چند روز پیش دومین خودروساز بزرگ کشور یعنی سایپا در نمایشگاه خودروی شیراز با جنجال فراوان، سدان جدیدی بنام رهام را رونمایی کرد. به گفتهٔ مقامات سایپا ، این خودرو سدانی کامپکت یا همان سگمنت C بوده و روی پلتفرم داخلی SP100 ساخته شده است. سایپاییها ادعا میکنند این اولین پلتفرم ملی ایران بوده و رهام هم اولین خودرویی است که بر روی یک پلتفرم ملی و داخلی ساخته شده است زیرا خودروهای مثلاً ملی قبلی یعنی سمند و تیبا هردو از پلتفرمهای خارجی یعنی پژو 405 و کیا پراید استفاده میکردند. درهرحال اگر بهصورت کلی به رهام نگاه و آنرا قضاوت کنیم، در وهلهٔ اول چنین خودرویی با استایل بیرونی مدرن و هماهنگ به همراه کابین و آپشنهای قابلقبول، برای صنعت خودروسازی عقبماندهٔ ایران که هنوز دست از سر پژو 405 و کیا پراید سیساله برنمیدارد، پیشرفت چشمگیری محسوب میشود.
اما وقتی دقیقتر رهام را موردبررسی قرار میدهیم، مسائلی مطرح میشود که ممکن است ادعاهای saipa را نقض کند. مثلاً آیا واقعاً ادعای سایپا صحت داشته و پلتفرم SP100 بهطور کامل در داخل کشور توسعه پیدا کرده است؟ به این سؤال نمیتوان پاسخ مثبتی داد زیرا سخت میتوان باور کرد شرکتی که برترین و گرانترین محصول ملیاش خودرویی چون ساینا یا کوییک است، بتواند خودرویی مثل رهام را بر پایهٔ پلتفرمی کاملاً داخلی و بدون همکاریهای خارجی توسعه داده باشد. البته مسئولان سایپا خود اذعان داشتهاند که در طراحی و توسعهٔ رهام مشاورهها و همکاریهای خارجی دخیل بوده است اما جزئیات این همکاریها بیان نشده است؛ اما عدم شفافسازی دقیق سایپا در رابطه با رهام موجب شده که ابهامات زیادی در مورد این خودرو مطرح شود تا جایی که بسیاری آنرا در اصل فیسلیفتی از یکی از سدانهای چینی میدانند.
از سوی دیگر، پیشرانهای که فعلاً روی رهام نصب شده، یک واحد 1.65 لیتری چهار سیلندر تنفس طبیعی شانزده سوپاپ با زمانبندی متغیر است. این موتور اما در اصل همان پیشرانهٔ جدیدی است که بهتازگی توسط پارسخودرو برای برلیانسهای سری H300 ارائه شده است. این موتور نسخهٔ ارتقاءیافتهای از موتور 1.5 لیتری قبلی برلیانس است که با کمی افزایش حجم، قدرت و گشتاور آن به میزان جزئی افزایش یافته و به 114 اسب بخار و 154 نیوتن متر رسیده است. البته گفته شده که یک پیشرانهٔ 1.2 لیتری سه سیلندر توربو توسط شرکت اتریشی AVL برای رهام در حال توسعه بوده و فعلاً تا زمان آماده شدن آن موتور، از این پیشرانهٔ 1.65 لیتری برلیانس استفاده شده است؛ اما استفاده از پیشرانهٔ برلیانس در رهام باعث شده بسیاری ادعا کنند که این خودرو بر اساس برلیانس H330 ساخته شده و در اصل نسخهٔ فیسلیفت شدهای از سدان چینیها محسوب میشود.
اما بالاخره زیر پوستهٔ رهام چه رازی پنهان شده است؟ در پاسخ به این سؤال در ابتدا باید گفت ساخت سدان جدید سایپا بر اساس پلتفرم برلیانس H330 بهاحتمالزیاد منتفی است زیرا در این رابطه احتمالات دیگری مطرح شده که قویتر بوده و وجود پلتفرم برلیانس را در زیر پوست رهام نفی میکند. شنیدههایی دراینباره حاکی از آن هستند که رهام در اصل بر پایهٔ پلتفرم نسل دوم تویوتا یاریس شکل گرفته است یعنی همان پلتفرمی که سدان چینی گریت وال وولکس C30 هم روی آن ساخته شده است. نسل دوم یاریس اما روی پلتفرم B تویوتا ساخته شده بود که این پلتفرم هنوز هم در نسل کنونی یاریس مورداستفاده قرار گرفته است؛ اما اینطور که به نظر میرسد، پایه و اساس رهام، نسل دوم تویوتا یاریس بوده است. همانطور که گفته شد، گریت وال ولیکس C30 هم روی همین پلتفرم ساخته شده است. البته گریت وال برای استفاده از این پلتفرم در ولیکس C30 تغییراتی در آن انجام داده و مثلاً درحالیکه فاصلهٔ محوری یاریس نسل دوم 2.55 متر است، این عدد در ولیکس به 2.61 متر رسیده است.
حال مشخص نیست که آیا سایپا برای ساخت رهام از پلتفرم اصلی تویوتا یاریس استفاده کرده یا سدان خود را بر اساس نسخهٔ ارتقاءیافتهٔ این پلتفرم یعنی ولیکس C30 ساخته است. البته شباهت کلی استایل رهام با ولیکس C30، احتمال دوم را قویتر نشان میدهد. درهرحال آنچه در این رابطه کاملاً روشن است این است که رهام چیزی بیشتر از صرف یک فیسلیفت روی گریت وال ولیکس C30 است زیرا فاصلهٔ محوری رهام 2.65 متر است که با ولیکس تفاوت دارد؛ بنابراین رهام را نمیتوان همانند رانا که فیسلیفتی از پژو 206 SD بود، یک فیسلیفت کلی از گریت وال ولیکس دانست. به همین دلیل قویترین فرضیه دراینارتباط این است که پلتفرم SP100 سایپا در اصل نسخهٔ ارتقاءیافتهای از پلتفرم نسل دوم تویوتا یاریس یا گریت وال ولیکس C30 است که این ارتقاء با همکاری مشاورین خارجی (بهاحتمالزیاد چینی) صورت گرفته است. همچنین درحالیکه هم یاریس و هم ولیکس هردو سدانهایی در کلاس B یا سابکامپکت هستند، سایپا ادعا کرده است که رهام خودرویی در کلاس C یا کامپکت است. این در حالی است که ابعاد رهام بیشتر به سدانهای سابکامپکت نزدیک است.
با همهٔ اینها، استفاده از پلتفرم شرکتی دیگر آنهم برای شرکتی چون سایپا هرگز نکتهٔ منفی محسوب نمیشود زیرا حتی خودروسازان بزرگ دنیا هم بهمنظور کاهش هزینهها از پلتفرمهای یکدیگر استفاده میکنند که بارزترین آنها همکاری تویوتا و بامو برای توسعهٔ نسل جدید مدلهای سوپرا و Z4 و همینطور همکاری گستردهٔ گروه دایملر با گروه رنو-نیسان در زمینهٔ اشتراک پلتفرم و قوای محرکه است. همچنین خودروسازان کوچک که دانش و سرمایهٔ لازم برای توسعهٔ یک پلتفرم جدید را ندارند نیز از پلتفرمهای خودروسازان بزرگ استفاده میکنند مانند شرکت مالزیایی پروتون که از پلتفرمهای میتسوبیشی استفاده میکند یا لادا که برای ساخت محصولات جدید خود از پلتفرم داچیا ساندرو استفاده کرده است؛ بنابراین هیچ اشکالی ندارد که سایپا هم برای ساخت محصول جدید خود از پلتفرمی خارجی استفاده کرده باشد. این موضوع نهتنها مایهٔ سرافکندگی نیست بلکه به خریداران این اطمینان را میدهد که رهام بر پایهٔ دانش و تکنولوژی طراز اول تویوتا شکل گرفته است. بعلاوه، موضوعی که بیشترین اهمیت را دارد این است که خودرویی باکیفیت، مدرن و ایمن با قیمتی مناسب در اختیار خریدار ایرانی قرار گیرد درحالیکه راه رسیدن به چنین محصولی در درجهٔ چندم اهمیت قرار میگیرد.
از پیشرانه و پلتفرم که بگذریم، به گیربکس رهام میرسیم. گفته شده برای این خودرو در کنار گیربکس پنج سرعتهٔ دستی، یک گیربکس شش سرعتهٔ اتوماتیک هم ارائه خواهد شد اما فعلاً سازندهٔ این گیربکس مشخص نیست. بااینحال با توجه به اینکه هماکنون گیربکس چهار سرعتهٔ اتوماتیک برلیانس سری H300 توسط شرکت هیوندای پاورتک ساخته شده است، ممکن است سازندهٔ گیربکس اتوماتیک رهام هم همین شرکت باشد. در رابطه با ایمنی هم به ادعای سایپا ، این سدان جدید میتواند سه ستارهٔ ایمنی را از موسسهٔ یورو انکپ کسب کند که هرچند با توجه به رتبههای چهار و پنج ستارهٔ خودروهای روز دنیا در آزمونهای این سازمان، کسب سه ستاره توسط رهام ایمنی چندان بالایی را نشان نمیدهد اما در قیاس با دیگر خودروهای داخلی، پیشرفت قابلتوجهی محسوب میشود. البته فعلاً این فقط در حد یک ادعا بوده و هیچ آزمایش عملی روی رهام انجام نشده است.
درمجموع اگر استفاده از پلتفرم تویوتا یاریس در رهام را قطعی بدانیم، این پلتفرم به همراه پیشرانهٔ برلیانس که رضایت نسبی خریداران این خودرو را در پی داشته است، گیربکس شش سرعتهٔ اتوماتیک و آپشنهای نسبتاً مناسب، پکیج قابلقبولی را فراهم آورده است که یک سر و گردن بالاتر از خودروهای داخلی قبلی قرار میگیرد؛ اما موضوعی بسیار مهم در این رابطه، بحث کیفیت، دقت مونتاژ و قیمت مناسب است که اگر همهٔ اینها در رهام رعایت شوند، آنرا به خودروی نسبتاً مناسبی در بازار کشورمان تبدیل خواهد کرد.