ماشین را پارک میکند. گوشی همراهش را برمیدارد. شمارهای را میگیرد و منتظر میماند. شخص پشت خط دعوتش میکند به بنگاه برود و اصرار دارد، تا خودش برسد داخل بنگاه نرود و منتظر بماند تا باهم داخل شوند. از هر 10 ماشینی که از کنارش میگذرند، پنج، شش تا نیش ترمزی میزنند و ماشینش را برانداز میکنند. در طول 20 دقیقهای که منتظر است، بارها ماشین را جلو عقب میکند که به جایی نخورد و کسی به ماشینش صدمهای نزند.
بعد از چنددقیقه طرف قرارداد میرسد، صبر میکند تا نزدیک بنگاه شود و بعد از اینکه مطمئن شد او را با ماشینش دیده است، پیاده میشود. کت و شلوار مشکی پوشیده است و ساعت گرانقیمتی به دست دارد. طرف قرارداد نگاهی به ماشین و تیپش میکند و با روی باز به استقبالش میرود. آقای مهندس خطابش میکند و از اینکه قرار است با او قرارداد بزرگی را ببندد اظهار خوشحالی میکند. داخل بنگاه میشوند تا قراردادشان روال قانونیاش را طی کند. هرچند دقیقه یکبار نگاهی به بیرون میکند و ماشینش را کنترل میکند. کمتر از یک ساعت بعد کارشان تمام میشود. هردو از بنگاه خارج میشوند. اینبار آقای دکتر خطاب میشود و برای همدیگر آرزوی موفقیت میکنند. گوشی همراهش را برمیدارد، شمارهای را میگیرد و منتظر میماند: «کارم تموم شد. تا یک ساعت دیگه ماشین رو میارم دفترتون.» و تشکر میکند. موقع رفتن چندین بار خواهش میکند که کسی نفهمد ماشین اجارهای است و از اینکه شخص سومی این را میداند، خجالت زده است.
ماشین را پارک میکند. گوشی همراهش را برمیدارد. شمارهای را میگیرد و منتظر میماند. شخص پشت خط دعوتش میکند به بنگاه برود و اصرار دارد، تا خودش برسد داخل بنگاه نرود و منتظر بماند تا باهم داخل شوند. از هر 10 ماشینی که از کنارش میگذرند، پنج، شش تا نیش ترمزی میزنند و ماشینش را برانداز میکنند. در طول 20 دقیقهای که منتظر است، بارها ماشین را جلو عقب میکند که به جایی نخورد و کسی به ماشینش صدمهای نزند.
پروندههای مشتریان را نگاهی میاندازد، بعد از چند دقیقه یکی را بیرون میکشد: «دلیل اصلی اجاره ماشینها این است که مردم همهچیز را به چشم میبینند و احترام افراد به همدیگر براساس میزان مادیات طرفین است. کسی که بنز داشته باشد از احترام بیشتری برخوردار است تا کسی که پژو دارد. خیلیها هستند برای اینکه شخصیتی برای خودشان درست کنند، ماشین اجاره میکنند. مثلا کسی که میخواهد قرارداد خیلی بزرگی ببیندد، اگر با پژو زیر پایش برود نمیتواند قرارداد را آنطور که میخواهد پیش ببرد. متاسفانه این مشکل جامعه ماست، در واقع خود طرف مهم نیست و چیزی که اهمیت دارد، ماشین شخص است.» پروندهها را مرتب میکند و داخل کشو میگذارد. سوئیچی را از جیبش بیرون میآورد و مشغول بازی میشود: «ماشین خود من ٢٠٦ است، خیلی راحتم و استرس دزد و خوردگی ماشینم را ندارم. میدانم وقتی میروم خرید، به خاطر ماشینی که دارم پول بیشتری از من نمیگیرند. اگر بنز داشتم حتما آقای مهندس و دکتر میشدم و کلی هم تحویلم میگرفتند. ولی اینجوری خیالم راحتتر است. پیش میآید گاهیوقتها مثلا با سوناتا میروم بیرون. نگاه افراد خیلی متفاوت است. من همان آدمم. ولی وقتی با ٢٠٦ میروم بیرون با وقتی که با سوناتا میروم، برخوردها و نگاهها زمین تا آسمان متفاوت است.» چنددقیقهای بیوقفه میخندد و سرش را به نشانه تاسف تکان میدهد.
اجاره ماشینهای لوکس، بسته به موسسهای که ماشین را اجاره میدهد، بهصورت ساعتی یا روزانه است. اجاره روزانه یک خودرو بنز یا پورشه، ممکن است با حقوق یکماه یک کارمند برابری کند. اجاره روزانه یک دستگاه پورشه باکستر یکمیلیونو٢٠٠هزارتومان و یک بیامو Z٤ یکمیلیونو٢٠٠هزارتومان است. اجاره روزانه بنز E٣٥٠ و مازراتی به روزانه دومیلیونتومان هم میرسد.
دنباله لباس عروس را میگیرد و بااحتیاط در ماشین را باز میکند: «مراقب کفشهات باش، ماشین کثیف نشود.» سه، چهاردقیقه طول میکشد تا عروس داخل ماشین برود: «اصلا مراقب نیستی، اگه ماشین یه خط برداره چی؟ باید خودمونرو گرو بذاریم تا خرجش دربیاد.» با کمترین سرعت ممکن رانندگی میکند: «آدم پشت این ماشینها میشینه دیگه ماشین خودشو دوست نداره. ما که پولشو نداریم بخریم. ولی امشب بهانهای شد که ما هم یهبار مثل بچهپولدارا باشیم.» استرس زیادی دارد، ضبط را روشن میکند و چندتا دکمه را پشتسرهم میزند تا صدایش دربیاید: «برام مهمه که شب عروسیم ماشین خوبی داشته باشم، امشب باید یه تفاوتی با بقیه شبها داشته باشه. ماشین خوب و لوکس بهم اعتمادبهنفس میده.» ماشین را جلو در تالار پارک میکند.
تراولی را از جیبش بیرون میآورد و به نگهبان میدهد: «یهشب که هزارشب نمیشه.»اجاره ماشین در ایران سابقه طولانیای ندارد. بیشتر از صدشرکت اجاره ماشین در ایران وجود دارد که فقط بخشی از آنها بهصورت قانونی و بامجوز در قالب شرکتها و موسسههای اجاره خودرو فعالیت میکنند و سایر آنها در نمایشگاههای ماشین یا بهصورت خصوصی مشغول به کار هستند. خدماتی که این شرکتها ارایه میکنند شامل اجاره خودرو با راننده و بدونراننده، اجرای تشریفات، اجاره ماشینهای عروس، اجاره به موسسات و شرکتهای دولتی و غیردولتی، شرکتهای خارجی فعال در ایران، اجاره به توریستها، اجاره انواع اتوبوس، مینیبوس و ون میشود. علاوهبراین سوءاستفادههایی از این شرکتها در قالب کلاهبرداری هم صورت میگیرد که وجهه مثبت و کارآمد این موسسات را در مقابل دیگران از بین میبرد.
دو پسر سوار بر پورشه مشکیرنگی هستند. راننده، لباس یقهبازی پوشیده که زنجیر طلاییاش مشخص باشد. دوستش کت اسپورتی پوشیده و آستینهایش را بالا زده است. دست راستش را که ساعت گرانقیمتی زیباترش کرده به شیشه ماشین تکیه داده است. خیابان اندرزگو را دو، سهبار تا انتها میروند و برمیگردند: «ما جوونها توی ایران هیچ تفریحی نداریم، همهچی را از ما میگیرند. نهایت تفریحمان این است که آخر هفتهها بیاییم اینجا و دوردور کنیم.» ماشین کناریشان پراید سفیدرنگ کجوکولهای است. شیشه ماشین را پایین میدهد. دستش را بیرون میآورد و فریاد میزند. راننده پورشه شیشه را پایین میدهد تا متوجه حرفهایش شود: «شماها حق مارو خوردین. مردم دارن از گشنگی میمیرن شما سوار این ماشینها میشین.» و فحش و ناسزا نثارش میکند.
شیشه ماشین را بالا میدهد: «حق دارند، فکر میکنند ما روی گنج نشستیم. نمیداند ماشین خودم نیست. بعضی روزها که از زندگی سیر میشوم و هیچچیز جذابیتی برایم ندارد، میروم برای یک شب ماشین اجاره میکنم و خیابانها را متر میکنم. تفریح ما هم اینطوری است.»موسسهای که در زمینه اجاره خودرو محتاط است و این کار را با وسواس خاصی انجام میدهد، اشاره میکند: «مشتریهایم را به چشم کسی نمیبینم که برای کلاهبرداری میخواهند ماشین اجاره کنند، شاید چون دلیلش این است که به هرکسی اجاره نمیدهم. اصول کار را گذاشتهام بر مبنای اجاره با راننده، ولی بودند کسانی که برای کلاهبرداری میخواستند ماشین اجاره کنند و هدفشان سوءاستفاده بود. بین همکارانمان در وایبر گروهی داریم که در آن اسم مشتریان بدحساب و کسانی که قصد سوءاستفاده و کلاهبرداری دارند، برده میشود و به خاطر همین مسایل است که ما مجبور شدیم برای کنترل ماشینهایمان از «جیپیاس» و ردیاب استفاده کنیم.»یکی از مسایلی که باعث میشود میزان کلاهبرداری و چشموهمچشمی در این زمینه به حداقل برسد، مشخصشدن اجارهایبودن ماشینهاست ولی در این صورت بنا به گفته مدیران شرکتهای اجاره خودرو، هیچکس برای اجاره خودرو اقدام نخواهد کرد.«یک زمانی قصد داشتم روی ماشینهایم لوگوی شرکت را بزنم که مشخص باشد اجارهایست ولی فکر کردم، دیدم هیچکس از ما اجاره نمیکند. با این حال کسی که ماشین را اجاره میکند، بدون اینکه مشخص باشد ماشین اجارهای است، عملا دارد وانمود میکند که مالک ماشین است و در هر زمینهای این کار نوعی کلاهبرداری به حساب میآید. چون از اعتماد طرف مقابل سوءاستفاده میشود.»
برای اجاره ماشین و بستن قرارداد معمولا یک فقره چک به مبلغ خودرو، یک جلد سند مالکیت یا جواز کسب و گواهینامه معتبر و کارت ملی از شخصی که ماشین را اجاره میکند، گرفته میشود. اگر شناس نباشد سختگیریها بیشتری میشود. مخصوصا اگر تهران نباشد، چون نمیتوان شناخت لازم را از طرف به دست آورد. به همین دلیل مدارک بیشتری از فرد گرفته میشود. زیرا اجارهدادن وسایلی مانند خودرو به مشتریان ریسکپذیر است. خودرویی که اجاره داده میشود ممکن است آسیب بیند، با آن اختلاس شود یا بیرون از ناحیه مشخصشده استفاده و حتی دزدیده شود، بدون اینکه شرکتها راهی برای پسگرفتن آن داشته باشند. به همین منظور شرکتهای اجاره خودرو با نصب جیپیاس روی ماشینهایشان از بازگرداندهشدن آن مطمئن میشوند. زیرا اگر آن را بدزدند میتواند ردیابی شود، همچنین میتوان مکانهای آسیبدیده را با دادههای ردیاب تشخیص داد و اجارهکنندهها میتوانند فورا هشداری مبنیبر اینکه از ناحیه مخصوص خارج شدهاند بشنوند. اگر ماشینهای اجارهای از سیستم جیپیاس برخوردار نباشند، امکان ردیابی راننده وجود نخواهد داشت و مشکلات فراوانی رخ خواهد داد: «ما به مشتری نمیگوییم که روی ماشین جیپیاس نصب کردهایم. چون اگر بفهمد و یکدرصد کلاهبردار باشد، خیلی راحت جیپیاس را پیدا میکند. یکبار ماشینی را از ما اجاره کردند بعد بردند و فروختند. ما ردیابی کردیم، دیدیم ماشین در نمایشگاه است. چون کارت و بیمه ماشین همراهش بوده و ماشین را فروخته که فروش مال غیر به حساب میآید. یکی دیگر از مشتریانمان چندسال پیش از ما ماشینی را اجاره کرد برای داخل تهران، بعد فهمیدیم سمت قوچان است. کیلومتر ماشین را هم داده بود کم کرده بودند که ما متوجه نشویم.»
گلایه اکثر این موسسات این است که با اینکه تحت نظارت آژانسهای تهران هستند اما هیچ خدماتی به آنها تعلق نمیگیرد: «من مجوز از اتحادیه مسافربری دارم. ولی خیلی از همکارانم هنوز این مجوز را ندارند. کلا اتحادیهای تحت عنوان اجاره ماشینهای تشریفاتی وجود ندارد. بهخاطر اینکه ما هنوز درمجموع ١٠نفر نشدهایم که برویم و بگوییم میخواهیم یک اتحادیه تشکیل بدهیم.الان خیلیها با عناوین مختلف وارد این کار شدهاند و ماشین اجاره میدهند ولی اکثرشان اصلا شرکت ثبتشده ندارند. مثلا طرف کارش خریدوفروش خودرو است. شرکت خریدوفروش خودرو ثبت کرده ولی ماشین اجاره میدهد.»
در اینراستا آرش حیدری، پژوهشگر اجتماعی، ریشه بروز چنین پدیدههایی را جستوجو ذیل مصرف نمایشی و هویتیابی ذیل مصرف بیان میکند و آن را یکی از بحرانهای وضعیت سرمایهسالار میداند و ویژگی چنین وضعیتی را شکاف طبقاتی عمیق بین سطوح مختلف اجتماع و تاکید بر نقش پررنگ اقتصاد سیاسی در توزیع آرزومندیها و ابزارها و امکانات رسیدن به این آرزومندیها برمیشمرد و میگوید: «آرزوها و امیال گویی شاکلهای استانداردشده به خود میگیرند و ذیل چنین وضعیتی سامان هویتی انسان را تعیین میکنند. از دیگرسو وضعیتهای ساختاری که مقید به اقتصاد سیاسی هستند، امکان تحقق برابر این آرزوها را نمیدهند. به عبارت دیگر اگرچه برابری در توزیع آرزومندیها در حیات اقتصادی و فرهنگی وجود دارد اما نابرابری در تحقق این آرزومندیها شکافی عمیق را بهوجود میآورد که از یکسو انبوهی از طردشدگان، مفلسان و فقرا را پدید میآورد و از دیگرسو حرص و ولعی سیریناپذیر در بالای سلسلهمراتب طبقاتی.
در این وضعیت ناسازه عمیق اینجاست که فرودست تمام تلاشش در جهت همانندسازی با ارزشها و هنجارهای تولیدشده در نظام مقید به اقتصاد سیاسی مبتنیبر توزیع نابرابر و ناعادلانه است. اینجا وضعیت نابرابری در هویتیابی، سرمایه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در دو سو بازتولید میشود. ازیکسو میل سیریناپذیر مصرفکننده دارا و از دیگرسو میل سیریناپذیر طردشده و ندار برای همانندشدن با فرادست. هر دوی اینها در یک میدان سرمایهسالار بازی میکنند و هر دو در بازتولید ساختار نابرابر ایفای نقش میکنند. یکی با مصرف و ارتقای هرروزه خود با کمک سرمایهای که در وضعیت نابرابر اندوخته است و دیگری با میلورزی و آرزومندی افسارگسیخته برای یکیشدن با فرادست. هر دو بهیکمیزان ذیل حکومت کالای نفرین شدهاند.»