هیوندای سانتافه را باید از موفق ترین کراس اوور های بازار ایران نام برد. این کراس اوور کره ای که نسل دوم آن در سال 2007 به بازار ایران وارد شد با وجود امکانات خوب و قیمت پایین تر نسبت به رقبای ژاپنی، توانست توجه بسیاری از خریداران را به خود جلب کند بخصوص که 7 نفره بودن سانتافه به طور استاندارد مزیتی بزرگ در برابر رقبای آن بشمار می رفت. با این حال پس از گذشت چند سال ژاپنی ها بیکار ننشسته و کراس اوور های خود را با برتری های قابل توجه در بخش فنی و امکانات رفاهی راهی بازار نمودند این در حالی بود که در آن زمان هیوندای برنامه ای برای عرضه نسل جدید سانتافه نداشت و ارائه نسل سوم سانتافه برای سال 2012 برنامه ریزی شده بود بنابراین سانتافه میرفت تا جایگاه خود را در بازار از دست بدهد و میدان را به رقبای قدر ژاپنی واگذار کند. در سال 2010 هیوندای سانتافه با فیس لیفت جزیی و ارتقای فنی به بازار آمد تا بتواند جایگاه خود را تا زمان عرضه نسل سوم در بازار حفظ کند.
در این نوشتار قصد داریم تا از نزدیک این کراس اوور کره ای را بررسی کنیم و به نقاط قوت و ضعف آن بپردازیم.
در نمای ظاهری شاهد تغییراتی نه چندان چشمگیر نسبت به مدل قبلی هستیم تغییراتی که به منظور به روز نگه داشتن ظاهر سانتافه تا زمان ورود مدل 2012 انجام شده اند, این تغییرات در نمای جلو شامل تغییر چیدمان داخلی چراغ ها و تعویض سپر جلو و مه شکن ها با نمونهای زیباتر نسبت به مدل قدیمی هستند,ضمن آن که نشان هیوندای نیز به قسمت بالایی جلوپنجره منتقل شده, در نمای عقب تغییر چراغ ها به شکلی زیبا صورت گرفته اما مهم ترین تغییر سپر عقب جدید است که با جای دادن دو خروجی اگزوز ظاهری قدرتمند تر را نسبت به مدل 2007 نشان میدهد.
با وارد شدن به داخل اتومبیل خود را در فضایی جادار و با ارگونومی خوب هستیم. فضای زانو ها و بالای سر نیز مانند اکثر خودرو های این کلاس بزرگ و کافی است. یکی از نکات مثبت سانتافه وجود ردیف سوم صندلی است که در رقبایی مثل مورانو و لکسس RX وجود ندارند. البته ردیف سوم خیلی جادار نیست و بیشتر مناسب کودکان است تا بزرگسالان, با پنهان شدن ردیف سوم در کف خودرو فضای بار بزرگی نیز در اختیار خواهد بود. تغییرات این بخش نیز شامل جایگزینی طرح فیبرکربنی داشبورد و رودری ها با طرح چوب مدل قدیمی که به واقع بسیار بی کیفیت مینمود هستیم, استفاده از پلاستیک خشک برای داشبورد نیز از نکات منفی داخل خودرو است. دیگر تغییر به وجود آمده شکل جدید پشت آمپر ها است که با آنکه در مقایسه با خودرو های روز کمی ساده و قدیمی جلوه میکند ولی طراحی قابل قبولی بخصوص در قیاس با مدل قدیمی دارد. کیفیت مواد استفاده شده در اتاق سانتافه از رقبای ژاپنی اش پایین تر است اما در خودروی مورد آزمایش به دلیل کم کارکرد بودن هیچگونه مورد منفی خاصی وجود نداشت و اتاق نیز به صدا نیفتاده بود. البته باید صبر کرد ودید که چند سال بعد سانتافه ها چه وضعیتی خواهند داشت بنابراین فعلا برای قضاوت در مورد دوام آنها زود است.
در بخش امکانات نیز سانتافه هرچند لیستی به پرباری تویوتا پرادو ندارد ولی امکانات کافی دارد که به شرح زیر است: سیستم نمایش میزان باد تایر (TPMS) سیستم کنترل پایداری (ESP) سیستم کنترل کشش (TCS) سیستم ضد بلوکه (ABS) و EBD شش عدد ایربگ سنسور, تشخیص چپ شدن، صندلی راننده و سرنشین با تنظیم برقی و گرمکن، دوربین دید عقب، کروز کنترل، سیستم صوتی به قابلیت کنترل از روی فرمان,سانروف برقی، چهار شیشه برقی با شیشه راننده اتوماتیک، سنسور باران، فرمان با روکش چرم مصنوعی، شستشوی چراغ، نمایشگر سوپر ویژن با قابلیت تنظیم شدت نور، سیستم صوتی با سی دی چنجر و 6 عدد بلندگو، ورودی USBوAUX، سیستم اتولایت، دریچه تهویه برای سرنشینان ردیف دوم و سوم با قابلیت تنظیم درجه فن برای ردیف سوم، برف پاک کن عقب,کول باکس، محل قرار گیری عینک در سقف و آینه ی کنترل کودک.
سانتافه ی 2010 بیشترین تغییرات را در بخش فنی تجربه کرده چرا که نمونه ی سابق از لحاظ فنی و حرکتی مخصوصاً در برابر رقبای ژاپنی اش کاملاً عقب افتاده بود. قلب تپنده ی سانتافه ی جدید موتور 6 سیلندر وی شکل 3.5 لیتری با بلوک آلومینیمی است که قدرتی معادل 276 اسب بخار (در برخی منابع 260 تا 266 اسب بخار آمده است.) و گشتاور 332 نیوتون متر را تولید میکند. این موتور که در کارخانه HMMA* در ایالت آلابامای آمریکا ساخته شده از سری موتور های لامبدا ی هیوندای است و از تکنولوژی زمانبندی متغیر سوپاپ ها (CVVT) بهره میبرد, این موتور بر روی محصولات دیگر گروه کیا-هیوندای یعنی کیا کادنزا و کیا سورنتو نیز استفاده میشود. برای مدل 2010 موتور 2.4 لیتری 4 سیلندر (مشابه با هیوندای ix35) نیز قابل سفارش است که البته در بازار ایران عرضه نمیشود.
موتور با فشار کلید استارت به نرمی روشن می شود و به لطف گیربکس جدید 6 سرعته ی جدید, خودرو عملکرد آرام و نرمی دارد و دنده ها یکی پس از دیگری به نرمی تعویض می شوند. در هنگام تخته کردن ناگهانی گاز گیربکس اقدام به معکوس کردن دنده میکند که هر چند خیلی سریع نیست اما به موقع انجام می گیرد و چندان انتقادی بدان وارد نیست. در هنگام رانندگی قدرت بالای موتور جلب توجه میکند که و هر آن که راننده تصمیم به سبقت گرفتن بگیرد این موتور قوی خواسته ی راننده را برآورده میکند. سانتافه در عرض 9 ثانیه به سرعت یکصد کیلومتر بر ساعت میرسد و حداکثر سرعت 200 کیلومتر بر ساعت نیز قابل دستیابی است.
حداکثر سرعت 200 کیلومتر بر ساعت که در دنده 5 قابل دستیابی است.
سانتافه به کمک گشتاور بالای موتور در دنده های بالا شتاب گیری قابل قبولی دارد بهطوری که سریعتر از آنچه هست نشان میدهد. چند نکته در خصوص این گیربکس وجود دارد یکی اینکه حتی در هنگام قرار داشتن روی حالت تعویض دستی هنگامی که دور موتور به ابتدای منطقه ی قرمز میرسد منتظر فرمان راننده نمیماند و تعویض را انجام میدهد که این مسئله شاید چندان به مذاق رانندگان خوشایند نباشد. مورد دیگر اینکه در تست سرعتی که با این خودرو انجام دادیم مشاهده شد که خودرو در دنده ی 5 به حداکثر سرعت خود میرسد و دنده ی ششم فقط برای کاهش مصرف سوخت است. موتور تنفس طبیعی سانتافه در دور های بالا بسیار سرحال است و صدای موتور که از خروجی های دوبل اگزوز (که بنا بر اظهار یکی از دوستان با جنسیس کوپه مشابه است.) به گوش میرسد بسیار گوش نواز است و حس اسپرت بودن را القا میکند. پیشرانه که در مدل قدیمی نقطه ی ضعف سانتافه محسوب می شد حال در مدل 2010 به نقطه ی قوت تبدیل شده. البته در صورت رانندگی های پرشتاب و با دور بالا افزایش مصرف سوخت اجتناب ناپذیر است که گاهی اوقات حتی تا نزدیک 30 لیتر در 100 کیلومتر میرسد اما در اتوبان و با سرعت 90 کیلومتر دارای مصرف قابل قبولی حدود 9 لیتر در یکصد کیلومتر است.
این کراس اوور کره ای از سیستم چهارچرخ محرک نیز سود میبرد که البته کارایی آن فرسنگ ها با یک اس یو وی تفاوت دارد. در بیشتر مواقع نیروی موتور تنها به چرخ های جلو منتقل میشود که در صورت تشخیص لغزش دیفرانسیل عقب نیز وارد عمل شده و نیرو را دریافت میکند که البته این وضعیت موقتی است و پس گذر از سرعت 70 کیلومتر بر ساعت دیفرانسیل عقب خلاص شده و خودرو محرک جلو میشود. این خصوصیت در هیوندای وراکروز و توسان نیز وجود دارد.
کلید های کنترل سیستم 4WD و خاموش کردنESP و تنظیم نور پشت آمپر ها
در سمت چپ راننده کلیدی با عنوان 4WD Lock به چشم میخورد که نیروی انتقالی به هر دو میل گاردان را یکسان میکند. این وضعیت نیز تنها در تا سرعت 30 کیلومتر بر ساعت قابل استفاده است. در یکی از تست هایی که در برف انجام شد و خودرو بر اثر گیر کردن کاملاً متوقف شده بود و با وجود فعال بودن کلید 4WD Lock اما انتقال نیرو به چرخ های عقب گاهی قطع میشد. . به طور کلی سانتافه ابداً گزینه ی مناسبی برای مسیر ها خارج از جاده نیست و قابلیت آفرود ضعیفی دارد. در هنگام حرکت خودرو نرم و بی صدا است ولی تکان های بدنه در مواجه با دست انداز ها میتواند از راحتی سرنشینان عقب بکاهد. در هنگام رانندگی دید مناسبی نسبت به اطراف دارید و با وجود دوربین دید عقب که نمایشگر آن داخل آینه ی وسط جاسازی شده در هنگام پارک نیز مشکلی وجود نخواهد داشت. از نکات مثبت سانتافه فرمان نرم آن است. هندلینگ خودرو نیز در حد معمولی قرار دارد اما با وجود سامانه ی کنترل پایداری (ٍESP) و شش عدد ایربگ سرنشینان احساس امنیت قابل قبولی دارند. صندلی ها نیز شاید نتوانند به خوبی مزدا 3 بدن را در بر بگیرند اما طراحی و راحتی قابل قبولی دارند. سیستم کنترل کشش یا (TCS) نیز موجود است که با فعال کردن ترمز چرخ های در حال هرزگردی از لغزش آنها جلوگیری میکند.
سانتافه را باید خودرویی با هندلینگ و کیفیت متوسط سواری و در عین حال دارای موتوری قدرتمند و لیست امکانات کامل دانست که در مقایسه با رقبای ژاپنی اش مانند نسل اول نیسان مورانو گزینه ی بهتری برای خانواده هاست هر چند با دیگر رقیب ژاپنی اش یعنی لکسس RX اصلاً قابل مقایسه نیست. خودروی مورد بحث در سال 1389 با قیمت حدود 60 میلیون تومان خریداری شده که در آن زمان قیمت مناسبی به حساب میامد اما اکنون مدل 2010 قیمتی حدود 120 تا 130 میلیون تومان را دارد که افزایش بیش از دو برابری قیمت را نشان میدهد ولی باید قبول کرد که این بها برای کراس اوور دست دوم کره ای با موتور 3.5 لیتری کره ای بهایی مناسب است.
• کابین جادار.
• ردیف سوم صندلی.
• موتور قدرتمند.
• طراحی ظاهری مناسب
• قابلیت آفرود پایین.
• پلاستیک سخت کابین.
• هندلینگ متوسط.