اولین تجربه رانندگی با رنو کلیو و کپچر در ایران

6 آبان 13935:49
14 دقیقه


اولین تجربه رانندگی با رنو کلیو و کپچر در ایران

فرانسوی ها همواره یکی از بهترین گزینه ها در رده مدل های کوچک و متوسط به حساب می آیند که مثال های زیادی را میتوان در این مورد بیان کرد. در سالهای نه چندان دور، دو خودروساز بزرگ فرانسوی یعنی پژو و رنو حتی در مقوله طراحی خودروهای خود نیز با رقبای آلمانی و آسیایی فاصله داشتند که با چرخشی اساسی، در حال حاضر قدرت فرانسوی ها در شکل دهی خودروها چشمگیر است تا حتی در رده های پایین بازار نیز طرح هایی به مراتب لوکس و پر زرق و برق در اختیار مشتریان قرار گیرد.

به بهانه برگزاری نمایشگاه تبریز و رونمایی محصولات جدیدی که قرار است در خطوط تولید ایران خودرو ظاهر شوند، دو دستگاه از جدیدترین مدل های رنو یعنی کلیو و کپچر را در طول یک روز مورد بررسی قرار دادیم تا کاربران سایت بیشتر با این دو محصول روز اروپا آشنا شوند. امیدواریم در آینده نزدیک و با نهایی شدن قراردادها، هر دو خودروی مذکور توسط شرکت ایران خودرو در بازار داخلی عرضه شوند و تنوع سبد محصولات این شرکت بیش از پیش پربار شود.

رنو کیلو و کپچر

رنو 5 در زمان خود یکی از خودروهای محبوب در داخل کشور به حساب می‌آمد که بیش‌تر، قشر جوان را هدف قرار داده بود و اتفاقا در این زمینه نیز مدل موفقی محسوب می‌شد. رنو کلیو را عملا باید از نوادگان دور رنو 5 دانست که تقریبا در آستانه 25 سالگی خود قرار دارد. تاکنون چهار نسل از این خودرو به بازار عرضه شده که تمامی آن‌ها را در فهرست پر فروش ترین‌های اروپا می‌توان مشاهده کرد تا به نوعی ناجی رنو به خصوص در مشکلات اواخر دهه 80 میلادی این شرکت در نظر گرفته شود. در عین حال کلیو در کنار سلطان بلامنازع کلاس خودروهای کوچک شهری یعنی فولکس واگن گلف، تنها خودرویی است که دو بار به عنوان خودروی سال اروپا برگزیده شده تا نشان از قابلیت‌های بسیار خوب این مدل باشد.

همین معروفیت و فروش فوق‌العاده کلیو باعث شد تا رنو بر پایه این خودرو، دست به طراحی یک کراس‌اوور کوچک بزند. رنو کپچر ماحصل این اقدام است که همانند نسل چهارم کلیو و نیسان جوک، روی پلتفرم B رنو – نیسان شکل گرفته و بر این اساس، یک ون چند منظوره، کراس‌اوور و هاچ بک به حساب می‌آید. کپچر از سال گذشته میلادی در بازار حضور دارد تا در همین زمان کوتاه پس از نیسان جوک و داچیا ( رنو ) داستر سومین مینی کراس‌اوور پرفروش این قاره باشد.

همچنین در سال جاری سایت معتبر » وات‌کار « ، این خودرو را به عنوان بهترین شاسی‌بلند کوچک ارزان‌تر از 16 هزار پوند انتخاب کرده تا رویه مثبت پیش روی کپچر عامل اصلی ورود آن به بازار داخلی نیز باشد. پس از نگاهی به پیشینه هر دو خودرو، باید دید این دو تازه‌ وارد فرانسوی از چه ویژگی‌ها و خصوصیات بارزی در مقایسه با رقبای دیگر هم کلاس خود بهره می‌برند. خوش‌بختانه هم کلیو وهم کپچر موجود در کشور از آخرین مدل تولیدی انتخاب شده‌اند و برچسب 2015 بر روی آن‌ها به خوبی خودنمایی می‌کند. البته بدون توجه به این موضوع و تنها با نگاهی به بدنه خودروها نیز به وضوح می‌توان رد پای زبان طراحی جدید رنو را در آن‌ها مشاهده کرد تا پس از مدل فلوئنس، دومین سری از خودروهایی باشند که با جدیدترین فیس‌لیفت کارخانه در داخل به فروش خواهند رسید.

رنو کیلو و کپچر

نمای ظاهری

با در نظر گرفتن آن‌چه گفته شد طبیعتا باید انتظار خود را از هر دو خودرو کمی بالا ببریم تا با حالتی چالش برانگیزتر به نقد و بررسی طراحی آن‌ها پرداخته شود. آن‌چه درهمان نگاه نخست به راحتی دریافت می‌شود طراحی تهاجمی و اسپرت در تمامی نماها به ویژه در مورد کلیو است.

رنو کلیو به عنوان یک مدل حیاتی برای رنو تقریبا بیش‌ترین وسواس را در شکل‌دهی به خود می‌بیند تا حداقل در این چهار نسل، با کم‌ترین انتقادات طراحی روانه بازار شود. در نمای جلو، درپوش پیشرانه و حتی سپر با خطوط بسیاری همراه نیست و درست در نقطه مقابل، فارغ ازهر گونه اغراق، حجمی نرم و روان را به وجود آورده‌اند. اما برای ایجاد چهره‌ای تهاجمی، اولین بخشی که تمام توجهات را به خود جلب می‌کند بدون شک چراغ‌های بسیار بزرگ جلو هستند که تقریبا تا نزدیکی‌های ستون جلو کشیده شده‌اند. گرافیک داخلی این چراغ‌ها در بهترین حالت ممکن طراحی شده تا در کنار چراغ‌های ا‌ل‌ایی‌دی روزنما و البته نشان بزرگ رنو در مرکز جلو پنجره، کلیو را حتی در مدل پایه نیز به طرز فریبنده‌ای اسپرت‌تر از آن چه واقعا هست در نظر بیننده جلوه دهد. یکی از خصوصیات قابل توجه و تحسین برانگیز در مورد نسل چهارم کلیو، حالت کوپه‌ مانند بدنه است که به لطف انتقال دستگیره عقب بر روی بخش ابتدایی ستون عقب، بسیاری خودروی شما را درست مشابه یک مدل کوپه دو در خواهند دید ( موضوعی که بارها طی انجام آزمایش افراد به اشتباه به آن اشاره کردند).

در نمای جانبی، همان آسودگی طراحان در ایجاد احجام نرم را به راحتی می‌توان در درها نیز مشاهده کرد تا حس عضلانی بودن خودرو تنها به واسطه گل‌گیرهای ورم‌کرده و بزرگ به وجود آید. البته در این میان، مرکز ثقل پایین خودرو باعث شده تا حتی با رینگ‌های 16 اینچی، کلیو به مراتب چسبیده‌تر‌ به‌ زمین از دیگر رقبای هم‌رده خود به چشم بیاید. اما طرح رینگ‌های آلیاژی پنج‌پره به‌کار رفته در مدل مورد آزمایش را نباید به زیبایی رینگ‌های کپچر دانست و اگر آن را در کنار رینگ‌های آلومینیومی 17 اینچی کپچر قرار دهید این موضوع بیش‌تر به چشم می‌آید. آیینه‌های جانبی نیز به تبعیت از سایر مدل‌های بزرگ رنو بر روی در جلو جاسازی شده تا با وجود زمینه رنگ متضاد و تیره با رنگ بدنه تکمیل‌کننده حالت اسپرت این زاویه باشد. در نمای عقب نیز کلیو با پیروی از طراحی بخش جلو، تا حدامکان از به کار بردن خطوط اضافی و اغراق‌آمیز پرهیز کرده تا وظیفه ایجاد تناسب و هماهنگی اسپرت این قسمت نیز با چراغ‌ها، پخش‌کننده هوا و بالچه نصب‌شده در بخش انتهایی سقف باشد. البته شیشه عقب با طرح شش ضلعی خود با این‌ که به لحاظ بصری درهماهنگی کامل با بخش‌های دیگر بدنه قرار دارد ولی دیدعقب راننده را کمی محدود کرده است.

رنو کیلو و کپچر

داخل اتاق پس از نگاه جامع به بدنه، نوبت به سوار شدن به خودرو می‌رسد. خوش‌بختانه کلیو در داخل اتاق نیز سرنشینان را به هیچ وجه ناراضی نگاه نخواهد داشت زیرا تقریبا همان اصول به کار رفته در طراحی بدنه در این فضا نیز به خوبی رعایت شده تا حس قرار‌گیری در یک خودروی کوچک شهری با یک رانندگی اسپرت در هم آمیخته شود. به صورت کلی فرانسوی‌ها استاد چنین ترفند‌هایی در مدل‌های کوچک هستند، چیزی که قبال در پژو 206 نیز به آسانی قابل رویت بود.

در کلیو همانند مگان و سایر خودروهای مشابه دیگر خبری از سوییچ بر روی درها نیست و به واسطه کارت الکترونیکی می‌توان نسبت به باز و بسته کردن درها و صندوق عقب اقدام کرد. پوشش یک‌دست مشکی داخل اتاق دقیقا همان موردی است که از یک هاچ بک اسپرت انتظار می‌رود ضمن این‌که تزیینات کرومی نیز چاشنی لوکس بودن را به آن می‌افزایند . به لحاظ کلی داشبورد خودرو ساده و فارغ از شلوغ‌کاری طراحی شده تا در بدو ورود به این فضا اول از همه نشان دهنده‌های عقربه‌ای – دیجیتال پشت فرمان و صفحه نمایش لمسی قرار گرفته در بخش بالایی کنسول وسط داشبورد جلب توجه کند.

کار با ادوات موجود در خودرو اعم از سیستم ناوبری، سیستم صوتی باس‌رفلکس قدرتمند، تهویه مطبوع اتوماتیک و... به راحتی قابل انجام و حاکی از چیدمان مناسب آن‌هاست. صندلی‌های جلو نیز در طول مدت آزمایش به خوبی بدن سرنشینان را در خود نگه می‌دارد تا در دورهای تقریبا شدید کم‌ترین انحراف برای بدن ایجاد شود. نشانگرهای پشت فرمان به گونه‌ای طراحی شده‌اند که علاوه بر جذابیت بسیار زیاد درهر شرایطی بسیار خوانا هستند تا مشکلی در این بخش احساس نشود. در ردیف دوم صندلی‌ها، فضا قدری محدودتر از صندلی‌های جلو است تا تنها دو سرنشین بالغ امکان استفاده از آن را داشته باشند. البته صندوق عقب خودرو با ظرفیت 300 لیتر، فضای کافی برای قرار دادن وسایل یک مسافرت نه‌ چندان بلند را دارد که در مقایسه با دیگر خودروهای هاچ‌بک، بسیار خوب به نظر می‌رسد.

بیش‌تر مواردی که در مورد رنو کلیو جدید به آن اشاره شد در برادر بزرگ‌ترش کپچر نیز با تغییراتی قابل مشاهده است، اما طراحان کپچر به واسطه ماهیت خودرو و کاربرد آن، تاحدودی از خصوصیات اسپرتی آن در مقایسه با کلیو کاسته‌اند و در عوض فلسفه لوکس بودن را با دقت بیش تری پیاده‌سازی کرده‌اند که این موضوع در طراحی بدنه و داخل کابین نیز به خوبی ملموس است. البته همچنان کپچر را باید یک کراس‌اوور اسپرت در نظر گرفت که عمال هیچ کدام از رقبای داخلی آن به لحاظ خصوصیات ظاهری در رده‌ای بهتر از آن قرار نخواهند گرفت. نکته بسیار جالب توجه در مورد رنو کپچر این است که این خودرو قابلیت سفارش به صورت دو رنگ را دارد، کما این که در نمونه مورد آزمایش، سقف خودرو به رنگ مشکی و بدنه آن به رنگ شیری بود که با وجود زه‌های سرتاسری قرار گرفته بر روی حاشیه گل‌گیرها و براگیر جانبی به راحتی می‌توان لقب یک شاسی‌بلند لوکس اسپرت اقتصادی را برای آن نظر گرفت.

در داخل اتاق نیز همان فضای آشنای کلیو را البته با برخی تغییرات در جزییات می‌توان دید. هر چند کپچر در رده کراس‌اوورهای جمع و جور طبقه بندی می‌شود ولی فضای بسیار مناسبی برای چهار سرنشین بزرگ سال حتی در مسافرت‌های طولانی در آن وجود دارد که در کنار صندوق 377 لیتری تقریبا موقعیت خوبی برای خانواده‌های کم‌جمعیت داراست. در بخش تجهیزات نیز هر دو خودرو در یک سطح قرار می‌گیرند و مواردی همانند سیستم صوتی قدرتمند، دوربین دید عقب، سیستم ره‌یاب ماهواره ای، تهویه مطبوع اتوماتیک، آیینه‌های برقی، سیستم ورود و خروج بدون کلید، کروزکنترل با قابلیت محدود کردن حداکثر سرعت ( لیمیتر )، چراغ‌ها روشنایی در روز از نوع ال‌ایی‌دی، سیستم تله‌ماتیک و... در آن‌ها به صورت استاندارد وجود دارد.

رنو کیلو و کپچر

تجربه رانندگی

هر دو خودروی مورد بررسی از قوای محرکه یکسان برخوردارند که در کنار تشابهات فراوان دیگر در بخش فنی باید انتظار خصوصیات رانندگی بسیار نزدیک به یکدیگر را از آن‌ها داشت. رنو کلیو و کپچر مذکور از نوع TCe هستندکه یک پیشرانه1.2لیتری مجهز به سیستم توربو را در زیر کاپوت خود می‌بینند. این پیشرانه به لطف سیستم پرخوران، توانایی تولید حداکثر قدرتی برابر با 120 اسب بخار در 4900 دور در دقیقه و بیش‌تر گشتاور 190 نیوتن‌متر را دارد و با وجود حجم کم، نیروی کافی برای حرکت هر دو مدل ایجاد می‌کند.

به منظور روشن کردن این پیشرانه پس از قرار دادن کلید کارتی‌شکل خودرو که به راحتی در جیب پیراهن جای می‌گیرد در جای مخصوص ( در پایین کنسول وسط داشبورد ) در حالی که جعبه‌دنده اتوماتیک در وضعیت پارک و پا روی پدال ترمز قرار داد، کافی است دکمه روشن - خاموش روی داشبورد را فشار دهید تا صدای بم پیشرانه درهمان ابتدای امر جلب توجه کند. خوش‌بختانه سیستم توربو در نظر گرفته‌ شده برای این پیشرانه از همان دورهای ابتدایی فعال می‌شود تا راننده هم از صدای خروجی از آن و هم شتاب‌گیری خوب خودرو لذت ببرد. جعبه دنده موجود در این دو مدل از نوع شش‌دنده اتوماتیک با قابلیت تعویض دستی است که تقریبا در هر حالتی به خوبی پاسخ سریع به وضعیت کارکرد پیشرانه می‌دهد. در زمان بررسی این خودروها، هماهنگی فوق‌العاده پیشرانه با جعبه دنده بسیار جلب توجه می‌کرد.

هر چند در شروع حرکت یک وقفه کوچک در شتاب‌گیری هر دو خودرو را که در خودروهای توربو رایج است می‌توان مشاهده کرد ولی در ادامه و با فشردن بر پدال گاز قدرت خوب این پیشرانه حتی در سر بالایی‌ها قابل قبول به نظر می‌رسد ضمن این‌که صدای خروجی از اگزوز نیز در صورتی که دور موتور را باال نگه دارید طنینی لذت بخش در داخل اتاق ایجاد می‌کند. گیربکس شش دنده خودکار این خودروها در هر حالتی بسیار خوب و سریع عمل می‌کند ولی اگر خواهان یک رانندگی اسپرت‌تر باشید ( به خصوص در کلیو ) حالت تعویض دستی گزینه بهتری خواهد بود. با وجود وضعیت مشابه فنی، کلیو به واسطه وزن اندکی کم‌تر از کپچر ( در حدود 100 کیلوگرم ) برای رسیدن به سرعت 100 کیلومتر درساعت به 12 ثانیه زمان نیاز دارد که این رقم طبق اعلام رسمی کارخانه 10.6 ثانیه است. این در حالی است که کپچر این سرعت را در زمانی بیش‌تر از 12.5 ثانیه به دست می‌آورد ( شتاب رسمی خودرو 10.9 ثانیه ) که برای چنین خودرویی قابل قبول است.

رنو کیلو و کپچر

هرچند هیچ یک از دو خودروی مورد بررسی از ترمز‌های دیسکی در محور عقب خود بهره نمی‌برند ولی حتی لحظه‌ای نباید به قدرت فوق‌العاده عالی ترمزگیری آن‌ها شک کرد تا جایی که سیستم‌های الکترونیکی به کار رفته در آن، خودروها را بدون کوچک‌ترین انحرافی و در خط مستقیم در کم‌ترین مسافت ممکن متوقف می‌کند تاهر راننده‌ای در این بخش لبخند رضایت بر لبان خود داشته باشد. در بخش فرمان‌پذیری و دینامیک حرکتی، رنو کلیو به واسطه ابعاد کوچک‌تر و البته فاصله کم‌تر تا زمین (clearance) اصطلاحا خوش‌دست‌تر از کپچر احساس می‌شود ولی به واسطه سیستم تعلیق یکسان درهر دو خودرو، کراس‌اوور رنو را نیز نباید فاقد لذت رانندگی دانست. در این بخش تنها به دلیلی که ذکر شد کلیو از عملکرد بهتری بر خوردار است. ماهیت اسپرت رنو کلیو، طراحان را بر آن داشته تا برای ایجاد قابلیت‌های دینامیکی بالا ، سیستم تعلیق را به گونه‌ای طراحی کنند که خودرو در پیچ‌ها عملکرد بهتری داشته باشد ولیکن در دست‌انداز‌ها قدری از کیفیت سواری خودرو کاسته می‌شود که البته این مورد بیش‌تر در محور عقب مشهود است.

در مجموع، نسل چهارم رنو کلیو و رنو کپچر جدید را باید خودروهایی بسیار مناسب برای بازار داخلی دانست که البته رقبای قدری به ویژه در مورد کلیو انتظار آن‌ها را می‌کشند به‌ علاوه وجهه مثبت برند اروپایی شرکت سازنده یعنی رنو و کیفیت ساخت بسیار خوب هر دو خودرو یک برگ برنده برای آن‌ها به حساب می‌آید که باید دید در آینده‌ای نزدیک تا چه حدی می‌توانند رضایتمشتریان را جلب کنند.

نظرات کاربران
امان الله بختیارنیا
امان الله بختیارنیا
11 خرداد 1395
با سلام و احترام - ورود این دو خودرو فرانسوی را به ایران خوش آمد می گویم ، ای کاش با شرایط سهل تر از محصولات داخلی عرضه شود .