چه نام آنها را «فوقالعاده» یا «وحشتناک» بگذارید، برخی از جزئیات طراحی که در نهایت به مدلهای تولید در صنعت خودرو راه پیدا میکنند، واقعاً مسخره هستند. در ادامه ۱۰ ویژگی سوالبرانگیز در خودروها را مرور میکنیم که دقیقاً در همین دسته قرار میگیرند. شما نیز میتوانید به این فهرست بیافزایید؟
رولز رویس مشتریان خود را بهخوبی میشناسد. این کمپانی درک میکند که اگر هر کدام از سرنشینان ثروتمند صندلیهای عقب به هر دلیلی بخواهند با باران تماس پیدا کنند، ممکن است خیس شوند! هیچکس چنین چیزی را نمیخواهد و همینطور، دوست ندارد که پایش به دادگاه! کشیده شود. تنها راهحلی قابلاتکای رولز رویس برای این مسئله، نصب چترهای بسیار گرانقیمت بر روی چارچوب درهای محصولات خود بوده است.
کسی از بالهای بزرگ در خودرویش بدش نمیآید؛ چیزی که در مدلهایی مانند سوبارو STI، پورشه GT3 و خودروهای مسابقه میبینیم. ولی متأسفانه، داج رام دیتونا مفهوم باله عقب را به درستی درک نکرده است. این بال، بیشتر شبیه به یک باربند سیاهرنگ است که از عقب قسمت بارگیر وانت بیرون زده است.
آپشنهایی مانند این در پورشه همچنان قادر هستند در یک لیست کوچک، قیمت نهایی خودرو را برای شما دو برابر کنند. فکر میکنید که مرحله بعدی استفاده از پوشش چرمی، در کدام قسمت از خودرو باشد؟ آیا چرخها گزینه مناسبی نیستند؟!
شاید فولکسواگن میخواسته با قرار دادن یک گل در جلوی رانندگان جدید بیتل دیفرانسیل جلو، حواس آنها را پرت کند و آنها را همچنان راضی و خوشحال نگه دارد. ممکن است هم این یک ابزار هیپنوتیزم باشد که بهطور غیرمستقیم میگوید:
طراحی قدیمی موتور عقب را فراموش کنید. چه کسی به طراحی احمقانه، قدیمی، خطرناک و غیرقابلاعتماد خودروهای موتور عقب نیاز دارد؟ آینده همین خودرو است. من تنها یک گل معمولی هستم و حرفزدن من هم اصلاً عجیب نیست. همین حالا خودرو را بخرید!
وقتی یک جزئیات ریز دارید که ممکن است هیچکس اصلاً متوجه آن هم نشود، دیگر چه نیازی به صرف زمان و طراحی کردن آن است؟ این نوع طراحی در ابتدا، به عنوان یک ویژگی منحصر به فرد در خودروها جلبتوجه می کرد، ولی در حال حاضر این کار احمقانه، رفتهرفته از صنعت خودرو محو شده است. بیایید قبل از اینکه همهگیر شود، کار آن را همینجا تمام کنیم.
وقتی یک خودرو نمیتواند یک صدای جذاب از اگزوز خود بیرون دهد، ظاهرسازی برای این منظور چه فایدهای دارد؟ احتمالاً این خودروساز برای ایجاد یک ظاهر اسپورتی در عقب خودروی مرسدس کلاس سی دیزلی از این خروجیهای غیرضروری استفاده کرده است. در نتیجه، همهچیز باهم در حال «وانمود» کردن هستند. واقعاً اگر یک مرسدسبنز این فرم را برای لولههای اگزوز خود نداشته باشد، چه اتفاقی میافتد؟
وقتی کاپوت یک خودرو را بالا میزنید، اینکه تمام قسمتهای مکانیکی چرکآلود آن را ببینید، حسّ خوبی به شما میدهد؛ چرا که به شما یادآوری میکند که در حال راندن یک «خودرو»، یک اثر زنده از دنیای ماشینها هستید. حالا چرا باید چیزی از آن را پنهان کرد؟ چیزی برای شرمساری وجود ندارد! البته این همه ماجرا نیست و کاستن از میزان صدای موتور دلیل دیگر استفاده از این پوششهاست. اما گاهی نیز در استفاده از آنها زیادهروی شده و چیزی از اجزای موتور مشخص نیست.
مطمئناً یک راه بهتر برای رسم خطوط طراحی یک خودرو نسبت به استفاده یک سری از هواکشهای کاملاً بسته وجود دارد؛ به عنوان مثال میتوان به سراغ یک ظاهر با ویژگیهای پرفورمنس بیشتر رفت. این طراحی چه در یک مکلارن 570S باشد یا در یک داج رام، واقعاً مایه شرمندگی است. طراح این قسمتها را به عنوان ورودی هوا درنظر داشته اما کمپانی، با یک پلاستیک سروته قضیه را هم آورده است.
هیچ چیز به اندازه یک لوگو که با استفاده از پروژکتور LED تعبیهشده در درب خودرو به روی زمین تصویر شده، نمیتواند جلبتوجه کند. ولی اگر بگذاریم خطوط طراحی و صدای خودرو خودشان با مخاطب صحبت کنند، مطمئناً ضرری ندارد. لوکسبودن اتومبیل نیازی به گفتن ندارد؛ آن هم در هر دفعه که یک سوپرمارکت محلی خرید میکنید!
زمان به تاریخ پیوستن سقفهای لندائو را به خاطر دارید؟ ۱۹۳۰؟ ۱۹۳۵؟ کمتر کسی این موضوع را به یاد دارد. شاید عدهای امیدوار بودهاند که با توقف تولید لینکولن تاون کار و فورد کراون ویکتوریا، این سقفها نیز از دنیای اتومبیل کنار روند. ولی این طراحیهای «مسخره» همچنان به زندگی خود ادامه دادهاند و از دست کسی هم کاری ساخته نیست.
منبع:
پدال