انتخاب یک خودرو از میان گزینههای موجود در بازار شاید یکی از دشوارترین خریدهای ممکن باشد؛ چراکه اغلب باید بانگاهی بلندمدت به ماجرا نگریست. در این میان برخی هم هستند که با سرعت بیشتری خودرو ی خود را عوض میکنند. آنها نیز همیشه دوست دارند بدانند که خودروهای جدید کدام هستند و تفاوتها و شباهتهای آنها با خودروی کنونیشان چیست. در بازار روبه رشد خودروی ایران چه از نظر تنوع مدل و چه از نظر افزایش خریدار مساله انتخاب خودرو، روز به روز اهمیت بیشتری پیدا میکند.
در این صفحه سعی شده خودروهای مختلفی که از نظر قیمت یا قابلیتهای فنی در یک کلاس قرار دارند با زبانی ساده با یکدیگر مقایسه شوند. بهگونهایکه در نهایت خواننده بتواند دید کلی درباره خودروهای کلاسهای مختلف پیدا کند. در همین راستا سعی شده در هر شماره تنوع کلاسهای قیمتی مختلف مدنظر قرار بگیرد تا صفحه «حقانتخاب» برای طیف بیشتری از مخاطبان کاربرد داشته باشد.
دو برندی که در حقیقت نفعی مشترک دارند، اما همانند رقبایی دیرینه در بازار ایران با یکدیگر رقابت میکنند. هیوندای تازه واردی دارد با کد i40. خودرویی که در دو مدل سدان و استیشن واگن روانه بازار ایران شده است. در سوی دیگر اپتیما نام آشنای بازار بوده و این روزها وضع خوبی در بازار دارد. موتور اپتیما پرحجمتر و پرقدرتتر است. در شتابگیری اما هیوندای i40 موفقتر است. طراحی اپتیما را میتوان زیباتر و مورد پسند عموم دانست. ضمن اینکه امکانات بیشتری در خود جای داده است. اگرچه نمیتوان در مورد کرهایها و امکاناتشان زیاد سخن گفت، چراکه انبوهی از امکانات در هر کدام از مدل هایشان جا خوش کرده است.
در بازار صفر کیلومتر و دست دوم این اپتیماست که گوی برتری را ربوده است و تقریبا میتوان گفت که i40 خودرویی است که هنوز در بازار چهره نشده است و در بازار دست دوم نیز با افت قیمت بیشتر و صرف زمان زیادتر باید این خودرو را به فروش رساند. هر دو خودرو از نظر اقتصادی کماستهلاک بوده و البته کممصرف نیز هستند. خدمات پس از فروششان نیز گسترده بوده و قابل قبول است از اینرو اگر خودرویی خاصتر میخواهید که کمتر نمونه آن را در خیابان دیده باشید هیوندای i40 بخرید و اگر خودرویی با بازار دست دوم خوب و ظاهری اسپرتتر میخواهید، سراغ کیا اپتیما بروید.
این دو خودرو در یک کلاس نیستند، اما در بازار ایران هر دو را میتوان با یک قیمت خریداری کرد. دو خودرویی که در بازار ایران با اقبال خوبی همراهند. هر چند وقفه چند ساله در واردات i30 کمی بازار را با آن غریبه کرده است. موتور هیوندای پرحجمتر و البته پرقدرتتر است در شتابگیری نیز به مراتب بهتر از یاریس عمل میکند و چهرهای زیبا دارد. در سوی دیگر یاریس خودرویی کماستهلاک و کممصرف است. این خودرو امکانات زیادی ندارد و تنها به خاطر کممصرف بودن و کماستهلاک بودن توانسته موفقیت بهدست آورد که البته محاسن کمی هم نیست. فضای کابین هیوندای جادارتر بوده و صندوق بار هم در هیوندای بزرگتر است.
البته در مدل سدان یاریس فضای بار بیشتری وجود دارد. هر دو خودرو خدمات پس از فروش مناسبی دارند. طراحی هر دو خودرو زیبا بوده و مواد به کار رفته درون کابین هر دو خودرو کیفیتی متوسط به نسبت برندشان دارد. از نظر خدمات پس از فروش هر دو خودرو گستردگی خوبی دارند. اما فعلا فراوانی قطعات یاریس در بازار بیشتر است. در کل اگر به دنبال خودرویی هاچبک با موتور قوی و فضای کافی هستید به دنبال i30 باشید و اگر به دنبال یک خودرو کممصرف شهری با سواری نرم میگردید، یاریس میتواند یکی از گزینههای شما باشد.
بازار ایران نشان داده که به شاسیبلندها علاقه زیادی دارد و خوب میفروشند. به همین دلیل چینیها نبض بازار شاسی بلندهای ارزان را در ایران به دست گرفتهاند. تیگو 5 نمونه وارداتی و به روز شده امویام X33 است. از اینرو از نظر کیفیتی در سطحی بالاتر از نمونه ایرانی و البته قدیمیاش است و ظاهر جذابی هم دارد. این خودرو از موتور هم حجم با جک S5 برخوردار است اما موتور جک بسیار پرقدرتتر از تیگو است چراکه از سیستم توربوشارژ بهره میبرد از اینرو در شتاب و سرعت جک توانسته به خوبی از پس تیگو برآید. هر دو خودرو زیبا بوده و در ایران با اقبال زیادی همراهند.
از نظر امکانات تیگو بهتر عمل کرده و در زمینه مصرف سوخت نیز همینطور اما جک از هندلینگ بالاتری نسبت به تیگو برخوردار است. همچنین درون کابین نیز فضاها تقریبا یکسان بوده و صندلیها نیز راحت هستند. با توجه به وارداتی بودن تیگو قیمت جک از تیگو پایینتر است و میتواند انتخاب ارزانتری باشد به خصوص اینکه خدمات پس از فروش گستردهای هم دارد. البته خدمات جک هم قابل قبول است. بهطور کلی میتوان این دو خودرو چینی را در زمینه کیفیت، خودروهایی مناسب دانست ولی اگر شتاب و سرعت برای شما در درجه اهمیت بیشتری است جک S5 اتوماتیک انتخاب بهتری خواهد بود و امکانات بیشتر را میتوانید در تیگو5 بیابید.
این دو خودرو از نظر قیمتی با هم در یک سطح هستند اما از نظر کلاسی با هم فرق دارند. این موضوعی است که در بازار ایران زیاد اتفاق میافتد! کاین را تنها باید بهصورت کارکرده بخرید اما ولوو را میتوان بهصورت صفر کیلومتر خریداری کرد. این در حالی است که کاین به هیچ وجه خودروی کماستهلاکی نیست. هر دو خودرو گرانقیمت بوده و البته به مقدار زیادی لوکس هستند. اما از نظر ابعاد با یکدیگر تفاوت دارند. کاین یک شاسی بلند متوسط و ولوو XC90 یک شاسی بلند بزرگ سایز است. کاین از موتوری پرحجمتر و البته قویتر از ولوو برخوردار است. امکانات هر دو خودرو مثالزدنی است، اما به واقع میتوان XC90 را خودرویی پرآپشنتر دانست.
این دو خودرو در بازار ایران با اقبال خوبی مواجهاند و XC90 را میتوان تنها محصول موفق ولوو در ایران دانست. هر دو خودرو هم در ظاهر لوکس و زیبا هستند و هم اینکه درون کابینشان تمامی قطعات با کیفیت است. از نظر گستردگی خدمات پس از فروش هم هر دو خودرو تعریفی ندارند و تنها در تهران میتوان به راحتی به خدمات دسترسی داشت. مصرف سوخت ولوو کمتر از پورشه است. در مقابل پورشه کاین سواری اسپرتتری دارد. برای مصارف خارج شهر و آفرودهای سبک این ولوو است که عملکرد بهتر و کمریسکتری برای ماشین ارائه میدهد. در نهایت میتوان کاین را یک شاسی بلند اسپرت لوکس و ولوو XC90 را یک شاسیبلند لوکس خانوادگی به حساب آورد.
پارس معمولی و لیفان 820 دو خودرویی است که تقریبا میتوان گفت در بازار ایران کماقبال شدهاند چرا که این روزها به لطف خودروهای چینی تنوع در بازار خودروهای زیر 40 میلیون تومان زیاد شده و قدیمیها باید عرصه را به جدیدترها واگذار کنند. هر چند بهطور کامل کنار نمیروند. پژو پارس خودرویی است که حجم موتوری برابر با لیفان 620 دارد ولی قدرت موتور لیفان 620 بالاتر از پارس بوده و تکنولوژی به روزتری دارد. ظاهر هر دو خودرو خوب است و درون کابین نیز طراحی مناسبی دارند. اما کیفیت مواد به کار رفته درون کابین لیفان بهتر از پژو پارس است. امکانات لیفان نیز در سطح بالاتری از پارس قرار دارد. از نظر شتاب و سرعت نیز باز این 620 است که از پارس پیشی میگیرد.
همچنین در زمینه مصرف سوخت نیز پارس اشتهای بیشتری برای بنزین دارد. اما خدمات پس از فروش بسیار گسترده پارس را نمیتوان نادیده گرفت و البته بازار دست دوم پارس نیز به مراتب بهتر از لیفان است همچنین قطعات مصرفی آن هم ارزانتر و فراوانتر است. هر دو خودرو فضای زیادی درون کابین و برای بار دارند و از اینرو برای خانواده مناسبند. هر دو خودرو بهطور جالبی استعداد خوبی برای اسپرت کردن هم دارند و میتوانند برای جوانان هم جذاب باشند. بهطور کلی میتوان هر دو خودرو را مناسب دانست اما اگر شتاب و سرعت بهتر بخواهید لیفان میتواند انتخاب خوبی باشد و اگر خدمات پس از فروش گسترده مد نظر شماست پارس را انتخاب کنید.
هر دو در یک رده قیمتی قرار دارند با این تفاوت که یکی چینی و یکی کرهای است. طراحی آریزو یک طراحی به روز است اما سراتوی هم قیمت با آن به نسل قبل این خودرو تعلق دارد. موتور سراتو اندکی پرحجمتر است اما بازدهی بسیار بیشتری نسبت به آریزو دارد. در شتابگیری نیز سراتو به راحتی از پس آریزو برمیآید. همچنین در بازار سراتو موفقتر از آریزو است. چرا که آریزو یک خودرو تازهوارد بوده و هنوز تا جا افتادن و پیدا کردن بازار فاصله دارد. هر دو خودرو طراحی خوبی دارد اما آریزو با امکانات بیشتری در انتظار شماست. همچنین این خودرو از گیربکس اتوماتیک بهره میبرد که خود یک آپشن مهم به حساب میآید.
فضای داخلی هر دو خودرو طراحی مناسبی داشته و جادار است اما آریزو کابینی زیباتر با امکانات بیشتر داشته و سراتو با کابینی جادارتر و البته با کیفیتتر در انتظار شماست. سراتو در این سالها نشان داده خودرویی کماستهلاک است و از این نظر کلا بالاتر از خودروهای چینی قرار میگیرد. از آنجا که سراتو در سایپا تولید میشود خدمات پس از فروش آن بسیار گستردهتر از امویام بوده و قطعات سراتو نیز به مراتب در بازار بیشتر از آریزو و البته ارزانتر از آن هستند. بهطور کلی خودرویی با گیربکس اتوماتیک و امکانات زیاد و چهره زیباتر را در آریزو میتوان یافت و شتاب و سرعت زیاد به همراه استهلاک کم و بازار خوب را در سراتو میتوان دید.
منبع:ایران جیب