد که الانترا در این زمینه برتر از لنسر و کیا سراتو (نسل قبل) ظاهر شود.همانطور که انتظارش را دارید،در مانورهای ناگهانی و خشن،الانترا درگیر مقداری کم فرمانی می شود و این موضوع با توجه به آرایش دیفرانسیل جلو و تقسیم وزن نامتعادل خودرو اصلا عجیب نیست.
این روزها انتخاب های فراوانی با بودجه 100 میلیون تومانی وجود دارد و الانترا درست در وسط این بخش داغ بازار با حریفان نو و دست دوم شرقی و غربی دست به گریبان شده است.این خودرو بر خلاف لنسر ویژگی خاصی ندارد و حتی از طراحی چندان چشمگیری هم برخوردار نیست،اما بسیار هوشمندانه شکل گرفته و درست همان چیزی را عرضه می کند که خریدار انتظارش را دارد.سدانی مدرن، اقتصادی و ایمن با شتاب قابل قبول،امکانات رفاهی کافی، خدمات پس از فروش مناسب و بازار دست دوم بسیار خوب که برای خانواده های جوان فضای کافی را ارائه می دهد و می تواند به خوبی در نقش خودرو یک خانواده کم جمعیت در شهر و جاده ظاهر شود.شاید عجیب باشد،اما در بازار این روزهای کشورمان یافتن تمامی این موارد به شکل همزمان در قالب یک خودرو چندان ساده نیست و الانترا از معدود ماشین هایی است که در این کلاس قیمتی تا این حد کم عیب و ایراد ظاهر می شود.