ممکن است برخی افراد این استدلال را داشته باشند که این یک آزمون بیمعنی است. در واقع آنها میگویند آتشی که در دل خریداران خودروی لوکس شعلهور است، آنها را مجذوب پرچمداران آلمانی میکند، ولی در اینجا برندی با لوگوی’H’ پا به میدان گذاشته است تا نظر خریداران را تحت تأثیر خود قرار دهد.
این خریداران از آن دسته افرادی هستند تا قبل از دهه 90 باور نداشتند که یک خودروی ژاپنی بتواند لوکسهای آلمانی همانند آئودی،BMW و مرسدس بنز را به چالش بکشد؛ اما در سال 1989 در یک اتفاق غیرمنتظره، خودرویی با کیفیت ساخت قابلتوجه و در سطح خودروی مجلل این طرز فکر را نقض کرد که آن خودرویی نبود جز لکسس LS400.
در اینجا، ما بهجای ژاپن از کره جنوبی و خودروی هیوندای جنسیس جدید دعوت به عمل آوردیم. لکسس قادر به ارائه هر یک از مدلهای GS و یا ES در این زمان برای این مقایسه نبود، مرسدس بنز E250 هم کمی خجالتی به نظر میآمد و این شد که بهترین خودروی رقیب برای این مقایسه را BMW سری 5 انتخاب کردیم.
BMW از زمان تأسیس کمپانی خود، اتومبیلهای سواری بسیار بهتری به نسبت هیوندای ارائه کرده است، و مدل سری 5 هم فضایی تقریباً برابر سری 7، پویایی و چابکی یک سری 5 قدرتمند را دارد که مهمتر از آن، همهٔ اینها را با قیمتی مثل یک سری 3 در اختیار شما میگذارد.
اندازهگیریها نشان میدهد که جنسیس تنها یک میلیمتر از پنج متر کوتاهتر است و 91 میلیمتر بیش ازسری 5 و 89 میلیمتر کوتاهتر از سری 7 میباشد، پس در واقع با خودرویی کشیده و تقریباً هماندازه یک سدان فول سایز روبرو هستیم که البته برچسب قیمت شروع از 60.000 دلار هم بر روی پیشانی خود دارد.
ما در اینجا، هم در این جنسیس، و هم در 528i از فول ترین تریم نسخهٔ موجود استفاده کردهایم. یعنی جنسیس نسخهٔ Ultimate Pack با قیمت گزاف 82,000 دلار استرالیا و 528i ما هم با قیمتی برابر با 97,900 دلار استرالیا در برابر آن ایستاده است.
ابتدا با ویژگیهای مشترک و استاندارد هر دو خودرو شروع میکنیم، هیوندای جنسیس Ultimate و BMW 528i هر دو به یک صفحه نمایش روی داشبورد، سنسور جلو و عقب، نمایشگر صدای فراگیر، تجهیزات داخلی چرمی، چرخهای آلیاژی 19 اینچی، دوربین دید عقب، فرمان قابل تنظیم الکتریکی، سنسور باران، نوربالای اتوماتیک، چراغهای جلوی اتوماتیک با قابلیت گردش در پیچها، سیستم تهویه دو منطقهای و ناوبری ماهوارهای مجهز هستند. اما در نبرد سیستم صوتی، جنسیس، مدعی کرهای، سیستم صوتی LEXICON با 17 بلندگو و مدعی آلمانی سیستم صوتی Harman Kardon با 16 بلندگو مجهز شدهاند.
از آنجا که جنسیس 15,900 دلار ارزانتر از BMW تمام میشود اما تجهیزات ارائه شده در آن بسیار قابل توجه است، تجهیزاتی مانند: رادار، کروز کنترل، ترمز مستقل اضطراری، تشخیص نقطه کور، هشدار خروج از خط، هشدار ترافیک عقب، کنترل فشار باد تایر، صندلیهای جلو برقی و دارای حافظه در 12 حالت مختلف، (در 528i تنها برای راننده است)، صندلیهای جلو و عقب گرمکن دار و دارای تهویه مناسب، سقف پانوراما، شیشههای عقب (برقی)، پرده برقی دربهای عقب و شیشه عقب، شیشههای عایق صدا، درب Soft-Close، درب صندوق خودکار، رنگ متالیک، و یک سنسور CO2 که به طور خودکار تنظیم هوای تازه را در کابین در گردش درمیآورد و کمک به جلوگیری خوابآلودگی راننده میکند.
حال شما میتوانید شروع به محاسبه قیمت BMW سری 5 کنید که چگونه خیلی بیشتر از هیوندای جنسیس تمام شده است؟
با نگاه کردن به آپشن های اضافی که در خودروی تست ما نصب شدهاند درمییابید که برای رنگ فلزی 2000 دلار، درب صندوق خودکار 1300 دلار، پرده عقب 1500 دلار، گرمکنهای صندلی 900 دلار، هشدار خروج از خط 1400 دلار، دربهای Soft-Close 900 دلار و 3200 دلار برای سانروف باید بپردازید.
گارانتی جنسیس بیش از پنج سال است که تحت پوشش خدمت جادهای هیوندای هم میباشد و تا 75,000 کیلومتر هم به شما کمکهای جادهای رایگان ارائه میدهد.
گارانتی بی ام و به طور متوسط سه سال است، و این در حالی است که خدمات فراگیر شرکت هم رایگان نیست و باید 1290 دلار برای پوشش دهندگی پنج ساله یا 80,000 کیلومتر بپردازید.
راهنماییهای کارشناسان فروش در واقع پیشبینی میکنند که جنسیس حتی کمی کمتر از 528i مستهلک خواهد بود، هرچند که نسل جدید جنسیس کمی به خاطر ورود تازهاش کمی ناشناختهتر از 528i است پس این پیشبینی راهنماهای فروش کمی خشن گبه نظر میرسد.
بااینوجود، BMW سری 5 بهسادگی نمیتواند با هیوندای جنسیس ازنظر ارزش به رقابت بپردازند.
هیوندای هم بهعنوان بزرگترین خودروساز کرهای در حال فاصله گرفتن از رقباست و اهداف بلندپروازانهتر از این را در سر دارد. مدل جنسیس برای همین طراحی شده است که فراتر از شهرت و نشان هیوندای باشد و فروش قابلقبولی را تجربه کند.
در واقع جنسیس بهقصد جنگ با آلمانیها رشد یافته است که از دو نظر رانندگی و پالایش کابین، خود را با E250 و 528i قیاس میکند و ویژگیهای بارز این دو خودرو را با طراحی خاص خودش نشانه گرفته است.
همین امر ما را بر آن داشت تا برای اطمینان از صحت این ادعا، آزمون کاملی از حالات رانندگی این دو خودرو را انجام دهیم. به همین منظور از اطراف بندر خلیج فیلیپ مسیر را شروع کردیم و تا دفتر ملبورن تیم CarAdvice در Cremorne به پایان رساندیم.
در اتوبان که وارد شدیم پالایش کابین ازنظر سر و صدا در جنسیس بلافاصله ما را تحت تأثیر قرار داد. سروصدای تایرها بسیار ناچیز است و صدای باد به حداقل ممکن است. آپشن شیشههای آکوستیک ضد صدا هم به کاهش سر و صدا در ترافیک کمک شایانی کرده است. میتوانیم بگوییم که اگر در ترافیک چشمهایتان را برای لحظهای ببندید، بهراحتی تصور میکنید که پشت فرمان یک سری 7 نشستهاید. حتی هشدار سیگنال تغییر خط هم بهنوبه خود بسیار ظریف و زیرکانه پخش میشود.
یک سواری دوستداشتنی در جنسیس وجود دارد، بهخصوص باید از کامپیوتر من در صندلی عقب ماشین که ما در به فرودگاه ملبورن رساند قدردانی کنیم.
و اما زندگی در سرعت 100 کیلومتر در ساعت در BMW 528i کمی پر سر و صداست. در این خودرو شما کمی بیشتر از جنسیس نویز تایرها را در جاده میشنوید، و سیستم تعلیق M اسپرت که خودروی آزمون ما به آن مجهز است بخشی از 4700 دلار بسته M اسپرت 528i است که سفتوسخت بودن آن غیرقابلانکار است اما ناراحتکننده نیست.
همچنین متوجه خواهید شد که سیستم فرمان آلمانیها کاملاً متفاوت از کرهایهاست، فرمان BMW کمی سفتتر است و در جاده هم باید زمان بیشتری دستهایتان را روی فرمان نگه دارید، همچنین شما نمیتوانید همانند هیوندای کروز کنترل را تنظیم کنید، جنسیس دارای سیستم پیشرفتهتری است که قادر به حفظ فاصله خود وسیله نقلیه پیش رو است.
هرچند که تعامل با رابط کاربری مربوطه در BMW یک تجربه فوقالعاده است.
سیستم iDrive بیامدبلیو نیز بسیار موفق بوده است که به یک معیار جهانی برای انجام عملیات ناوبری بدل شده است که با این سیستم هوشمند بهراحتی میتوانید نویگیشن را تنظیم کنید. شما میتوانید در یک نمایش هوشمندانه با چرخش ماوس روی کنسول وسط به چپ یا راست، سیستم iDrive را انتخاب کنید و بر روی نقشههای دقیق، عملیات زوم کردن روی مسیر را با فشردن ماوس به داخل و خارج، بهسادگی انجام دهید.
متأسفانه جنسیس کنترلر ماوس دوار خود را در مدلهای راست فرمان از دست داده، و در پی جبران آن، از توابع نویگیشن در یک صفحه نمایش لمسی استفاده کرده است که همین عامل میتواند یک امر رنجآور و البته خطرساز باشد.
این در حالی است که BMW محل کنترلر ماوس و بقیهٔ دکمههای میانبر را بهدوراز صفحه نمایش، و طوری طراحی کرده است که راننده را وادار بهدقت در موقعیت، سرعت، و بقیهٔ امور رانندگی کرده است.
همانطور که ما به مسیر خود ادامه میدادیم و تغییرات جادهها را حس میکردیم، موتور توربوی چهار سیلندر 528i، خود را واکنشپذیرتر نشان میداد.
در واقع با پیشرانهٔ تنفس طبیعی V6 به حجم 3.8 لیتری جنسیس در ابتدای شتابگیری کمی تأخیر احساس میکنید، همچنین به نسبت 528i، برای افزایش سرعت هم باید فشار بیشتری بر پدال گاز وارد کنید. موتور V6 دوست دارد به عقب برگردد، هرچند که غرّش آن لذتبخش است که و شتابگیری را خیلی هدفمند انجام میدهد.
گیربکس هشت سرعته خودرو هیوندای شیفت دندهها را صاف و نرم انجام میدهد، هرچند شیفت دنده در گیربکس ZF هشت سرعتهٔ بامو شتابگیری بالاتری را به ارمغان میآورد، همچنین تعویض دنده تقریباً غیرقابل مشاهده است و فقط با زمانبندی و دور بیشتر بهصورت بصری، آنهم در مواقع موردنیاز از قبیل تغییر شیب جاده قابلفهم است.
حال با انداختن این کشتیهای لوکس به آب و سفر 40 دقیقهای با آنها یک فرصت عالی برای مقایسه کابین با جزئیات بیشتری از این دو به دست آوردیم.
در همین ابتدای مسیر احساس برتری کابین BMW نسبت به هیوندای بهوضوح حس میشود. در واقع میتوان آن را رقیب آئودی A6 دانست که پس از لمس جزئیات کابین سری 5، هزینههای اضافی آن شما را کمتر سرزنش میکند. برای مثال، تریم چوب در BMW، واقعی است، که در هیوندای جعلی و مصنوعی است. درمجموع کیفیت بالاتر و رضایتبخشتر کابین BMW از هر لحاظ بالاتر است.
بااینحال، طراحی و کیفیت کابین جنسیس هم بسیار تحسینبرانگیز است (خودرویی که با یک برند جدا از هیوندای عرضه خواهد شد). بله، طراحی و جزئیات این هیوندای بزرگ، متمایز است و عطر و طعم خودروهای لوکس را دارد، اما در برخی از جزئیات آن شیطنتهایی هم وجود دارد.
تکانها و نوسانات دکمههای داشبورد حداقل است و در تمام طول مسیر بسیار عالی بودند. همچنین محفظههای مختلف کنسول وسط سرپوشیده و یکپارچه هستند. شیشههای برقی هم مجهز به عملکرد ضدضربه دارند، یعنی در بخش نهایی فرآیند باز شدن، با کاهش سرعت، از ضربه زدن انتهای شیشه جلوگیری میکنند.
جنسیس یک فاصلهٔ سه متری را بین محور جلو و اکسل عقب در نظر گرفته است که باعث ایجاد راحتی هرچه بیشتر و مقدار زیادی فضا برای پای سرنشینان عقب شده است، که بیشتر شبیه خودروهایی نظیر هولدن Calais و یا شورولت کاپریس شده است.
زیردستی مرکز صندلی نیز همچنین دارای ویژگیهای کنترل پنل خود میباشد، برای مثال توابع صوتی، گرمکن صندلی و تنظیم صندلی سرنشین جلو از این دسته تنظیمات هستند.
فاصلهٔ دو محور سری 5، تنها 42mm کوتاهتر است و تفاوت چندانی با فضای پای جنسیس احساس نمیشود. جنسیس نیز به دلیل شیبدار بودن سقف خود نیاز بررسی فضای عقب بیشتر برای کمک سرنشینان عقب دارد، هرچند که BMW هم در اینجا به همین امر منجر میشود.
بهطورکلی، هیوندای یک صندلی عقب راحتتر و مفتخر به امکانات تماس بر روی صندلی را میافزاید. با توجه به اینکه هردو خودرو از دو ویژگی صندلی عقب تاشو نیز بهره میبرند. همچنین هر دو دارای صندوقهای بزرگ، با فضای بیشتر BMW در طول و هیوندای عرض هستند.
همانطور که قابلیتهای سری 3 را میدانیم برای اولین بار قابلیتهای 528i را هم به خودمان یادآوری میکنیم. ما میدانیم که سری 5 بهترین است و با دامپر تطبیقی اختیاری، و سیستم ثابت تعلیق M اسپرت که هنوز هم میدرخشد و تنها کافی است به چند پیچ با سرعت وارد شوید تا متوجه شوید که BMW برای برآورده کردن نیازهای یک رانندهٔ حرفهای طراحی شده است.
شما میتوانید اشتیاق خودرو را با حرکت دادن فرمان و پاسخ بسیار سریع آن کاملاً احساس کنید. سری 5 سست نیست و بدون لغزش، به زمین چنگ میزند. همین سیستم تعلیق حرفهای با چسبندگی بالا و وجود ترمزهای عالی، به راننده سری این اطمینان را میدهد که برای فشردن پدال گاز و افزایش سرعت هیچ هراسی نداشته باشد.
تیم مهندسی محلی هیوندای هم تمام تلاش خود را برای کنترل بدنهٔ خودرو کردهاند. اما جنسیس این دوگانگی اسپرت و مجلل را ندارد. این همان چیزی است که BMW میتواند اسپرت و درعینحال راحت و لوکس باشد، درحالیکه جنسیس ترجیح میدهد آهستهتر رانندهٔ بیزینس من خود را با کت و شلوار به مقصد برساند.
همچنین اگر در رانندگی کمتر احساس مهارت میکنید، بهتر است در مدل Mid-Spec مدل Sensory که بر روی چرخهای 18 اینچی سوار است بنشینید تا اینکه در مدل Top-Spec Ultimate’s با چرخهای 19 اینچی بنشینید.
در جادههای پر پیچوخم، این دو کشتی لوکس را به چالش میکشیم، جنسیس ارتعاش و لرزش کمتری را از طریق سیستم تعلیق نسبت به سری 5 بر روی همان چرخهای 19 اینچی به سرنشینان منتقل میکند. همچنین جلوی هیوندای در ابتدای ورود به پیچهای پردستانداز بیشتر عجله دارد ولی برای بازگردانی خودرو به حالت عادی تلاش بیشتری نسبت به BMW نیاز است.
پس از خروج از پیچ، هیوندای مقدار بیشتری از چرخش بدنه را تجربه میکند ولی احساس سرخوردن عقب BMW را ندارد. بااینحال، هنوز هم میتوان در سرعتهای آرامتر در جادههای پیچدرپیچ با سیستم فرمان خوب و چسبندگی قابلقبول از آن لذت برد.
با بازگشت به آزادراه جنسیس دوباره ما را در فضای واقعاً راحتی قرار میدهد. همچنین اثبات کرده است که ازنظر مسافرت و راحتی سرنشینان استادانه بر روی آن کار شده است، جنسیس بسیار آرامشبخش است و همین امر میتواند انتخاب ما را از بین این دو اتومبیل سختتر کند.
در خیابانهای برونشهری و درونشهری ملبورن، نیز به این نتیجه رسیدیم که سیستم تعلیق 528i در مقایسه با جنسیس بیشتر بهصورتی پایدار و محکمتر است، و این در حالی است که بسیار راحت است و آزاردهنده نیست. در پایان این تور خلیج گردی، محاسبات ما نشان داد که جنسیس با 12 لیتر در هر 100 کیلومتر در مقایسه با 8.6 لیتر در هر 100 کیلومتر BMW، حدود 40 درصد سوخت بیشتری از 528i مصرف کرده است. و این میزان بدون استفاده بهاندازه کافی از سیستم توقف/شروع آن است.
مبلغ سرمایهگذاری شده اضافی که برای 528i موردنیاز خود صرف کردهایم، بههیچعنوان مبلغ کمی نیست، چراکه این اختلاف از خودروی تست ما تا مدل پایه، بیش از 30,000 دلار است با گزینههای اضافی بامو همراه بوده است.
درمجموع بااینکه اقدامات انجام شده و بهبود یافته شده در جنسیس جدید کاملاً ملموس است و میتواند در مسیر با BMW به رقابت بپردازد، اما در مسابقهٔ حرفهایها نمیتواند چیزی را جبران کند. و اگر شما از آن دسته رانندگانی هستید که “رانندگی” بهعنوان یکی از سرگرمیهای لذتبخش شماست، بیشتر به سمت مهندسی BMW سوق پیدا میکنید، چراکه 528i یک سدان اسپرت و یک لوکس چهار درب است.
جنسیس (نوع موردعلاقه ما) با وجود نکات مثبت بسیار زیاد، بیشتر تکبعدی است، و تمام نیازهای یک راننده را بهخوبی برطرف نمیکند. در برخی از مناطق از این هیوندای بزرگ بیشتر استقبال میشود و در مورد برچسب قیمت 60 هزار دلار تا 82 هزار دلار راحتتر چشمپوشی میکنند.
در حالی کهتریم های پایینتر با چرخهای کوچکتر سواری بهتری را ارائه میدهند. اما تریم Ultimate’s با وجود قیمت بالا، هنوز هم ویژگیهای بینظیری را در اختیار ما میگذارد. هرچند که تفاوت قیمت پیشرانهٔ V8 نسبت به V6 توجیه اقتصادی 22,000 دلاری را دارد اما این شرمآور است که از پیشرانهٔ V8 موجود نمیتوان در بازار چپدستها استفاده کرد.
بااینحال، جنسیس در تمام اشکال، چه راست فرمان و چه چپ فرمان (برای اولین بار راست فرمان شده است) تا به امروز یک ماشین تصفیهشده و آرام بوده است، و امروزه بهراحتی توانسته است خود را بهعنوان یک جایگزین واقعی برای ردهٔ لوکس خودروهای هیوندای قرار دهد.
آلمانیها، مدت طولانی است که از جایگاه خود احساس خوشنودی میکنند. آنها ممکن است در مورد برند جنسیس هم طوری قضاوت کنند که قبلاً در مورد لکسس LS400 فکر میکردند، اما میدانیم که جنسیس در حال حاضر، لکسسِ چند سال پیش است، و آلمانیها مانند همتای ژاپنی لکسس یعنی اینفینیتی، در مورد جنسیس هم احساس نگرانکنندهای را بر شانههای خود حس میکنند.
رتبه کل: 8.5
عملکرد و اقتصاد:9
فضای کابین و آسایش: 8.5
تکنولوژی و قابلیت اتصال:8.5
قیمت و ویژگیها: 7
سواری و هندلینگ: 8.5
امتیاز کل: 7.5
عملکرد و اقتصاد: 7
کابین فضایی و آسایش: 8.5
تکنولوژی و قابلیت اتصال: 8
قیمت و ویژگیهای: 9
سواری و هندلینگ: 7
منبع:
پدال