بعد از موفقیت RX-8 و مزدا 6 حتما از برادر کوچکتر آن یعنی مزدا 3 انتظار دارید که یک خودروی هیجان انگیز با لذت رانندگی بالا باشد. مزدا 3 از پلت فرم فورد فوکس استفاده می کند و از سیستم تعلیق مالتی لینک (در مقایسه با میله پیچشی در بعضی رقبا) بهره می برد. همچنین از سیستم فرمان هیدرولیک برقی برخوردار است. موتور آن 4 سیلندر 16 سوپاپ با سرسیلندر آلومینیومی مجهز به سیستم زمانبندی متغیر سوپاپ و سیستم ورودی متغیر برای منیفولد هوا است. تمام این نشانه ها امیدوار کننده هستند ولی آیا مزدا 3 قهرمان کلاس خودش بود؟
متاسفانه جادوی هیروشیما این بار کارساز نبود. مزدا 3 با وجود اجزای فنی پیشرفته فقط یک خودروی معمولی است. مزدا 3 برای راننده خود مقداری جذابیت دارد ولی این جذابیت در حدی نیست که شما را به اندازه فورد فوکسی که 6 سال از سن آن می گذرد تحریک کند. از جنبه های دیگر مانند فضا، سواری و کیفیت در پشت سر رقبای همزمان خود قرار می گیرد و ورودش برای خودروهای پر فروش بازار مثل گلف و آسترا مشکلی ایجاد نکرد.
پس مشکل مزدا 3 چیست؟ از نمای بیرون نه زیباست و نه زشت. طراحی آن ترکیبی از سلایق مختلف است. تناسب ابعاد بدنه ضعیف است و خودرو بسیار بلند به نظر می رسد. فاصله دو محور آن که 2640 میلی متر است در کلاس خودش بزرگترین است. حتی در نمونه هاچبک فاصله مرکز چرخ عقب تا انتهایی ترین قسمت عقب تقریبا به بزرگی بسیاری از خودروهای سدان است که باعث می شود طول مزدا 3 از مقدار متوسط کلاس خودش 200 میلی متر بیشتر باشد.
با این توصیفات احتمالا انتظار کابینی جادار از این خودرو دارید ولی متاسفانه از حد متوسط رقبای خودش جادارتر نیست. فردی با قد 182 سانتی متر به سختی در مدل سدان می نشیند زیرا شیب سقف در قسمت عقب از فضای سر می کاهد ولی مدل هاچبک فضای سر کافی برای سرنشینان عقب دارد. کنسول وسط نیز تا حدی مزاحم فضای پا است. فدا کردن مقداری از فضای داخل در ازای رسیدن به ظاهری زیبا مشکلی ندارد ولی به نظر می رسد مزدا 3 نه از نظر استایل بدنه و نه از نظر کاربردی بودن موفق نبوده است.
موتورهای به کار رفته برای مزدا 3 از نوع 1.5 لیتر و 113 اسب (فقط مخصوص بازار ژاپن) شروع می شود. برای اروپا موتور 1.6 لیتری در نظر گرفته شده است که با وجود سیستم زمابندی متغیر سوپاپ فقط 105 اسب تولید می کند که به خاطر قوانین سخت تر آلایندگی (نسبت به ژاپن) است. این موتور اصلا پر قدرت نیست ولی در دورهای انتهایی نسبت به نمونه 2 لیتری روانتر کار می کند. موتور 2 لیتری 150 اسب قدرت تولید می کند که کافی به نظر می رسد ولی مشکل کمبود گشتاور دارد و کارکرد آن در دورهای بالا روان نیست. در ژاپن و آمریکا یک نمونه قویتر 2.3 لیتری (همان موتور به کار رفته در مزدا 6 مجهز به زمانبندی متغیر سوپاپ، اینتیک متغیر برای منیفولد هوا و شافت تعادل برای کاهش لرزش) نیز عرضه شد که در نمونه های ژاپنی با تراکم 10.6 به یک 171 اسب و در نمونه های آمریکایی با تراکم 9.7 به یک 160 اسب تولید می کرد. با وجودی که مزدا 3 از برادر بزرگتر خود (مزدا 6) صد کیلوگرم سبکتر بود ولی آنچنان سریع احساس نمی شد. ولی موتور 2.3 لیتر آن هنوز به خاطر روان بودن کارکرد، دوست داشتنی است. .
از آنجایی که مزدا 3 در زمینه پرفورمنس درخشش زیادی نداشت نیاز به یک شاسی خوب داشت تا ایمان دوستداران و تحسین کننده های مزدا را به آنها برگرداند. مزدا 3 هندلینگ خوبی دارد و سیستم تعلیق اسپرت آن کنترل خوبی برای بدنه ایجاد می کند. جدا از بحث چسبندگی، ترمز یا فرمانپذیری، عملکرد خیلی خوبی دارد. ولی در بسیاری از زمینه ها نمی تواند در حد فورد فوکس که 6 سال از سن آن می گذرد ظاهر شود. مزدا 3 سواری سفتی دارد و در مواجهه با دست اندازها سیستم تعلیق آن سر و صدای زیادی تولید می کند. اطلاعاتی که سیستم فرمان هیدرولیک برقی آن از سطح مسیر منتقل می کند از مگان و گلف بهتر است ولی حسی که فرمان آن القا می کند هرگز در حد فرمان هیدرولیک فورد فوکس نیست. همچنین هنگام برخورد چرخهای جلو با ناهمواریها مقداری تکان و لرزش در ستون فرمان احساس می شود. بالانس شاسی آن طوری است که در پیچهای تند دچار کم فرمانی می شود در حالی که فورد (در همان پیچها) چنین مشکلی ندارد. از دید راننده ای که خواهان رانندگی اسپرت است مزدا 3 در جایگاه دوم نسبت به فورد فوکس قرار می گیرد. متاسفانه مزدا 3 نتوانست همزمان سطحی از راحتی و ظرافت به راننده خود ارائه کند، چیزی که فورد فوکس و فولکس گلف در آن موفق بودند.
این یکی از بزرگترین شکست های سال 2003 بود. مزدا 3 در واقع خودروی بدی نبود ولی با اسم ژاپنیش Axela که از نظر مزدا به معنی "عالی" می باشد هماهنگی نداشت.
263 اسب بخار، 380 نیوتن متر، 250 کیلومتر در ساعت و شتاب صفر تا صد اعلامی 6.1 ثانیه! تمام اینها مزدا 3 اسپید (MPS) را تبدیل به هیجان انگیزترین هاچبک اسپرتی می کند که می توان خرید. ولی متاسفانه اینطور نیست. چرا؟ زیرا نمی تواند راننده خود را به خوبی درگیر رانندگی و لذت آن بکند.
روی کاغذ مزدا اسپید 3 بسیار امیدوار کننده است. به لطف بهره گیری از موتور برادر بزرگترش یعنی مزدا 6 اسپید، قلب تپنده اسپید 3 از بسیاری از هاچبکهای اسپرت رقیب بزرگتر است. موتوری 4 سیلندر توربوشارژ با حجم 2.3 لیتر و دو میل سوپاپ. برای بهبود مصرف سوخت از سیستم تزریق مستقیم سوخت استفاده شده است. یک جفت شافت تعادل برای بالانس کردن لرزشهای حاکی از طراحی Undersquare (شاتون بلند) این موتور در نظر گرفته شده است. این موتور قدرتی در اندازه یک موتور تنفس طبیعی 6 سیلندر 3.2 لیتری تولید می کند و گشتاور تولیدی آن در حدی است که با یک موتور 8 سیلندر حجم پایین رقابت کند.
مشکل اینجاست که این موتور ویژگی برجسته ای ندارد. نحوه ارائه قدرت این موتور نه مثل اپل آسترا OPC تهاجمی و نه مثل گلف GTI روان و انعطاف پذیر است. از آنجایی که یک توربوی سایز متوسط برای آن نصب شده حداقل به 2000 دور در دقیقه نیاز دارد تا قدرتش را به کار گیرد. در محدوده خوشایند 2500 تا 5000 دور در دقیقه ناگهان قدرت افزایش می یابد اما این افزایش قدرت آنقدر هیجان انگیز نیست که جبران صدای کسل کننده اگزوز را بکند.
طراحی آن نیز ملال آور است. بیش از حد بزرگ و در عین حال از مد افتاده به نظر می رسد. رینگهای 18 اینچی آن کوچکتر از آنچه هست به نظر می آید و طراحی رینگهای 10 پره آن بی جذبه ترین طراحی در دنیای هاچبک های اسپرت است. برای اینکه مزدا اسپید 3 جذاب به نظر برسد در سپر جلوی آن یک مجاری ورودی هوای بزرگ جاسازی شده است اما نصف آن را پنل پلاستیکی مشکی پوشانده است بنابراین این اینتیک بزرگ جعلی و ساختگی است. مشابه آن در سپر عقب نیز یک دیفیوزر جعلی بزرگ به چشم می خورد. مشکلی با به کار بردن جزئیات ساختگی نیست ولی بیش از حد ساختگی کردن آنها جالب نیست.
داخل کابین بی کیفیت به نظر می رسد. صندلیهای سطلی (Bucket Seats) مزدا اسپید 3 به هیچ وجه جایگزین صندلی های ریکاردو نمی شوند. بقیه کابین نسبت به مزدا 3 معمولی (غیر اسپید) تقریبا فرقی نکرده است که به معنای کسل کننده بودن آن است.
مزدا اسپید 3 بر خلاف برادر بزرگترش از سیستم چهار چرخ متحرک بهره نمی برد. طبق گفته مزدا: "مزدا اسپید 3 از چیدمان دیفرانسیل جلو بهره می برد تا خصوصیات هندلینگ چابک ذاتی این خودرو که به خاطر بدنه سبک و کامپکت آن است به اوج خود برسد" که می تواند حدس زد هیچکس معنی این جمله را نفهمد! دلیل عمده به کار بردن سیستم FWD کاهش هزینه ها است. فارغ از بحث کیفیت محصول یا محبوبیت و وجهه برند، مزدا هنوز در موقعیتی نیست که بتواند با گلف R32 رقابت کند. بنابراین ارزون کردن مزدا اسپید 3 به حد کافی اولین اولویت است. بدون سیستم 4WD، مزدا اسپید 3 فقط می تواند از یک دیفرانسیل لغزش محدود Torsen کمک بگیرد. علاوه بر این سیستم تعلیق آن سفت شده است تا مقاومت در برابر بادی رول 60 درصد بهبود یابد و به همراه آن شاسی نیز تقویت شده تا از عهده نیروی بیشتر وارد بر آن هنگام پیچیدن بر آید.
در جاده، هندلینگ مزدا اسپید برای یک خودروی دیفرانسیل جلو نسبتا خوب است. دیفرانسیل لغزش محدود و ECU (که قدرت موتور را در 3 دنده اول محدود می کند) مشکل Torque Steer (کشیدن خودرو به یک طرف هنگام شتابگیری سریع به خاطر گشتاور بالا در خودروهای دیفرانسیل جلو) را به حداقل می رسانند. با این وجود تحت شرایطی همچنان ممکن است مشکل تورک استیر را تجربه کنید مثلا هنگامی که در یک مسیر ناصاف با شتاب در حال خروج از پیچ هستید. این مشکل تورک استیر اعتماد نفس را از شما سلب می کند. از جهات دیگر این خودرو نسبتا مطیع است. لاستیکهای بریجستون سایز 45/215 آن چسبندگی زیادی به این خودرو می بخشند. ترمزهای غول پیکر (قطر دیسک در جلو 320 میلی متر و در عقب 280 میلی متر) بی درنگ سرعت آن را کاهش می دهند. فرمان آن از نظر سفتی و نرمی به خوبی تنظیم شده ولی واکنش و حس واقعی را ندارد. کیفیت سواری آن خوب است و کنترل بدنه آن می توانست بهتر باشد چنانکه بازی زیاد سیستم تعلیق آن اجازه بادی رول زیادی را می دهد. در جاده های ناهموار رفتار خودرو آنطور که انتظار می رود نیست. در مجموع مزدا اسپید سواری شایسته ای اراده می دهد ولی در حدی نیست که بتواند با Golf R32 یا Astra OPC رقابت کند.
با در نظر گرفتن فاکتور جذابیت، مزدا اسپید 3 (با وجود ارقام قابل توجه مربوط به عملکرد) تنها یک خودروی متوسط است.