بازار خودرو در آستانه رکود سنگین؛ لزوم تغییر استراتژی خودروسازان

14 تیر 140414:01
5 دقیقه


افزایش رسمی قیمت کارخانه‌ای خودرو که حالا اغلب محصولات داخلی را به مرز یا فراتر از نیم میلیارد تومان رسانده، در شرایطی اتفاق افتاده که هم‌زمان، توان خرید بخش بزرگی از جامعه به‌شدت کاهش یافته است. در چنین فضایی، بازار خودرو به‌تدریج تعادل خود را از دست می‌دهد؛ نه دلال‌ها مانند گذشته انگیزه‌ای برای فعالیت دارند، نه مشتریان واقعی توان خرید دارند. به‌عبارت دیگر، بازار در وضعیتی گرفتار شده که در آن «قیمت هست، اما تقاضا نه».

رکود بازار شب عید.webp

در حال حاضر، حتی خودروهای اقتصادی نیز دیگر اقتصادی نیستند؛ پراید و تیبا حذف شده‌اند، کوییک و ساینا هم با قیمت‌های بیش از ۵۰۰ میلیون تومان، عملاً از سبد خرید قشر کم‌درآمد حذف شده‌اند. خودروهای پرتیراژ مانند دناپلاس و پژو ۲۰۷ نیز حالا تا مرز یک میلیارد تومان قیمت خورده‌اند و مشتری با بودجه‌ای مشابه، می‌تواند به سراغ خودروهای مونتاژی مجهزتر برود. همین موضوع، تعادل قیمتی میان خودروهای داخلی و مونتاژی را بر هم زده و ساختار تقاضای بازار را کاملاً دگرگون کرده است.

از سوی دیگر، فعالیت دلالان نیز به‌طرز محسوسی کاهش یافته است. دیگر نه حاشیه سودی برای سفته‌بازی باقی مانده، نه شکاف معناداری میان کارخانه و بازار وجود دارد. در واقع، خودرو دیگر کالای سرمایه‌ای نیست، بلکه به کالایی مصرفی تبدیل شده که توان خریدش از دست بسیاری خارج است. در این میان، خودروسازان مانده‌اند و انبارهایی که احتمالاً به‌زودی پر می‌شود، اگر چاره‌ای نیندیشند.

آنچه امروز در بازار خودرو ایران می‌بینیم، چیزی فراتر از افت فروش مقطعی است؛ رکود، آرام و خزنده، در حال مستقر شدن است. تقاضا وجود دارد اما «ناتوان» است. بر اساس گزارش بانک مرکزی، بیش از ۴۳ درصد خانوارهای ایرانی فاقد خودروی شخصی هستند. با این حال، نبود ابزارهای مالی مؤثر برای خرید، مثل لیزینگ واقعی یا تسهیلات قابل‌دسترسی، باعث شده نیاز واقعی به خرید خودرو به تقاضای بالفعل تبدیل نشود.

در این میان، تنها افزایش قیمت نیست که عامل افت تقاضا شده؛ نااطمینانی‌های سیاسی و اقتصادی، به‌ویژه در هفته‌های اخیر، نیز نقش مؤثری داشته‌اند. در شرایطی که هر لحظه احتمال تغییرات ناگهانی در بازار یا سیاست‌های کلان وجود دارد، مردم ترجیح می‌دهند نقدینگی خود را نزد خود نگه دارند تا آن را به کالایی مانند خودرو تبدیل کنند.

با در نظر گرفتن زیان انباشته سنگین خودروسازان و بدهی‌های بالای آن‌ها، افزایش قیمت کارخانه‌ای امری اجتناب‌ناپذیر بود. اما سوال این است که آیا با این روش فعلی فروش (فقط نقدی یا پیش‌فروش) می‌توان ادامه داد؟ پاسخ روشن است: خیر. بازار فعلی، نیازمند تغییر رویکرد از تولیدمحوری به بازارمحوری است. آن هم نه در حد شعار، بلکه در اجرا.

خودروسازان اگر بخواهند به فروش ادامه دهند، باید ابزارهای مالی جدید را وارد بازی کنند؛ نه فقط اقساطی‌هایی با بهره‌های بالا و شروط دست‌نیافتنی، بلکه مدل‌هایی مانند لیزینگ بلندمدت، طرح‌های اشتراکی خودرو، پرداخت‌های منعطف و همکاری با بانک‌ها برای ارائه تسهیلات کم‌سود و بلندمدت.

از سوی دیگر، حذف طبقه خودروهای ارزان، شکافی جدی در بازار ایجاد کرده است. اگر خودروسازان نتوانند محصولاتی با قیمت تمام‌شده پایین، طراحی ساده اما ایمنی قابل‌قبول و هزینه نگهداری کم تولید کنند، این بخش از بازار را از دست خواهند داد. چنین خودروهایی نه انتخاب، بلکه یک «ضرورت» برای حفظ پیوستگی تقاضا در بازار هستند.

همچنین، بسته‌های تشویقی فروش (مانند خدمات پس از فروش رایگان، گارانتی بلندمدت، تخفیف بیمه یا سرویس‌های رایگان) می‌توانند در شرایط فعلی، نظر مشتریان را جلب کنند و ریسک خرید را کاهش دهند. دیگر نمی‌توان فقط به فروش خودرو فکر کرد؛ باید ارزش ادراکی محصول برای مشتری بالا برود.

در پایان، بازار خودرو ایران در آستانه یک نقطه عطف قرار دارد. ادامه مسیر با سیاست‌های فعلی، تنها به رکود بیشتر و فرسایش منابع خودروسازان منتهی خواهد شد. برای حفظ جریان فروش و ماندن در صحنه، خودروسازان باید بپذیرند که مدل کسب‌وکار خود را از ریشه بازنگری کنند. فرصت هنوز هست، اما نه برای همیشه.