بر اساس آمار منتشره «انجمن جهانی خودروسازان» (OICA) چین توانسته در سال2013 میلادی با تولید 22میلیونو166هزارو825 دستگاه انواع خودرو، رتبه اول تولید خودرو جهان را به خود اختصاص دهد. ارزش این میزان تولید زمانی مشخص خواهد شد که بدانیم کشور ایالاتمتحده با تولید 11میلیون رتبه دوم و ژاپن با تولید 9میلیونو600هزار دستگاه رتبه سوم جهان را به خود اختصاص دادهاند.
بر اساس همین آمار؛ مجموع تولید خودرو در کل جهان معادل83میلیون دستگاه بوده و به این ترتیب، سهم چین از کل تولید جهان؛ بیش از یکچهارم بوده است.
این میزان خودرو توسط 170شرکت خودروساز چینی تولید میشود. البته بیش از 44درصد تولید خودرو در چین توسط 12شرکت پرتیراژ چینی تولید میشود که عبارتند از: بیوایدی، دانگ فنگ، گروه فاو، بایک، لیفان، چانگان، جیلی، چری، هافی موتور، گریت وال، جیانگ هوای و رووی. وزارت صنعت و اطلاعات چین اذعان میکند که برخی از خودروسازان چینی طی دوسال فقط هزاردستگاه خودرو تولید کردهاند. برای مثال شرکت Tianqi Meiya در سال2012 فقط 77دستگاه خودرو سواری فروخته است و با این حال به بقا امیدوار است.
روند رو به رشد صنعت خودرو چین، نتیجه حمایتهای دولت چین از این صنعت است، صنعت خودروسازی چین بهعنوان ستون فقرات اقتصاد ملی، نقش غیرقابل انکاری را در توسعه صنعتی و ارتقای استاندارد زندگی و سطح رفاه مردم این کشور بازی میکند. به همین دلیل همواره این صنعت در سایه حمایت همهجانبه دولت قرار داشته است. بر اساس گزارشات موجود، میزان کمکهای دولتی چین در سال2013 نسبت به 2012 حدود 16درصد افزایش یافت و نسبت به سال2011 دوبرابر بود.
به بیان دیگر در سال 2013 کمکهای دولتی چین به برندهای داخلی 5.59میلیاردیوآن (معادل 736میلیوندلار) در سال2012 حدود 3.97میلیاردیوآن و در سال2011 حدود 2.61میلیاردیوآن بوده است. سوبسیدهای دولت چین به خودروسازان در قالب پول نقد، وام کمبهره و معافیت از مالیات تخصیص پیدا میکند. اما خودروسازان هم این پول بهدستآمده را صرف تحقیق و توسعه و ساخت کارخانه میکنند. اما رشد پایدار صنعت خودرو چین فقط منوط به این حمایتها نبود، پس از شروع اصلاحات اقتصادی دنگ ژیائوپنگ، رهبران چین بهدرستی دریافتند که تنها راه ایجاد رشد پایدار در صنعت خودروسازی در عین بستهنگهداشتن درهای بازار روی محصولات خارجی، بهرهبرداری از امکان سرمایهگذاری مستقیم خارجی است.
بنابراین ترغیب خودروسازان مطرح بینالمللی به سرمایهگذاری در این کشور از طریق سیاستهای تشویقی در دستور کار دولت مرکزی و نهادهای حکومتی ادارهکننده مناطق آزاد اقتصادی قرار گرفت. اما آنچه که بیش از هر عاملی موجب ترغیب غولهای صنعتی دنیا به سرمایهگذاری در چین شد، بازار جذاب این کشور بوده است و دولت چین با درک این جذابیت و پذیرش لزوم ایجاد فضای برد- برد برای سرمایهگذاران خارجی، آن را وسیلهای برای پیشبرد سیاستهای صنعتی خود کرد.
شرکتهای ریزودرشتی که در عرصه تولید خودرو چین فعالیت میکنند هر یک راهی را برای عرضه تولیدات خود یافتهاند. اگرچه بیشتر متکی به بازار داخلیاند، اما این بازار دیگر تکاپوی این میزان تولید را نخواهد داشت؛ به همین جهت چندسالی است که باریکچشمان چینی رو به بازارهای صادراتی آوردهاند. بهطوری که در سال2012 چینیها موفق شدند بیش از یکمیلیون خودرو خود را به کشورهای الجزایر، برزیل، شیلی، مصر، عراق، ایران، روسیه، عربستان، آفریقایجنوبی و سوریه صادر کنند.
در این بین آمارهای موجود بیانگر افزایش صادرات چین به پنجبازار بزرگ صادراتی این کشور یعنی: روسیه، الجزایر، ونزوئلا، ایران و عراق است.
بر اساس گزارش موجود بیشترین رشد صادرات مربوط به ونزوئلا با 293درصد بوده است. صادرات به روسیه، الجزایر و عراق نیز بهترتیب 41، 58 و 140درصد افزایش یافت و صادرات به ایران 29درصد رشد داشته است.
چینیها طی یکدهه گذشته و با استفاده از فرصتی تاریخی که تحریمهای بینالمللی به آنها داد، تا حد امکان در بازار خودرو ایران نفوذ کردند. آنها کار خود را با خودروهای کوچک و کممصرف و ارزان آغاز کردند و از آنجا که ابتدا مجوز ورود به حریم خودروسازان دولتی را نیافتند، به سراغ بخش خصوصی رفته و از همانجا استارت تجارت پرسود خود در بازار ایران را زدند.
اوایل تنها یک خودروساز چینی به نام چری در ایران حضور داشت، اما رفتهرفته پای دیگرچشمبادامیهای خودروساز نیز به کشور باز شد، تا جایی که هماکنون بیش از 10خودروساز چینی در ایران حضور دارند که طی یکدهه گذشته روانه ایران شده و سهمی از بازار کشور را به خود اختصاص دادهاند.
حاصل کار آنها عرضه بیش از 30مدل خودرو در بازار ایران است که در محدودههای قیمتی مختلفی میهمان خیابانهای کشور شدهاند. آنها حالا دیگر مانند 10سال پیش که تازه به ایران آمده بودند، ارزانفروشی نمیکنند و در بازار خودرو کشور میتوان محصولاتی از آنها را یافت که بالای صدمیلیونتومان قیمت دارند.
صنعت خودرو ایران و چین از نظر دولتیبودن شباهتهای بسیار با هم دارند اما با تمام این شباهتها نتیجه در دو کشور یکسان نبوده است. بنابراین میتوان گفت دولتیبودن به خودیخود نمیتواند بهانه کافی از ناکارآمدی و عدمرشد سریع شرکتها باشد. باید در پس دولتیبودن یا نبودن شرکتها در پی چیز مهمتری باشیم!
آنچه توانست صنعت خودرو چین را با وجود ساختار دولتی آن، نجات دهد و شرکتهای معتبر خودروساز را به سرمایهگذاری در آن سرزمین مجاب کند؛ بازار پرمتقاضی چین بود. ایران هم با داشتن بازاری بزرگ مزیت مناسبی برای ترغیب سرمایهگذاران معتبر جهانی در صنعت خودرو دارد به شرط آنکه این مزیت بهصورت خام در اختیار خودروسازان قرار نگیرد.
شروع همکاریهای مشترک و ترغیب شرکتهای تراز اول دنیا به سرمایهگذاری یا حتی خرید بخشی از سهام خودروسازان ایرانی؛ میتواند ما را در مسیر خودروسازشدن کمک کند. البته بهکارگیری تدبیر و بسترسازی لازم برای جلب و جذب سرمایهگذاران خارجی در سطوح کلان مدیریتی اقدامی است که پیش از هر اقدامی، ضروری بهنظر میرسد.