در بازار اتومبیلهای دست دوم بین 85 تا 95 میلیون تومانی کشورمان، کیا سراتو (وارداتی) و مزدا3 خودروهایی می باشند که یک خریدار می تواند برای انتخاب بین آنها تردید کند. در ابتدا کمی به گذشته این دو اتومبیل در بازار خودرو کشورمان می پردازیم تا ببینیم هرکدام با چه پشتوانه ای به این مرتبه از جایگاه خود رسیده اند. کیا سراتو در سال 1387 قدم به بازار داخلی کشور گذاشت و با قیمتی درحدود 28 میلیون تومان در اختیار مصرف کننده قرار گرفت. رقبای همرده سراتو در آن زمان نیز سیتروئن زانتیا و رنو مگان 1600دنده ای بودند. سیتروئن زانتیا اگرچه از لحاظ طراحی ظاهری و ویژگی های فنی اتومبیلی قدیمی به شمار میرفت، اما دیده شد که حتی با رسیدن قیمتش در سال 89 به حدود 33 میلیون تومان، خریدار همچنان این مبلغ را برای خرید آن می پرداخت. این موضوع بیشتر به معنای اعتماد مصرف کنندگان بابت خرید یک سدان متوسط تولید داخل بود که از مزیت فراوانی قطعات و مراکز متعدد سرویس بهره می برد. نکته ای که بالطبع به پشتوانه موفق چندین ساله آن برمی گشت. رنو مگان نیز در آن زمان از طرفی درگیر سیاست های داخلی خودروسازان بود و از طرفی دیگر با پیشرانه ای کم قدرت و امکاناتی نه چندان کامل، در مرتبه ای پایین تر نسبت به سراتو قرار میگرفت.
سراتوی نسل قبل اگرچه اتومبیلی قدرتمند به حساب می آمد، اما دو مشکل عمده عدم موفقیت نسبی این اتومبیل را در پیداشت. اول این که سراتو در آن زمان خواه وناخواه تحت تاثیر دو اتومبیل موفق بازار 30 تا 40 میلیون تومانی کشور یعنی تویوتا کرولا و مزدا3 (اتاق قدیم) قرار داشت و دوم اینکه زمانی به بازار عرضه شد که دوران پایانی عمر خود را سپری میکرد. این اتومبیل باوجود آنکه از مزیت درخشان قیمتی خود بیشترین بهره را در زمان فروش میبرد، اما چند نکته ذهن خریدار را از سراتو منحرف می ساخت و متمایل به دو رقیب دیگر می نمود. حضور تویوتا در این رده با مدل کرولای خود که در میان مردم نامی است مترادف با دوام زیاد و استهلاک کم یکی از سختی های سراتوی قدیمی برای عرض اندام بود.
اگرچه ظاهر ساده سراتوی نسل قبلی امتیازی ارزشمند برای آن بود، اما همین سادگی حرف چندانی را هم برای آن باقی نمی گذاشت. نام مزدا نیز با سابقه بسیار درخشان خود در این بازار و محبوبیت روزافزون میان دارندگان، کار را برای سراتو بسیار دشوار می ساخت چراکه همانند مدل های دوو سیلو مونتاژ شده کرمان موتور، همواره چهره ای از یک اتومبیل ماندگار و کم هزینه را در اذهان ترسیم نموده بود. سراتو از یکسو می بایستی نام کیا را از یک برند ارزان قیمت و ساده (البته در میان طیفی از مردم) به جایگاهی بالاتر می رساند و از سوی دیگر می بایست با رقبای خود به مبارزه می پرداخت. قانع نمودن یک خریدار برای مالکیت سراتو و عدم پرداختی افزون تر برای تصاحب تویوتا کرولا و مزدا3 وظیفه سنگینی بود که بر دوش این اتومبیل قرار گرفته بود. میتوان این طور گفت که سراتو در انجام موفقیت آمیز این وظیفه البته تاحدودی ناکام و چشم انتظار نسل جدید خود برای رقابتی تازه باقی ماند. مدلی که اینک در بازار داخلی و در نمونه وارداتی خود نزدیکترین رقیب مزدا3 به حساب می آید. گذشته مزدا3 در بازار خودروی کشورمان برخلاف سراتو با موفقیت روبرو بوده و به دلیل قرارگرفتن در سطح قیمتی بالا، همواره خودرویی با پرستیژ محسوب شده است.
از طرفی دیگر، تفکر تولیدکننده در بهروز نمودن این اتومبیل، رضایت خریداران را درپی داشته است. خریداران علی رغم اینکه در سال های آغازین ورود این خودرو به بازار مبلغی بیشتر از قیمت واقعی آن در سطح جهانی می پرداختند، اما اولا این اضافه پرداخت تنها به این خودرو محدود نمی شد و دوم اینکه به لطف هزینه و استهلاک اندک هنوز هم خرید و فروش آن حتی در نمونه های دست دوم از رونق نسبی برخوردار است. نسل گذشته مزدا3 با تحولات بسیاری به بازار کشورمان راه یافت. از همان ابتدا کیفیت خوب قطعات، قدرت مناسب پیشرانه و از همه مهمتر طراحی جوان پسند آن، فروش این اتومبیل را چندین برابر ساخت. گرچه با توجه به ظاهر و هندلینگ اسپرت، کاراکتر یک اتومبیل خانواده در آن کمی رنگ می باخت، اما از طرف دیگر تبدیل به اتومبیلی شد که خریداران بسیاری را از سمت سیتروئن زانتیا و حتی تویوتا کرولا به سوی خود جذب نمود. قدرت و کشش عالی پیشرانه، مصرف مناسب سوخت و گیربکس اتوماتیک تیپ ترونیک عواملی بود که یک خریدار جوان در آن محدوده قیمتی به دنبالش می گشت و مزدا3 واجد تمامی این موارد بود تا جاییکه کمتر نمونه ای را می توان یافت که از سوی مالک تغییراتی چون اضافه نمودن رینگ و تایر اسپرت و... در آن انجام گرفته باشد.
در مطالب گذشته شرح کاملی از تجربه رانندگی با نسل جدید مزدا3 (مدل 91) به چاپ رسید. با فاصله کوتاهی از آزمون این اتومبیل برآن شدیم تا قیاسی بین این خودرو و کیا سراتو هر دو در نمونه دستدوم داشته باشیم که نزدیکترین رقیب آن می باشد. انتخاب اتومبیل برتر میان کیا سراتو و مزدا3 کار دشواری بود. چراکه هریک تعاریف جداگانه ای از نوع رانندگی و امکانات را پیشروی خریدار قرار می دهند. کمپانی کیاموتورز مدل سراتو را در نمایشگاه بین المللی شیکاگو در سال 2009 به علاقه مندان اتومبیل معرفی نمود. مدلی که در بازارهای دیگر همچون استرالیا با نام فورته شناخته میشود، خودرویی است که درواقع در رده سدان های کامپکت قرار می گیرد. سراتو این بار با دستان توانای »پیتر شریر« (طراح اسبق کمپانی های آئودی و فولکس واگن) جان گرفته و با گذشته کم فروغ خود خداحافظی نموده است. اگر بخواهیم این بحث را با طراحی ظاهری سراتو دنبال کنیم، می بایست ادعا کرد که خطوط اسپرت و تهاجمی سراتو که به صورت هوشمندانه ای ازهم جداشده است در سراسر اتومبیل مشاهده می شود. خطوطی که موجب شده تا سراتو چه درحالت کروزینگ در اتوبان و چه در حالت ایستاده ظاهری حاکی از اعتماد به نفس داشته باشد و کسب هویتی از خانواده کیا را در ذهن بیننده به نمایش بگذارد. هویتی که چندصباحی است در جستجوی آن دست به دامان شریر شده است. این خطوط در مزدا3 معرف کیفیت، قدرت و استایل دینامیکی آن است. در نمای روبرو تفکر متفاوت این دو خودروساز را به راحتی می توان مشاهده کرد. چهره روبرو در حالی که در سراتو سادگی را با نهایت زیبایی تعریف نموده، در مزدا3 شامل خطوط کشیده به طرفینی میشود که ظاهری شاداب را برای آن ترسیم کرده است. علاوه براین، هر دو اتومبیل نیز در بخش جلو تغییراتی را به خود دیده اند که معرف سبک جدید طراحی آنها می باشد.
در نمای کناری بدنه، سراتو تمام جذابیت خود را با خطی که از زیر آیینه های کناری آغاز می شود و در بخش بالایی درب صندوق پایان می یابد، به نمایش میگذارد. در مورد مزدا3 هم بایستی پذیرفت که این خودرو با خطوطی که در گلگیرها و بالا و پایین درب های خود حک کرده است، نگاه های بیشتری را به خود معطوف خواهد نمود. در هر دو اتومبیل طراحی درب مخزن سوخت دایره ای شکل ترسیم شده که خود نشان دیگری بر تاکید طراحی اسپرت هر دو می باشد. در نمای انتهایی هم هر دو اتومبیل نهایتا ظاهری آراسته را به نمایش می گذارند. در سراتو چراغ های ذوزنقه ای شکل، خروجی اگزوز کرومی و سپری با طراحی اسپرت که بخش زیرین آن بی شباهت به اتومبیل های آئودی نیست! به دید برخی جذابتر از مزدا3 میباشد. در این نما البته مزدا نیز با چراغ های LED و اسپویلر موجود در بالای درب صندوق چهره ای قابل قبول و متعارف از خود به نمایش می گذارد.
ضمن اینکه مزدا نشان داده که دیگر به جزئیات نیز توجه میکند و دکمه بازکننده درب صندوق به طرز ماهرانه ای در بخشی از چراغ سوم جای گرفته است. در مزدا اگر از طراحی سپر آن چشم پوشی کنیم، درب صندوق شاید تاحدودی ساده باشد. نحوه طراحی درب صندوق نیز در هر دو اتومبیل حاکی از جادار بودن این محل است. چراکه با طراحی جعبه ای شکل خود، می توانند اجسام مرتفع تری را در خود جای دهند. اینکه کدام خودرو در بخش طراحی بدنه امتیاز بیشتری را کسب می کند، می بایست به گذشت زمان و رانندگی داراز مدت موکول نمود. درحقیقت باید دید که با گذشت 5 سال از عرضه هر دوی آنها، کدام یک دیگر خسته کننده نخواهند بود.
در طراحی داخلی، سراتو طرحی مفرح را به نمایش میگذارد. اگرچه دگرگونی های بسیاری بر روی داشبورد آن صورت نگرفته و هنوز هم دو نوار نقره ای رنگ عمودی تزئین کننده این بخش می باشند، اما بواقع نمی توان ایرادی هم از آن گرفت. نشان دهنده ها همچنان به سه بخش مجزا تقسیم شده است و همانند اکثریت خودروهای امروزی هریک درون استوانه ای قرارگرفته اند. غربیلک فرمان سراتو را اما نه میتوان زیبا و جذاب برشمرد و نه خسته کننده و فاقد جذابیت دانست. بر روی آن نیز شش کلید وظیفه کنترل سیستم صوتی و کروزکنترل را برعهده دارند. فضای حاکم بر درون کابین مزدا3 حاکی از اسپرت بودن آن است. هرچه از تعداد کلیدهای موجود در داشبورد کاسته شده، بر کلیدهای روی فرمان افزوده شده است که در اولین برخورد شاید باعث آشفتگی ذهن شود. هجده کلید بر روی این فرمان وظیفه کنترل سیستم صوتی، کروزکنترل، کنترل کامپیوتر سفری و تعویض دنده ها را برعهده دارند. دو نکته در درون این کابین بیشاز همه جلب توجه میکند. اول اینکه کیفیت مواد به کار رفته در آن در سطح بسیار خوبی است و دومین نکته آن که چرا در مدل وارداتی از یک LCD برای نمایش اطلاعات در بالای داشبورد استفاده نشده است. دو نمایشگر موجود در این بخش بسیار کوچک می باشند و از آن جالب تر اینکه هرکدام رنگ متفاوتی را برای نمایش اطلاعات انتخاب کرده اند. طراحی صندلی ها در حالی که در مزدا3 شکلی اسپرت به خود گرفته و کاملا از بدن در هنگام عبور از پیچ ها محافظت مین ماید، در سراتو حالتی کامفورت (راحت) دارند. از نظر امکانات رفاهی و تجهیزات نیز سراتو با دارا بودن سیستم صوتی استاندارد با چهار اسپیکر (در مدل های EX و SX شش اسپیکر) که توانایی پخش موزیک هایی با فرمت MP3 را دارا می باشد، میتواند سرنشینان را راضی نگهدارد.
در قسمت انتهایی داشبورد هم به طور استاندارد پورت های USB جهت اتصال MP3 پلیرهای شخصی در نظر گرفته شده است. سیستم بلوتوث این خودرو به راننده کمک خواهد نمود تا مکالمات خود را به اسپیکرهای اتومبیل منتقل کرده و بدین ترتیب امنیت رانندگی خود را بالا ببرد. در بخش ایمنی سراتو با ارائه نمودن پشت سریهای فعال در هنگام برخوردها، ایربگ دومرحله ای پیشرفته در داشبورد و ایربگ های پرده ای، ترمزهای دیسکی در هر چهارچرخ به همراه سیستم ضدقفل ABS، سیستم کنترل پایداری (ESC)، سیستم کنترل کشش (TCS) و سیستم نشان دهنده دمای باد تایرها (TPMS) سطح معقولی از نیازهای یک خریدار را برآورده می سازد.
مهندسان مزدا اما برای تولید یک اتومبیل ایمن تمامی خلاقیت و نوآوری های خود را در این مدل به نمایش گذاشته اند. کمپانی مزدا مدعی شده که با تولید این اتومبیل، گامی دیگر در جهت ارتقای سطح ایمنی در محصولات خود برداشته است. ترمزهای دیسکی در تمامی چرخ ها به همراه ABS، سیستم کنترل کشش و کنترل پایداری امکاناتی است که همانند سراتو در اختیار راننده می گذارد. مزدا در این مدل چراغ های زنون را نیز در لیست امکانات استاندارد قرار داده است که با گردش فرمان جهت نورافشانی آنها نیز تغییر خواهد نمود. وجود کروزکنترل چراغ های اکتیو در جلو و تجهیزات رفاهی بیشتر از رده ای که اتومبیل در آن قرار دارد، مزیتی است که امتیاز این خودرو را در این بخش نه تنها از سراتو بلکه از دیگر خودروهای این رده هم بیشتر کرده است.
سراتو، اتومبیلی است که با پیشرانه 2 لیتری چهار سیلندر، 156اسب بخار نیرو تولید کرده و با گشتاور 144 پاوندفیت خود هم از لحاظ نیروی موتور و هم از لحاظ میزان گشتاور مزدا3 را با اختلافی اندک پشت سر می گذارد. این پیشرانه نیروی خود را با استفاده از سیستم زمان بندی متغیر سوپاپها (CVVT) به چرخ های جلو انتقال می دهد. سراتو در یک رانندگی آرام در ترافیک شهری، خودرویی مناسب میباشد. شاید بتوان بزرگترین ایراد فنی آن را استفاده کمپانی از گیربکس چهارسرعته اتوماتیک دانست. باوجود آنکه میتوان دنده ها را با استفاده از قرارگرفتن در موقعیت تیپ ترونیک به صورت دستی تعویض نمود، اما باید خاطرنشان کرد که تکنولوژی ساخت این گیربکس ها (4 سرعته) دیگر به پایان راه خود رسیده است. در هنگام رانندگی ابعاد مناسب بدنه کنترل آسوده این اتومبیل را در پی دارد.
سراتو در عین حال که می تواند در یک مسافرت آخر هفته در کمال آسودگی سرنشینان خود را جابه جا کند، قادر است بلافاصله در نقش خودرویی اسپرت نیز ظاهر شود. هرچند که به دید برخی از کارشناسان نمی تواند از عهده این نقش به خوبی برآید و میزان نفوذ صدای ورودی به درون کابین نیز اندک و چندان جذاب نیست. هنگامی که دنده را در موقعیت عقب قرار می دهید، صدای چند بوق که معرف سنسورهای پارک آن می باشند خیال شما را از برخوردهای ناخواسته آسوده می سازد و این تجهیزی است که آنرا به صورت استاندارد در مزدا3 نخواهید دید.
نیروی محرکه مزدا3 نیز یک موتور چهار سیلندر 2 لیتری به قدرت 148اسب بخار می باشد و با گشتاور 135 پوند فوت خود برآورده کننده نیازهای شهری یک خریدار است. این نیرو با استفاده از گیربکس پنج سرعته اتوماتیک که مزدا آن را Sport-AT نامیده است به چرخ های جلو هدایت می شود. باید اعتراف کرد که رانندگی با مزدا3 بسیار هیجان انگیزتر از سراتوست. چراکه نیروی تولیدی موتور را می توان به سه حالت اتوماتیک، تیپ ترونیک و شیف ترونیک استفاده نمود. وجود پدال های تعویض دنده در پشت و جلوی فرمان این قابلیت را به راننده میدهد تا با تمرکز بیشتری با این اتومبیل به مانورهای گوناگون بپردازد. علاوه بر این، گیربکس 5 دنده هم بدون هیچ درنگی کاملا تحت امر شماست.
در یک جمع بندی کلی اگر در رانندگی با خودروی خود به فاکتور راحتی اهمیت بیشتری می دهید، کیا سراتو تا حدودی نرم تر از مزدا3 بوده و می تواند رفتارهای ملایم تری را از خود بروز دهد. اما چنانچه رانندگی و ظاهر پرهیجان تری را با امکاناتی فراتر از یک سدان کامپکت و جمع وجور می طلبید، بدون شک مزدا3 اتومبیل شما خواهد بود. از نظر ارزش، خودروها هر دو در یک محدوده قیمتی قرار دارند و نمونه دست دوم سراتو 2012 در بازار کشورمان اکنون با قیمت حدود 85 میلیون تومان عرضه می شود که در حدود 5 تا 8 میلیون از همرده خود یعنی مزدا3 جدید مدل 91 ارزانتر است .