تقریبا اواخر تابستان گذشته بود که ریاست محترم جمهوری جناب آقای دکتر روحانی در همایشی بیان نمودند که بسته های اقتصادی دولت در شش ماهه دوم سال ارائه شده و بازار را از رکود خارج خواهد کرد و به بازار رونق اقتصادی خواهد بخشید. مدتی پیش رفت تا این که مشخص گردید یکی از این بسته های اقتصادی ارائه وام های 25 میلیونی برای خرید خودرو می باشد و دیگر بسته ها یکی در اختیار قرار دادن کارت های خرید 10 میلیونی به کارمندان دولت برای خرید کالاهای ایرانی آن هم با بازپرداخت 18 ماهه و همچنین ارائه تسهیلات برای خرید و تعمیرات خانه که بنده از کم و کیف آن بی اطلاع هستم .
اما برویم سراغ این وام های 25 میلیونی که با کلی سر و صدا و جنجال در رسانه ها و نزد مردم شروع و ظرف مدت شش روز نیز پایان یافت!!
یعنی طرحی که قرار بود تا اردیبهشت سال 95 ادامه پیدا کرده و طبق فرمایش رییس اعتبارات بانک مرکزی سقفی از لحاظ تعداد خودرو برای آن پیش بینی نشده بود به یکباره با رسیدن به آمار فروش یکصد وده هزار دستگاه متوقف شد و ظاهرا بانک مرکزی با ادامه طرح مخالفت و طرح به هفته نکشیده خاتمه یافت.
حال بیاییم از طرف دیگری به این طرح نگاه کنیم...این طرح با این عنوان اعلام شد که دولت برای کمک رسانی به مردم این وام ها را در اختیار آنها قرار میدهد و ملت با توجه به خودروی انتخابی تنها درصد کمی از آن را پرداخته و الباقی را نیز وام میگیرند. ظاهر قضیه بسیار زیبا بود وحتی اعلام شد مدت باز پرداخت از 4 تا 7 سال بوده و هرکس بنا به وسع خود می تواند انتخاب کند. طرح آغاز شد و در همان روز اول ایران خودرو اعلام کرد که بازپرداخت بیشتر از 4 سال را نمی پذیرد و این زمانی بود که مردم جلو نمایندگی ها صف بسته و از هول حلیم یکی پس از دیگری به دیگ می افتادند ! و هنوز خبر نداشتند که قضیه از چه قرار شده. شما اگر با باز پرداخت 7 ساله پژو 405 ثبت نام میکردید 23 میلیون وام به شما تعلق میگرفت پنج میلیون و هفتصد هزار تومان از جیب مبارک می پرداختید و ماهیانه چهارصد و هشتاد هزار تومان هم باید برای قسط آن کنار می گذاشتید که در قالب چک های چند ماه یکبار از شما دریافت میشد اما با باز پرداخت 4 ساله در بهترین شرایط قسط پرداختی ششصد و هفتاد هزار تومان میشد که همین موضوع صدای خیلی ها را درآورد که یک کارمند و یا کارگر ساده با حقوق اندک و هزار مشکلات چگونه می تواند هفتصد هزارتومان قسط بپردازد. در هر صورت کلید این کار خورد و هجوم مردم به نمایندگی ها این را ثابت کرد که هنوز ظرفیت پذیرش این خودروهای بی کیفیت را داریم و حالا حساب کنید اگر این طرح متوقف نمیشد چه آماری در خرید خودرو ثبت میشد! سه روز بعد اعلام شد طبق معمول مالیات نیز به این وام ها خورده و مردم باید آن را بپردازند. چها ر یا پنج روز بعد خودروسازان خبررسانی کردند که بر اساس نوع خودروی انتخابی علاوه بر مبلغ قبلی چیزی در حدود هشتصد نهصد هزارتومان هم باید ثبت نام کنندگان بپردازند. در خصوص سود باز پرداخت که ابتدا 16 درصد اعلام شده در روزها ی آخر این طور عنوان شد در صورتیکه چک ها در تاریخ مقرر وصول شوند نرخ سود 16 درصد و اگر نه به صورت مرکب حساب خواهد شد! مشکلی که بسیاری از هموطنانمان را با خود درگیر خواهد نمود. روز ششم هم با فروش یکصد و ده هزارمین ماشین طرح رسما متوقف شد. حال سوال اینجاست زمانی که طرحی در کشور مطرح می گردد تمام ابعاد آن بررسی و پس از مطالعه و کار بر روی آن به تصویب میرسد. پس چطور است که این طرح ابتدا آغاز و هر روز چیز جدیدی به آن اضافه شد!!؟؟ آیا اصلا بررسی نشده بود ؟؟ اصلا این طرح کمک به مردم بود یا کمک به خودروساز؟ آیا همه این مسائل سناریوی از پیش تعیین شده نبود؟
جالب است در پایان روز ششم مدیر روابط عمومی بانک مرکزی در نطق خبری بیان نمود که هدف این طرح فروش خودروهای دپو شده در انبار خودروسازان بود!! عجب !!؟؟ یعنی به این زودی همه چیز عوض شد همین آقایان که تا چند روز پیش می فرمودند سقفی از لحاظ اعتباری گذاشته نشده و تا زمانی که خودروسازان مخالفتی نداشته باشند طرح ادامه خواهد د اشت چه شد که یکباره 180 درجه تغییر موضع دادند؟ پر واضح است که تمام این مسائل سناریوی از پیش تعیین شده بود باز هم مثل همیشه منافع خودروسازان به منافع مردم ترجیح داده شد باز همان حمایت کورکورانه از صنعت بیمار خودرو و این بار با هزار منت به اسم ملت تمام شد ولی به کام خودروسازان شد!
سوال از دولت محترم این است حمایت از این خودروسازان تا کجا باید ادامه داشته باشد ؟ آیا فکر نمیکنید با شرایط موجود هیچ تحولی در صنعت بیمار خودرو به وجود نخواهد آمد ؟ حالا حمایت های همه جانبه به کنار آیا فریب دادن مردم کار درستی است؟ در رابطه با همین کارت های خرید لوازم خانگی که قرار است مثل همین طرح جنسهای دپو شده در انبارها به مردم فروخته شود بهتر نیست از ملت پرسیده شود که چرا جنس ایرانی نمی خرند؟ چرا نمایندگی برندهای خارجی هر روز فعال تر و برندهای ایرانی روز به روز ضعیف تر میشوند ؟ شرکت ایرانی که حتی به روش مهندسی معکوس قادر به ساخت یک محصول رقابتی نیست تا کی می تواند به حیاتش ادامه دهد؟ آیا این طرح مشکل را حل می کند یا مسکنی است مقطعی ؟ سوال آخر هم از رییس جمهور این است آیا با ارائه این طرح ها کشور واقعا از رکود خارج شد!؟
منبع:
وب سایت مهندس فرهاد کاشانی