در یک صبح سرد زمستانی که سرمای استخوان سوزش جان و روح آدمی را به تنش وامیدارد فرصتی فراهم شد تا با نومولودی چشمبادامی دیداری داشته باشم، خودرویی از سرزمین اژدهای سرخ.
چری فالوین یا همان ام وی ام 315، برای نخستین بار در ماه آوریل سال 2010 میلادی به بازار معرفی شد. عرضه این خودرو در آن زمان، گام بزرگی از سوی چری قلمداد میشد، زیرا که پیش از آن، این سازنده شرقی به ارائه محصولاتی میپرداخت که بیتعارف نقشهای ناهنجار و نأمانوسی را بر رخسار خویش یدک میکشیدند، اما با معرفی این خودرو، چری نشان داد که مقوله طراحی را جدیتر گرفته و در مسیر نوینی گام نهاده که اثراتش بعدها در تکوین مدلهایی همچون ARRIZO 7 و TIGGO 5 و …. مشاهده گردید. در سال 2012 میلادی، این خودرو دگرباره دستخوش تغییر شد و یک عمل فیس لیفت ماژور بر روی بدنه و نیز کابین آن صورت گرفت که تا اندازه بسیاری آن را نسبت به نمونه اولیهاش متحول نمود، علاوه بر این، گیربکس و سیستم صفحه کلاچ آن نیز بازبینی و اصلاح گردید، معضلی که پیش از آن، از عوارض شایع و رایج در این خودرو بود و حتی بر بازار فروش آن نیز تأثیر نهاد.
خودرویی که در اختیارمان قرار داشت نمونه هاچ بک ام وی ام 315 و با پوشش نوکمدادی زیبایی بود. ابتدا سیمای خارجی این خودرو را بررسی نمودیم. بیشک فیس لیفت این مدل را میتوان گامی بزرگ برای چنین سازنده نوبنیادی دانست؛ نمای جلوی آن بهتمامی تغییر یافته و با چراغهایی که چشمان عقاب را تداعی میکند و نیز سپرها و جلوپنجره ای اسپرتی، بیشازپیش بهبود یافته است و علاوه بر آن، از تناسب ابعادی درخوری هم برخوردار است. بخش پشتی آن نیز چندان متحول نشده و تنها به تعویض فرم چراغها و باز طراحی سپر عقب اکتفا گردیده است، که آن هم به خوبی صورت پذیرفته و جلوه بصری بهتری را به این خودرو بخشیده است. در کل طراحی این مدل را میتوان متناسب، جذاب و عامهپسند دانست و شاید کمتر خودرویی را در این رنج قیمتی بیابید که طرحش چنین مدرن و دلنشین باشد. از دگرسوی، چنانچه نشان جلویی این خودرو را از پیشانی آن برداریم، ناخودآگاه خودروهای روز اروپایی و ژاپنی را به ذهن مان تداعی مینماید و میتوان رگههایی از طراحی اپل آسترا و MG3 و یا حتی هوندا فیت را در آن پیدا نمود. شاید این امر از آنجا ناشی میگردد که چری تیمی قوی از طراحان باسابقه برندهای نامدار اروپایی و آمریکایی را زیر سقف خود جمع نموده که پیامدش نیز تزریق روحی تازه بر پیکره خودروهای این برند بوده است. به نظر میرسد که از چند سال پیش بدین سوی، بیشتر سازندگان چینی، مقوله طراحی خودرو را بسیار جدیتر گرفتهاند و قصد به چالش کشیدن بزرگان را دارند، علیالخصوص کره ایها و ژاپنیها.
بنا به ادعای وبسایت شرکت چری، طرح داشبورد این خودرو از «GULL WING» و یا بالهای مرغ نوروزی الهام گرفته است. تریم داخلی این خودرو به رنگ مشکی میباشد و چنانچه با دیدگان بسته وارد کابین این خودرو شده و سپس چشمانتان را باز کنید ممکن است به یکباره تصور نمایید که در خودرویی ژاپنی و کره ای نشستهاید. داشبورد آن بهتمامی متحول شده و طرحش نسبت به نمونه پیشین آن بسیار زیباتر و مدرنتر گشته است. همچنین بهبود کیفی شایان توجهی هم در آن رخ داده و بدین لحاظ تا حد زیادی به همتایان شرقی خود شباهت یافته است. گرچه در جایجای کابین آن از پلاستیکهای سخت و ارزانقیمت بهره گرفته شده ولی تنها کافی است که آن را با نمونه اولیه و غیر فیس لیفت شدهاش قیاس نماییم تا عمق پیشرفت چری را در این باب بهتر درک کنیم. طرح کیلومتر شمار در این خودرو شباهت بسیاری به ساختههای نوین هیوندای یافته و جزییات آلومینیمی در روی فرمان و بخش میانی کنسول، به زیبایی هر چه تمامتر جای گرفته است، حرکتی که پیش از آن از یک سازنده چینی کاملاً بعید بود. البته این را هم باید در نظر داشت که تمامی این موارد با کیفیت پایینتری نسبت به کره ایها صورت پذیرفته که اگر تنها برچسب قیمتی این خودرو را در نظر بگیریم شاید جای چندانی برای شکوه و گلایه گذاری مان باقی نماند. در کل، طراحی و کیفیت مواد به کار رفته در داشبورد این خودرو گواهی بر این امر است که مرز بین چینیها با رقبای کره ای و یا حتی ژاپنیشان روزبهروز در حال کمرنگ شدن است و هیچ بعید نیست روزی را شاهد باشیم که این حصار کاملاً فرو ریزد. بگذریم!
از موارد بارز دیگری هم که در این خودرو مشاهده میشود کیفیت مونتاژ آن است که تا حد زیادی از محصولات هم قیمت داخلی بهتر به نظر میرسد، بهعنوان مثال، در حالی که دربهای بدنه اکثر نمونههای صفر داخلی – به علت کهنگی قالبهای تولید – به راحتی باز و بسته نشده و احتیاج به رگلاژ مجدد دارند، دربهای این خودرو با یک اشاره و بهمراتب راحتتر باز و بسته میگردند و همچنین در داشبورد آن نیز صداهای ریز و آزاردهنده اثری نیست و علاوه بر آن شیشههای الکتریکی این خودرو هم با سرعت بالایی به فرمان سرنشینان پاسخ میدهند و….. البته این امر بدان معنا نیست که خودروی مذکور در مبحث مونتاژ عاری از هر نوع عیب و ایرادی ست و کاملاً بینقص است بلکه مواردی هم از بیدقتی هم در آن مشاهده شده که از جمله آنها میتوان به صدای خشخش ضبط آن اشاره نمود که در همان اوایل خریدش گریبان گیرش بود و پس از مدتی و به نحو عجیبی خود به خود برطرف گردید! از آنجایی که این خودرو از طول بدنه بیشتری نسبت به اکثر هاچ بک های موجود در بازار برخوردار است، لذا از فضای بار و سرنشین بیشتری هم نسبت به خودروهای همچون پژو 206 یا 207 آی و…. بهره میبرد و از آن احساس تنگی و فشاری که در صندلیهای پشتی برخی از این خودروها وجود دارد و بهخصوص برای افراد بلندقامت بسیار آزاردهنده است، در آن چندان اثری نیست. به لطف آینههای جانبی بزرگی که در MVM 315 وجود دارد میزان تسلط راننده به محیط اطراف بسیار خوب است و تنها دید عقب آن کمی محدود میباشد که آنهم به لطف سنسورهای قویی که در سپرهای عقب این خودرو وجود دارد تا حد زیادی برطرف گردیده است.
حال وقت آن رسیده است که سری به قلب تپنده این خودرو زنیم، پیشرانه این مدل نشان ACTECO را بر پیشانی خود حمل میکند، که از ملحقات چری است و همکار AVL اتریش. از آنجایی که چری به تقلید از همتایان کره ای خود در پی استقلال تکنولوژیک است لذا خود را ملزم به آن نموده که قوای محرکه خودروهایش را خودش تأمین نماید و از اینجاست که داستان ACTECO آغاز میگردد. پیشرانه چهار سیلندر و 1.5 لیتری این خودرو توانی معادل 107 اسب بخار و گشتاوری معادل 140 نیوتن متر را از خود ارائه میدهد. در وقت استارت، خودرو با نرمی هر چه تمامتر روشن میشود و صدای پیشرانه چنان پایین است که گاهی اوقات شک میکنید که در درون خودرویی چینی نشستهاید، البته این صدا در دورهای بالا کمی افزایش مییابد ولی برخلاف شنیدهها، آوای آن به درون کابین خودرو چندان راه نیافته و گوشخراش نیز نیست! به نظر میرسد که چری سطح عایقبندی را در این خودرو ارتقاء بخشیده است. فرمان آن نیز تا حد زیادی خوشدست بوده و از نرمی درخوری برخوردار است که وجود همین امر بهتنهایی کار راننده را در ترافیکهای سخت کلانشهرها و همچنین پارک خودرو، سهلتر و آسانتر مینماید.
نمونه های عرضه شده در کشورمان از یک جعبه دنده 5 سرعته دستی سود میبرند، در حالی که در بازار چین گزینه 5 سرعته AMT نیز در دسترس خریداران میباشد. در کل دندههای گیربکس آن نیز نسبتاً نرم جا میروند و بهتر از نمونه غیر فیس لیفت آن است و تنها جاگذاری دنده عقب آن کمی دقت میخواهد. بنا به ادعای چری سیستم انتقال قدرت این خودرو نسبت به نمونه غیر فیس لیفت کاملاً اصلاح شده است که برای ثابت شدن صحت این اظهارات باید منتظر کارکرد بالاتر خودرو ماند. علاوه بر این، سیستم فنربندی این خودرو بهمراتب نرمتر از رقبای هم قیمت داخلی میباشد و با توجه به ناهموار بودن بیشتر جادههای موجود در کشورمان، میتوان آن را کاربردیتر از رقبایش ارزیابی نمود و از این لحاظ شباهت بسیاری با نمونههای قدیمیتر کره ای دارد.
بیشتر محصولات چینی خودروهای آرامی هستند که جهت تردد روزمره ساخته و پرداخته شدهاند و به این لحاظ ضرایب دنده گیربکس در آنها نیز با محصولات اروپایی متفاوت است، همچنین امکان ندارد که ما در وبسایتها و نیز بروشورهای این محصولات با لغت «اسپرت» مواجه شویم، پس بیتعارف میتوان گفت که این خودرو نیز مانند بیشتر هموطنان خویش از مایههای اسپرتی چندانی برخوردار نیست و اگر چنانچه در این باره، تنها نسبت وزن به اسب بخار این خودرو را مدنظر قرار دهیم و آن را با برخی دیگر از همتایانش قیاس نماییم این امر برایمان بهتر روشن میگردد. گرچه این خودرو از شتاب درخوری برخوردار نیست ولی پدال گاز آن به خوبی به فشار پای راننده پاسخ میدهد و تا آن اندازه سریع هم است که شما را در مواجهه با اکثر محصولاتی که در خیابانهای مان کشورمان میبینید، ناامید نسازد. با تمامی این اوصاف، اگر چنانچه از زمره اشخاصی هستید که اهل مسابقه و یا خدایناکرده کورس گذاشتن در خیابانها میباشید به شما توصیه میکنیم که به گزینه دیگری فکر کنید.MVM 315 بیشتر یک خودروی خانوادگی و کممصرف و آرام است و نه یک خودروی ریس (مسابقه).
به لحاظ ایمنی نیز این خودرو 4 ستاره را از موسسه C-CNAP دریافت نمود. علاوه بر آن، این خودرو به طور استاندارد به دو کیسه هوای ایمنی مجهز میباشد و همچنین از سیستم ضد بلوکه ترمز و نیز سیستم توزیع الکترونیکی نیروی ترمز هم بهره میبرد.
در کل فیس لیفت این خودرو را میتوان تا حد زیادی موفق ارزیابی نمود. فقط کافی است که آن را با فیس لیفت هایی که در سالهای اخیر، در تولیدات داخلی مان صورت پذیرفته قیاس نماییم تا به میزان عقبماندگی مان را در این زمینه بیشتر پی ببریم. در سالهای گذشته، بیشتر دستکاریهایی که در بدنه خودروهای داخلی صورت پذیرفته آنچنان چهره خودرو را دستخوش تغییرات ناشیانه نموده که خریداران داخلی را از هر مدلی که رنگ و بویی از «فیس لیفت» به همراه داشته باشد، فراری داده است! شاید پژو پارس را بتوان از معدود فیس لیفت های موفق موجود در بازار دانست، بقیه مدلها را هم که خودتان بهتر در جریانید و احتیاج به توضیحی از سوی اینجانب ندارد.
در نهایت کلام پرسشی که ممکن است برای هر فردی پیش بیاید آن است که آیا این خودرو ارزشش را دارد که خریداری شود یا خیر؟ پاسخ به این سؤال هم بستگی به آن دارد که از کدام منظر به این موضوع نگریسته شود. چنانچه امروزه همانند دهه 70 و 80 شمسی، خودروهای نسبتاً بهروز فرانسوی و کره ای و…. در کشورمان مونتاژ میشد، شاید خرید این خودرو چندان توجیهی نداشت ولی وضعیت موجود تفاوت بسیاری با آن دوران نموده است، از خودروهای روز اروپایی و یا کره ای در سبد تولیدات داخلی چندان اثری نیست و مدلهای جدیدتر آنها نیز در چند سال اخیر چنان با قطعات داخلی و متفرقه و نیز کیفیت پایین مونتاژ دگرگون گشتهاند که تنها نام برندشان را یدک میکشند و نه روح آن را! تحت این شرایط و در بازه خودروهای 40 میلیونی، این مدل هم از طراحی مدرنتر و زیباتری نسبت به رقبای داخلی (ایرانی) برخوردار است و هم پیشرانه درخوری را در خود جای داده است و علاوه بر آن نیز از سیستم تعلیق نرمی هم بهره میبرد و بالاتر از همه آنکه، کیفیت مونتاژ نسبتاً بهتری را هم نسبت به بقیه آنها ارائه میدهد. تمامی اینها مواردی است که نمیتوان بهراحتی نادیده گرفت و تنها بهصرف چینی بودن خودرو از خرید آن رویگردان شد. از آنجایی کارکرد خودروی تست شده تنها حدود 2000 کیلومتر بود لذا امکان این امر برایم فراهم نبود که درباره دوام و استهلاک آن اظهارنظر قطعی نمایم، اما همین جا این قول را به شما خوانندگان عزیز میدهم تا در کارکردهای بالاتر نیز این خودرو را مجدداً بررسی کنم تا با معایب و مشکلات آن در درازمدت بیشتر آشنا گردیم.
حجم موتور: 1497 سیسی
توان: 107 اسب بخار در 6000 دور/دقیقه
گشتاور: 140 نیوتن متر در 4500 دور/دقیقه
حداکثر سرعت: 170 کیلومتر بر ساعت
استاندارد آلایندگی: یورو 4
مصرف سوخت ترکیبی: 6.5 لیتر
سیستم تعلیق جلو: مک فرسون با فنر پیچشی، میله نگهدارنده و ضد لغزش
سیستم تعلیق عقب: سیستم تعلیق کشنده چندگانه با فنر پیچشی
سیستم ترمز جلو: دیسکی
سیستم ترمز عقب: کاسه ای
طول/عرض/ارتفاع: 4333/1686/1468 میلیمتر (مدل سدان) – 4188/1686/1480 میلیمتر (مدل هاچ بک)
فاصله بین دو محور: 2527 میلیمتر
اندازه تایرهای جلو و عقب: 185/60 R15
وزن خالص: 1210 کیلوگرم
گنجایش صندوق بار: 450 لیتر
حجم باک: 50 لیتر
کسب 4 ستاره از موسسه C-NCAP
مجهز به سیستم ضد بلوکه ترمز ABS
مجهز به سیستم توزیع الکترونیکی نیروی ترمز EBD
کمربند ایمنی سه نقطه ای برای سرنشینان جلو و عقب
کنترل سیستم صوتی بر روی فرمان + MP3 + USB + AUX
سیستم ضد سرقت (IMMOBLIZER) به همراه آلارم صوتی
سنسور پارک
آینههای جانبی برقی و تاشو
رینگهای آلومینیمی
مه شکنهای جلو وعقب
سیستم مدیریت پیمایش (مسافت طی شده، مصرف سوخت و…..)
تنظیم صندلیهای جلو در 4 جهت
4 عدد بلندگو
توضیح: نمونههای فول این خودرو که در بازار چین عرضه میگردد از تجهیزات دیگری همچون سانروف، دوربین دید عقب، مانیتور کنسول میانی، صندلیهای چرمی و…. نیز بهره میبرند.
قیمت در ایران: 39.8 میلیون تومان (ثبتنام در نمایندگی)
قیمت در چین: 54,800 الی 62,800 یوآن (نمونه دنده دستی)