تحولات نهچندان دلچسب اخیر بازار خودرو کشور که موجب افزایش تصاعدی و غیرمنطقی قیمت بسیاری از خودروهای خارجی (و حتی بسیاری از خودروهای تولید داخل) شده، هرچند که به نفع مصرفکنندگان نیست اما جدای از مباحث سود و زیان، بازار خوبی را برای خودروهای چینی دست و پا کرده که البته بعضا شاهد افزایش قیمت در بازار این خودروها هم بودیم. اما با این حال رشد قیمت خودروهای چینی منطقیتر از دیگر خودروهای وارداتی که بعضا تا دو الی سه برابر قیمت پیشین خود نیز رسیده بودند صورت گرفت.
از آنجا که عمده خودروهای صفرکیلومتر موجود در بازه 200 میلیون تومان محصولاتی کوچک و کامپکت هستند و خودروهای خانوادگیتری مثل سوناتا و اپتیما، یا کراس اوورهای سایز متوسط به مبالغ چند صد میلیون تومانی رسیدهاند، اگر قرار بر خرید یک خودرو صفرکیلومتر خانوادگی بزرگ باشد، لیفان 820 تنها گزینهای است که پیش روی شما قرار میگیرد؛ خودرویی که از اواخر سال 1395 با قیمت 82 میلیون تومان به بازار عرضه شد و در آخرین مرحله از فروش نیز با نرخ 109.9 میلیون تومانی در پیشگاه خریداران قرار گرفت. با این مقدمه به بازگویی تجربه رانندگی با این سدان خانوادگی چینی خواهیم پرداخت تا اگر قصد خرید خودرویی در این حدود قیمت دارید، انتخاب راحت تری داشته باشید.
820 در قیاس با دیگر محصولات برند لیفان که تاکنون در بازار کشورمان دیدهایم از چهره پختهتر و زیباتری بهره میبرد. در واقع این سدان نزدیک به 5 متری که به باور سازنده ساختاری شبیه به تویوتا کمری XV50 دارد، هرچند که هنوز نتوانسته کارکتری کاملا مختص به خود ارایه کند و از برخی زوایا به خودروهای دیگر شبیه است، اما در مجموع و با دید کلی نمیتوان جذابیت آن را نادیده گرفت و رد کرد. لیفان 820 در شاکله کلی، بدنهای پفکرده شبیه به کمری XV40 و یا سوناتا YF دارد و در بخش عقب نیز به برخی محصولات بامو شبیه است؛ همچنین در بخش جلو و پوزه نیز یادآور محصولات هیوندای است و چراغهای آن شباهت فراوانی به بامو سری3 نسل ششم (F30) دارد. اما با این وجود هیچ یک از این الهامگیریها بیراه و اصطلاحا وصله ناجور نیستند و نتیجه کار، قابل قبول است. اما از جمله ایرادات ظاهری این خودرو میتوان به رینگهای 16 اینچی آن اشاره کرد که در برابر جثه 4.9 متری 820، اندکی کوچک است و به همین خاطر بسیاری از مالکین در اولین فرصت اقدام به تعویض آن با نمونههای 17 و 18 اینچی مشترک با اپتیما و سوناتا یا دیگر رینگهای متفرقه میکنند. همچنین فاصله 12 سانتیمتری آن از سطح زمین، یکی دیگر از نکاتی است که ممکن است شما را با چالش رو به رو کند.
فاصله بین دو محور نزدیک به 2.8 متری این خودرو باعث شده که فضای داخلی بسیار خوبی پیش روی شما قرار بگیرد. اما در مقام مقایسه، 820 فضای پای کمتری نسبت به کمری XV40 به سرنشینان ارائه میکند که این موضوع میتواند به دلیل استفاده از صندلیهای قطور، داشبورد پف کرده (خصوصا در صندلی سرنشین جلو که در داشبورد با زاویه نه چندان خوبی جلوی زانوی سرنشین قرار گرفته است) و البته حجم قابل قبول 510 لیتری صندوق بار باشد. به بیان دیگر، چینیها میتوانستند فضای کابین این سدان 4.9 متری را بهتر مدیریت کنند اما پارامترهایی مثل فضای پا را فدای فضای بار، راحتی مبلمان و ... کردهاند.
اما اگر بخواهیم از دید طراحی به فضای داخلی نگاه کنیم، کابین 820 در قیاس با محصولات کُرهای و ژاپنی همرده اندکی ساده به نظر میرسد و میتوان گفت که از نظر شاکله کلی یک نسل عقبتر از محصولات مدرن امروزی قرار دارد؛ اما رد پای تویوتا کمری XV50 در شمایل کنسول میانی آن کاملا مشهود است. با این وجود، بهرهگیری از جزئیات و خصوصیاتی مثل روکش چرمی صندلیها و رودری مزین به طرح لوزی که در قیاس با دیگر خودروهای چینی، کیفیت خوبی دارد ولی نسبت به همتایان کُرهای و ژاپنی ضعیفتر است، طرح چوب براق کنسول میانی که بهتر بود تا دور نمایشگر و بخش بالای داشبورد هم ادامه پیدا میکرد، مبلمان راحت هر دو ردیف که در دراز مدت خستهکننده نیست، فضای عالی محفظههای کنسول میانی و داشبورد و نکاتی از این قبیل، مواردی هستند که آسایش شما را تامین میکنند. هرچند که نبود قابلیت تنظیم برقی صندلی برای سرنشین جلو، عدم بهرهگیری از دریچه مجزای عقب در سیستم تهویه مطبوع، فقدان جالیوانی در کنسول میانی ردیف جلو، کیفیت نه چندان مطبوع سیستم صوتی و... نیز از جمله کمبودهایی هستند که در کابین 820 به چشم میخورند.
820 در بحث امکانات رفاهی از مواردی مثل سیستم ورود بدون کلید و استارت دکمهای، کروز کنترل، تنظیم برقی و گرمکن صندلی راننده، سانروف برقی، پاور ویندوز، تهویه مطبوع اتوماتیک، چراغهای هالوژنی جلو و LED در عقب، سنسور نور و چراغهای مشایعت تا در منزل، تنظیم ارتفاع نور از داخل کابین، مه شکن، تنظیم فرمان در چهار جهت، تنظیم برقی آیینههای جانبی همراه با گرمکن، سیستم صوتی همراه با مانیتور لمسی و ورودیهای AUX، USB، AUX، بلوتوث و ناوبری ماهوارهای، 6 بلندگو (چهار کواکسیال و دو تیوتر)، سانروف برقی دو حالته، خروجی برق 12 ولت، دوربین دنده عقب و... بهره میبرد که در قیاس با خودروهای کُرهای و ژاپنی موجود در بازار کشور که بعضا تا 3 برابر این خودرو قیمت دارند، ضعف دارد اما تقریبا امکاناتی که به آن نیاز دارید را در 820 خواهید یافت. البته لازم به ذکر است که بهتر بود مواردی همچون آینه تاشوی برقی (که با هزینه حدود 1 میلیون تومانی به صورت افترمارکت و با کلید فابریک بر روی خودرو قرار میگیرد)، آینه الکتروکرومیک دید عقب (ضمن اینکه اندازه آینه میانی هم اندکی کوچک است)، سنسور جلو با توجه در موتور طویل 820 (که این مورد هم با هزینه 300 هزار تومانی قابل نصب است)، تنظیم برقی و گرمکن صندلی راننده (که در نمونه فول آپشن این خودرو در چین دیده میشود) و... نیز به 820 حاضر در ایران اضافه میشد.
قبل از سوار شدن و شروع بررسی باید به این موضوع توجه داشت که شما با یک خودرو چینی که حتی در بازار جهانی نیز تقریبا نصف همردههای ژاپنی و کُرهای قیمت دارد مواجه هستید؛ پس باید سطح انتظارات را در حد معقولی نگاه داشت و به عنوان یک خودرو صد و اندی میلیون تومانی باید به آن نگاه کرد و به این موضوع توجه داشت که با برچسب قیمت یک لیفان 820، حتی در بازار آزاد، میتوان نهایتا یک سوناتای 7-6 سال کار کرده خرید! با این تفاسیر و ذهنیت، این سدان چینی 4.9 متری که از پیشرانه سرزنده 2.4 لیتری کاملا مشابه کمری XV40 موجود در بازار ایران (2010-2007) بهره میبرد و گیربکس 6 سرعته اتوماتیک تیپ ترونیک هم دارد، نباید گزینه چندان بدی باشد.
820 خودرو راحتی است؛ از نحوه قرار گرفتن در پشت فرمان گرفته تا سواری آن با توجه به تعلیق نسبتا خوب و مبلمان راحت، شرایط را برای یک تجربه رانندگی نسبتا خوب فراهم میکند. اما مساله اینجاست که اگر قد بلندی دارید و قرار است صندلی راننده را تا آخرین حد ممکن به عقب بکشید، فضای پای سرنشین عقب اندکی محدود میشود و اگرچه با همین وجود هم سرنشین عقب با چالش مواجه نیست اما فضای راحتی در اختیار نخواهد داشت. پشت فرمان 820 ارگونومی خوبی در انتظار شماست و از کنسول میانی بزرگ که محل مناسبی برای استراحت آرنج شما و سرنشین کنارتان است، تا یک زیر آرنجی دیگر بر روی رودری که آن هم ابعاد خوبی دارد، تنظیم مناسب موقعیت غربیلک فرمان و دکمههایی که نیازشان دارید، همگی در جای صحیحی قرار گرفتهاند و تنها دو الی سه دقیقه طول میکشد تا با فضایی که پشت فرمان دارید ارتباط برقرار کنید.
بر طبق حالت مرسوم دکمههای بالابر شیشهها و تنظیم آیینههای جانبی با یک قاب طرح چوب بر روی رودری قرار گرفتهاند و قفل مرکزی نیز از همین صفحه کلید قابل دسترسی است. جلوی زانوی سمت راست، دیمر تنظیم ارتفاع نور را داریم و همچنین دو دکمه صندوق پران و ESP نیز در کنار دیمر قرار دارند. یک محفظه کوچک برای قرار دادن مدارک یا چیزی شبیه به آن هم در همین ناحیه تعبیه شده است. غربیلک چهارشاخه با طراحی نه چندان جذاب، به خاطر برآمدگیهای روی دایرهاش به خوبی در دست مینشیند ولی جنس روکش آن اندکی لیز است و اگر برای پارک کردن بخواهید فرمان را با سرعت بچرخانید، احتمال این که از غربیلک از دست شما خارج شود بسیار زیاد است.
صفحه آمپر با دو دایره بزرگ که نشانگر سرعت و دور موتور هستند، و دو نیم دایره در بطن دایرههای اصلی که در سمت راست میزان سوخت و در سمت چپ دمای موتور را نشان میدهند، طراحی شده و بین دو دایره بزرگ نیز نمایشگر کامپیوتر سفری خودرو قرار دارد که باز بودن هر یک از درها و هشدار سنسور پارک نیز از همین طریق به شما اطلاع داده میشود. در نهایت نیز کنسول میانی را با یک محفظه مخفی زیر نمایشگر (که درگاه AUX USB و برق 12 ولت هم در همین فضا قرار دارند) داریم و البته جاسیگاری مخفی و یک فضای کوچک برای قرارگیری سوئیچ یا موبایل نیز در پایین اهرم دنده تعبیه شده است.
قدرت 158 اسب بخاری این خودرو هرچند که در قیاس با محصولات کُرهای روز بازار که عمدتا بالای 170 واحد قدرت دارند، به مراتب کمتر است اما به هر حال عدد کمی نیست. گیربکس 6 سرعته خودرو نیز به شما این نوید را میدهد که تعداد دنده کافی هم برای شتاب گیری بهتر و هم برای داشتن دور و مصرف سوختی پایین در جاده در اختیار شما قرار میگیرد و البته در قیاس با بسیاری از خودروهای چینی، عملکرد خوبی هم دارد.
اما تاخیر در معکوس دهی و ضربات ریز در هنگامی که پس از شتاب گیری پای خود را از روی گاز برمیدارید از جمله ایرادات این گیربکس هستند که با توجه به تاخیر چشمگیر دریچه گاز در تمامی شرایط، به نظر میرسد این موارد به خاطر هماهنگ نبودن سنسور دریچه گاز با ECU باشند. تاخیر دریچه گاز حتی هنگامی که قصد دارید پس از توقف بر سر یک تقاطع حرکت خود را مجددا شروع کنید نیز اندکی آزاردهنده است و البته هنگامی که پس از شتابگیری پای خود را از روی گاز برمیدارید نیز دور موتور کمی با تاخیر پایین میآید. کشش و شتاب این سدان 1.5 تنی در دنده 1 و 2 بسیار عالی و وسوسه انگیز است اما در دندههای سبکتر آنقدرها اغواگر نیست و حتی در بحث شتاب ثانویه نیز با خودرو تُند و تیزی رو به رو نیستید.
هرچند که در 820 در حد و اندازه خود از پس سبقتگیریها بر میآید اما نکته اینجاست که دنده 6 خودرو ضریب بسیار سبکی دارد و به همین خاطر گیربکس در جادههایی که اندکی شیب داشته باشد مدام به معکوس دهی برای جبران گشتاور نیاز دارد. هندلینگ 820 به لطف بهرهگیری از تعلیقی مشابه تویوتا کمری و با سیستم مکفرسون در جلو و چند اتصالی در عقب، چسبندگی خوبی را برای شما به همراه دارد که البته در صورت استفاده از رینگ بزرگتر با فاق کوتاه تر، چسبندگی بهتر هم خواهد شد اما در عوض سواری خودرو اندکی خشک خواهد شد.
هرچند که کوبشهای ناهمواریهای جاده به خصوص در صورت بهرهگیری از تایرهای ایرانی فابریک در داخل کابین احساس میشود. ترمز، یکی از ضعفهای این خودرو است که بهنظر میرسد با جثه و وزن 820 هماهنگ نیست! در واقع پدال ترمز این خودرو با وجود دیسکی بودن در هر چهار چرخ و البته بهرهگیری از سیستمهایی مثل ABS،EBD و BAS پاسخگویی سریعی دارد اما زمانی که در جاده به کاهش اضطراری سرعت نیاز پیدا کنید، به خصوص وقتی که ظرفیت سرنشینان و بار تکمیل باشد، عملکرد آن تا حدودی ضعیف است که البته این به معنای نا کارآمد بودن سیستم ترمز این خودرو نیست و فقط مساله اینجاست که میتوانست بهتر هم باشد.
820 همانطور که در بالاتر گفته شد، در آخرین مرحله به صورت نقد و اقساط با قیمت 109 میلیون و 990 هزار تومان توسط کرمانموتور به فروش رسید اما پس از اتمام دوره فروش و با توجه به عدم اعلام شرایط جدید، این روزها با قیمت حدود 180 میلیون تومانی در بازار آزاد یافت میشود که به نظر میرسد مالکین این خودرو پیش از اعلام افزایش قیمت توسط کرمانموتور، به پیشواز این اتفاق رفتهاند! با این وجود گفته میشود که عمده معاملات 820 صفرکیلومتر در اوضاع این روزها، با قیمتی در حدود 170 میلیون تومان صورت میگیرد.