انتخاب یک خودرو از میان گزینههای موجود در بازار شاید یکی از دشوارترین خریدهای ممکن باشد؛ چراکه اغلب باید بانگاهی بلندمدت به ماجرا نگریست. در این میان برخی هم هستند که با سرعت بیشتری خودروی خود را عوض میکنند. آنها نیز همیشه دوست دارند بدانند که خودروهای جدید کدام هستند و تفاوتها و شباهتهای آنها با خودروی کنونیشان چیست. در بازار روبه رشد خودرو ایران چه از نظر تنوع مدل و چه از نظر افزایش خریدار مساله انتخاب خودرو، روز به روز اهمیت بیشتری پیدا میکند. در این صفحه سعی شده خودروهای مختلفی که از نظر قیمت یا قابلیتهای فنی در یک کلاس قرار دارند با زبانی ساده با یکدیگر مقایسه شوند.
این دو خودرو رقبای سرسختی برای هم هستند. چه در ایران و چه در دیگر نقاط جهان. تا یکی دو سال قبل مقایسه آنها در بازار ایران راحتتر بود؛ چراکه مدل به مدل هم جلو میآمدند. اما اکنون آکورد صفر مدل سال وجود ندارد. با این حال همچنان خودروهایی رقیب حساب میشوند. کسانی که به سراغ خودروهای ژاپنی میروند احتمالا برایشان نرمی سواری و استهلاک خودرو اهمیت بیشتری بر دیگر مشخصهها دارد. از نظر سواری واقعا انتخاب بین این دو خودرو دشوار است. با این حال در یک مقایسه سختگیرانه تویوتا کمری برنده این مقایسه میشود. از نظر فنی هر دو این خودروها قدرت قابل قبولی دارند. اما اگر دوستدار شتاب و سرعت هستید، آکورد شما را راضیتر میکند. در مقابل کمری خودرویی نرمتر است که برای مسافرتهای طولانی گزینه بهتری است. از نظر استهلاک تویوتا کمری شرایط بهتری دارد، هر چند هوندا آکورد هم خودرو کماستهلاکی به حساب میآید. لوازم و قطعات یدکی تویوتا کمری نیز ارزانتر هستند. مضاف براینکه به دلیل قدمت طولانی تویوتا و ضریب نفوذ آن در بازار، وضعیت نمایندگیهای مجاز آن از نظر پراکندگی در سطح کشور بهتر است. طراحی دو خودرو نیز بهگونهای است که کمری حس و حال یک خودرو سایز بزرگ را بهتر تداعی میکند.
این دو خودرو تقریبا همقیمت برای دو طیف متفاوت از خریداران خودرو ساخته شدهاند. یکی ظاهری اسپورت و چابک دارد و دیگری یک خودرو نیمه مدیریتی با وقار را تداعی میکند. حجم موتور هر دو خودرو یکسان است؛ اما سرعت و شتاب بهتر را باید در سراتو جستوجو کرد. دلیلش هم وزن کمتر خودرو است. البته سفران یک مدل با موتور 2500 سی سی هم دارد که البته از نظر قیمت دیگر با سراتو در یک کلاس به حساب نمیآید. اما اگر خودرویی در این کلاس میخواهید که شتاب و سرعت قابل قبولی داشته باشد و در عین حال نرمتر هم باشد، رنو سفران انتخاب بهتری است. از نظر استهلاک خودروهای کرهای تجربه بهتری را در مقایسه با رقبای فرانسوی رقم زدهاند. اما سفران هم روی یک پلتفرم که کار کرهایها است طراحی شده و خودرو پراستهلاکی به حساب نمیآید. از نظر بازار دست دوم که کفه ترازو کاملا به سود سراتو است و سفران دیر فروش است. با این حال میتواند یک گزینه خوب برای کسانی باشد که بلندمدت به استفاده از یک ماشین فکر میکنند. در بخش خدمات پس از فروش نیز وضعیت همینگونه است و رنو هنوز به سطح مطلوب در تمام کشور نرسیده اما در مرکز مشکلی وجود ندارد. از نظر آپشن هم هر دو خودرو در رده متوسط قرار میگیرند.
با وجود آنکه خودروهای روباز از طرفداران زیادی برخوردار هستند، اما بازار ایران از این نظر دست پری ندارد. بامو 428 و ولوو C70 دو نمونه از این خودروها هستند. موتور بامو کمحجمتر اما پرقدرتتر از ولوو است؛ اما در عین حال قیمت بالاتری نیز دارد. هر دو خودرو از طراحی خوبی برخوردارند اما بامو خودرویی به روزتر است چرا که آخرین مدلهای ولوو C70 بازار ایران مربوط به سال 2014 هستند. به همین دلیل چه در طراحی کابین و چه در طراحی بیرونی میتوان بامو را به روزتر دانست این بهروزتر بودن به امکانات نیز نفوذ کرده و بامو با آپشن بیشتری در دسترس قرار دارد اما اگر بخواهیم به گونه دیگری به دو خودرو بنگریم باید گفت که ولوو درون کابین فضای بیشتری را برای سرنشینان در نظر گرفته است و همچنین ایمنی بالاتری نسبت به بامو دارد. اگر چه هر دو خودرو از نظر ایمنی در سطح بالایی قرار دارند، اما نمیتوان این نکته را انکار کرد که ولوو در زمینه ایمنی پیشرو است. هر دو خودرو در بازار دست دوم اقبال خوبی ندارند و افت قیمت زیادی پیدا میکنند. با این حال 428 را میتوان راحتتر از C70 فروخت. از نظر استهلاک این ولوو C70 است که دست بالا را میگیرد. هرچند قطعات آن در بازار بسیار کمیاب است. این مساله در مورد خدمات پس از فروش نیز صدق میکند و بامو وضعیت بهتری دارد.
برای شهرهای بزرگ خودروهای کوچک یک وسیله نقلیه دو سر برد به حساب میآیند. هم رانندگی و پارک کردن با آنها سادهتر است و هم آلایندگی کمتری برای شهر دارند. این بخش از بازار خودروهای وارداتی ایران تقریبا بهطور کامل دست آسیاییها است. در یک طرف تویوتا یاریس قرار دارد که با افزایش حجم موتورش ارزش کاربردی بیشتری پیدا کرده و در طرف دیگر هیوندای اکسنت که همان آوانته بهروز شده است. تویوتا یاریس خصوصیات رانندگی تویوتا را با قیمت کمتری در اختیار میگذارد و اکسنت نیز همین کار را برای مدل النترا انجام میدهد. اگر آپشنباز باشید قطعا هیوندای اکسنت چشم شما را بیشتر میگیرد و اگر به دنبال یک سواری بی دردسر در بلندمدت با هزینه نگهداری پایین هستید انتخاب تویوتا میتواند هوشمندانهتر باشد. شتاب و سرعت نهایی اکسنت بهتر است، اما گیربکس یاریس هنگام تعویض دندهها روانتر عمل میکند. از نظر کیفیت ساخت درون کابین مواد استفاده شده در تویوتا کیفیت بالاتری دارند اما طراحی داخلی اکسنت حس داشتن یک خودرو پرزرق و برق را بیشتر به شما میدهد. البته فقط حس که ممکن است برای بعضیها مهم باشد. از نظر خدمات پس از فروش هر دو خودرو گستردگی خوبی در سطح کشور دارند و برتری خاصی بر هم ندارند.
دو شاسی بلندی که تفاوتهای فراوانی با یکدیگر دارند اما با قیمتی نزدیک به هم در ایران عرضه میشوند. هوندا از آن دسته خودروهایی است که کمتر آن را در خیابانها میبینیم و سورنتو در نسل جدید تحولی داشته که آن را تبدیل به یکی از محبوبترینها در بازار کرده است. این محبوبیت را میتوان از تعداد روزافزون آن در خیابانها به وضوح مشاهده کرد. هر دو خودرو از موتورهایی هم حجم بهره میبرند اما این سورنتو است که قدرت خروجی بالاتری دارد؛ اما هوندا شتابگیری بهتری دارد که البته این شتاب را مدیون وزن کمتر خود است. این دو خودرو جزو بهترینهای بازار هستند؛ اما هوندا در بازار جهانی به خصوص آمریکای شمالی یکی از پرفروشترینها است و انتخاب بی دردسر و مناسبی برای کسانی به حساب میآید که یک شاسی بلند با کمی قابلیتهای آفرود میخواهند. اما بازار ایران بازار آپشنگرایی است ازاینرو هیوندای و کیا هستند که توانستهاند نبض بازار را به دست گیرند. البته خدمات پس از فروش هوندا نیز گستردگی کیا را ندارد. به هر ترتیب هوندا از نظر امکانات ایمنی و رفاهی نیز در سطح خوبی قرار دارد؛ اما سورنتو حرفهای بیشتری در این زمینه برای گفتن دارد؛ به خصوص اینکه اتاق بزرگتر سورنتو سبب شده تا خانوادههای پرجمعیتتر به سمت این خودرو بیایند. همچنین مصرف سوخت هوندا پایینتر از سورنتو است که اقتصادیتر به نظر میرسد. درون کابین هر دو خودرو طراحی مناسب و کیفیت بالایی دارد، اما در این زمینه میتوان هوندا را با کیفیتتر دانست.
دو هاچبک خیلی لوکس بازار ایران! البته اگر با مقیاس بازارهای جهانی نگاه کنید این دو خودرو نیمه لوکس حساب میشوند. DS از موتور بنزینی و CT از ترکیب دو موتور برقی و بنزینی بهره میبرد. CT هیبریدی است و مصرف سوخت بسیار کمتری نسبت به DS دارد. اما این DS است که با طراحی متفاوت خود ظاهری زیباتر را ارائه میکند. موتور DS کمحجمتر است؛ اما با توجه به بهره بردن از توربوشاریر توانسته توان بهتری را نسبت به موتور CT ارائه دهد. این در حالی است که از نظر شتابگیری نیز در سطح بهتری قرار دارد. آپشنهای هر دو خودرو زیاد است؛ اما DS با توجه به داشتن کیفیت بسیار بالاتر درون کابین و البته امکاناتی متفاوتتر از این حیث برتری دارد. اما این نکته را فراموش نکنید که DS هر قدر هم با کیفیت باشد باز هم ساخته دست فرانسویها است و هیچ گاه نمیتواند از نظر اقتصادی و کماستهلاک بودن به پای ژاپنیسازها برسد. همچنین از همه مهمتر خدمات پس از فروش لکسوس نیز میتواند برگ برندهای برای آن باشد. اگرچه هر دو خودرو هاچ بک هستند، اما از فضای مناسبی در درون کابین بهره میبرند. در بازار دست دوم هر دو خودرو سخت فروش میروند؛ اما باز هم وضعیت برای لکسوس CT بهتر است.
منبع : دنیای اقتصاد