شاید سال 1931 که فردیناند پورشه، شرکت پورشه را در شهر اشتوتگارت تأسیس میکرد، به فکرش هم نمیرسید که خودروهایش، 80 سال بعد، چهار هزار و 721 کیلومتر اینطرفتر در کشوری دیگر، تبدیل به چالشی جدی و طبقهای اجتماعی خاص شود؛ طبقهای اجتماعی که پول یک دستگاه خودروی پورشه آنها به اندازه یارانه نقدی حدود 34 هزار نفر در ایران است.
پورشه و پورشهسواران، هرچند وقت یکبار سر زبانها میافتند و همین زمانها هم هست که همه به این موضوع فکر میکنند یکمرتبه چه شد و این طبقه از کجا سر برآورد و گسترش پیدا کرد. طبقهای که با میزان پولی که بابت همین خودروشان هزینه کردهاند، طبقهای مافوق دهکهای جامعه به حساب میآیند. همین گروه نوظهور که تا قبل از سالهای 87 و 88 عملا جایگاهی نداشتند، به یک باره در سالهای دولتهای احمدینژاد بوجود آمدند و خیابانهای شهر، پر شد از خودروهای لوکس و آنچنانی که بعضیهایشان هم به اصطلاح با «دور دور کردن»، جادههای شهر را زیر پا میگذاشتند.
به هرحال، نگاهی به آمار گمرک، وجود این طبقه و واردات پورشه در سالهای مختلف، خودش گویای مطلب است. پورشههایی که سال 88، حدود 230 دستگاه به کشور وارد شده بود و به یکباره سال 90، به حدود 570 دستگاه رسید و تقریباً رشد دو برابری پیدا کرد. البته آمار واردات خودروهای لوکس و بالای 2500 سیسی، بیش از این میزان است. سال 88، بیش از 30 هزار دستگاه لوکس به کشور وارد شده بود و حالا در سال 93 به 133 دستگاه کاهش پیدا کرده است.
شاید اولین چالش بزرگی که بر سر وجود این گروه ایجاد شد، به سالهای آخر دولت احمدینژاد برگردد؛ سالی که در آن مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت و درمان دولت دهم، دست به افشاگری زد و گفت دولت پول دارو را صرف واردات پورشه و خودروهای لوکس کرده است. درست همان زمانی که کمبود دارو و صفهای طولانی مقابل داروخانهها صدای همه را درآورده بود. البته یک هفته بعد از ماجرا، دستجردی از وزارت عزل شد. به هرحال تنها زن کابینه احمدینژاد حق داشت؛ چراکه فقط طی سالهای 90 و 91، 1071 دستگاه پورشه به کشور وارد شده بود که این میزان از دستگاه پورشه، تنها بخشی از واردات خودروهای لوکس بود.
سری دوم چالش به سال اول ریاست جمهوری حسن روحانی رسید؛ سالی که در آن دولت واردات خودروهای لوکس بالای 2500 سیسی را ممنوع کرد.
البته در ابتدا ثبت سفارش خودروهای با حجم موتور بیش از 2500 سیسی از مهرماه 91 ممنوع شد، مگر در موارد خاص که براساس مجوز هیأت وزیران واردات این نوع از خودرو انجام میشده است. این موارد (موارد خاص) هم شامل ورزشکاران برتر، جانبازان بالای 70 درصد و ساکنین جزیره ابوموسی میشد، اما اسفندماه سال 92 ثبت سفارش خودرو با حجم موتور بیش از 2500 سیسی به طور کامل ممنوع شد به طوری که حتی این افراد خاص هم اجازه ثبت سفارش و واردات این نوع خودروها را نداشتند.
ولیالله افخمیراد، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت و رئیس سازمان توسعه تجارت ایران در این باره گفته بود: برخی مجوزهای خاص مثلاً برای ورزشکاران و اهالی بومی جزیره ابوموسی از گذشته برای واردات این خودروها وجود داشته که محملی برای واردات این خودروها بود. این مجوزها خیلی به نفع اهالی این جزیره نبوده و دلالان مجوز خودروهای میلیاردی را پنج تا 25 میلیون از آنها خریداری میکردند.
به این ترتیب، یک سری افراد، در نهایت با 25 میلیون تومان، صاحب ماشینهایی میلیاردی مثل پورشه میشدند.
مرتبه آخر هم به هفته پیش برمیگردد. رحمانی فضلی وزیر کشور در جمع نمایندگان مجلس گفت: «در حوزه کمیته امداد بیش از 100 نفر، 20 میلیارد تومان واردات داشتهاند که به اسم این افراد واردات انجام شده است، 27 هزار خودروی وارداتی گرانقیمت از جمله پورشه، لکسوس، بی.ام.و وجود دارد که برای اینکه مالیات ندهند با اسم این افراد وارد کردهاند.»
ولی پرویز فتاح، رئیس جدید کمیته امداد حرفهای وزیر کشور درباره واردات خودروهای لوکس از جمله پروشه از سوی کمیته امداد و افرادی در این کمیته را تکذیب کرد. او گفت: «کمیته امداد به هیچ عنوان در هیچ موردی حتی یک موضوع اقدام به واردات خودرو از هیچ نوع و هیچ گمرکی نکرده است.»
به هرحال، هرچقدر هم که فتاح این موضوع را تکذیب کند، باز هم اسم پورشهسواران، در کنار هر گروهی قرار بگیرد، تبدیل به موج خبری میشود و انگ «پورشهسواری» بر پیشانی همان قشر میچسبد.
البته تنها چند روز قبل از صحبتهای رحمانی فضلی، خبرسازترین حادثه پورشه در تهران رقم خورد. وقتی که پورشه هوتن قلعهنویی، پسر امیر قلعهنویی، سرمربی تیم استقلال، ساعت چهار و نیم صبح در خیابان شریعتی با درخت تصادف کرد. البته این پورشه زرد رنگ، دو روز قبل از تصادف به محمدحسین ربانی، فروخته شده و ماجرا در حد قولنامه باقیمانده بود تا اینکه روز حادثه، محمدحسین، نوه آیتالله ربانی، ساعت چهارم و نیم صبح، همراه با پریوش اکبرزاده، در حالی که از مهمانی برمیگشتند، با درخت برخورد کرده و هر دو سرنشین هم کشته شدند.
به هرحال، محمد حسین، نوه عبدالرحیم شیرازی معروف به ربانی از مبارزین علیه رژیم پهلوی، نماینده ولی فقیه در استانهای کردستان، آذربایجان و فارس، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و مجلس خبرگان رهبری و شورای نگهبان بود. هوتن قلعهنویی هم که صاحب قبلی این پورشه مدل 2015 بوده، سن و سال آنچنانی ندارد. همین فاکتورها باعث میشود که محصولات کارخانه پورشه، برای ایرانیها خبرساز شود و از طبقهای خاص در جامعهای نه چندان سرمایهدار خبر دهد؛ جامعهای که متوسط درآمد کل سالانه یک خانوار شهریاش در سال 92، 12 میلیون و 109 هزار تومان بوده است.
به این ترتیب، پورشه، به تنهایی در سه - چهار سال گذشته، برای بار چهارم در ایران خبرساز شد. اولین بار که روبهروی دارو و درمان ایستاده بود. مرتبه دوم، با مجوز جانبازان وارد میشد. مرتبه سوم پسر آیتالله ربانی، از اعضای پیشین شورای نگهبان در صدر خبرها قرارش داد و سری آخر هم رحمانی فضلی آن را با کمیته امداد گره زد.
همین اتفاقها هم باعث شده تا پورشه تبدیل به ژانری خاص شود و پورشهسواران هم زیر ذرهبین قرار بگیرند؛ چراکه به هرحال، متوسط انواع هزینههای غیر خوراکی سالانه یک خانوار شهری در دهک دهم که پردرآمدترین خانوارها به حساب میآیند، 43 میلیون و 754 هزار و 857 تومان است. به عبارتی حتی اگر این دهک هم بخواهد پورشه پانامرا 8 سیلندر توربو را - که قیمتش یک میلیارد و 550 میلیون تومان است - بخرد، چیزی حدود 35 برابر هزینه سالانهاش میشود. یعنی هزینه 35 سال زندگی یک خانوار دهک دهمی، به اندازه قیمت یک پورشه پانامرا است. دهک اول هم که به طور کلی سرانه هزینههای غیرخوراکیاش تقریباً یک سوم دهک دهم است، باید سه برابر بیشتر از آنها، یعنی حدود 102 سال برای خرید این خودروی آلمانی زمان بگذارد.
البته واردات پورشه به چشم بعضی مسئولان آنقدر زیاد بود که افرادی مثل غلامرضا مصباحیمقدم، رئیس سابق کمیسیون برنامه و بودجه مجلس درباره آن گفته بود: بیش از 50 درصد خودرو پورشه تولیدی، وارد ایران میشود.
هرچند به نظر نمیآید که واقعاً 50 درصد تولیدی کارخانه پورشه به ایران وارد شود، اما در خیابانهای پایتخت به اندازه کافی پورشه و دیگر خودرهای لوکس که در حال «دور دور کردن» هستند، دیده میشود؛ «دور دور»هایی که از دولت قبلی به ارث رسیده است.