رنو در گذشته چندینبار در ایران شکست خورده بود؛ یکبار در پروژه رنو 5 و یکبار در پروژه رنو 21 ، خیلیها میگفتند رنو باز هم یک بازنده بزرگ در بازار ایران خواهد بود اما گویا با موفق بودن روند توافق هستهای این شرکت درحال برندهشدن در بزرگترین بازی اش در بازار آسیاست. این شرکت پس از تحریم تمامی خودروسازان غربی تنها خودروسازی بود که ایران را ترک نکرد. حتی زمانی که شرکت فرانسوی پژو بازار ایران را ترک کرد، رنو در ایران ماند تا جای پژو را بگیرد. حالا این شرکت در حال لحظهشماری است تا پس از توافق نهایی با غرب بزرگترین بازی خود در چند سال اخیر را برنده شود.
در سال 81 سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران به ابتکار رضا ویسه طرحی را با نام پلتفرم مشترک آماده کرد. در آن سالها و بعد از اجرای پروژه سمند مشخص شده بود که بزرگترین ضعف صنعت خودرو ایران نداشتن دانش طراحی و ساخت پلتفرم است. پلتفرم به اجزای اصلی خودرو مانند شاسی، موتور، گیربکس و سیستم تعلیق گفته میشود .در سمند همه این قطعات برگرفته از پژو 405 بودند. همچنین در آن سالها پس از بررسی کارشناسان سازمان گسترش مشخص شده بود یکی از دلایل بد قولی شرکتهای همکار خارجی مانند پژو و کیاموتور با صنعت خودرو ایران، عدم سرمایهگذاری این شرکتها در ایران است.
بر اساس این تجربهها طرحی آماده شد و با وعده بازار رو به رشد ایران به شرکتهای بزرگ ارسال شد. طرح مورد توجه چندین شرکت از جمله فولکس واگن و رنو نیسان قرار گرفت . در آن سالها رنو دچار تحولات ساختاری شده بود .این شرکت از اواسط دهه نود سعی کرده بود به بازارهای خارج اروپا فکر کند. در مهمترین اقدام رنو با خرید 44 درصد سهام این شرکت عملا سکان مدیریت این شرکت ژاپنی را دراختیار گرفته بود. در سال 99 نیسان یک شرکت ورشکسته بود. رنو در آن زمان کارلوس گون را بهعنوان مدیرعامل نیسان راهی ژاپن کرده بود. گون هم طی چند سال نیسان را از ورشکستگی نجات داد و سودده کرد و با این کار شهرتی جهانی بهعنوان ناجی نیسان برای خود دست و پا کرد. رنو به غیر از نیسان شرکت داچیا رومانی را بهطور کامل و شرکت سامسونگ موتور کره را هم به تملک خود درآورده بود. در سال 81 با فعالیتهای تنشزدایی دولت اصلاحات چهره بینالمللی ایران بسیار بهبود یافته بود و سرمایهگذاران خارجی هم به دنبال راهی برای ورود به ایران بودند.
رنو هم که بازار ایران، خاورمیانه و آسیای مرکزی را بسیار مهم میدانست این فرصت را غنیمت شمرد و با طرح سرمایهگذاری مشترک در ایران وارد یک بازی خطرناک شد. این شرکت قصد داشت تقریبا همزمان با رومانی در ایران تولید جدیدترین محصول ارزانقیمت خود یعنی لوگان را آغاز کند. لوگان که در ایران ابتدا ال 90 و بعدا تندر 90 نام گرفت، محصول شرکت داچیا رومانی زیر مجموعه رنو بود که از موتور و گیربکس رنو- مگان بهره میبرد. شرکت داچیا که یک شرکت اروپای شرقی بود پس از جنگ سرد توسط رنو خریده و به طور کامل متحول شده بود. لوگان هم یکی از اولین محصولات داچیا پس از تحول بود. این خودرو برای قشر متوسط در کشورهای توسعهیافته و اروپایشرقی طراحی شده بود. البته بعدها به دلیل استقبال این محصول وارد بازار اروپای غربی شد. این خودرو قرار بود جایگزین پیکان شود برای همین قیمت 6هزار و 700 یورو برای بازار ایران برای این خودرو در نظر گرفته شد که با حساب یورو آن سالها چیزی در حدود 8 میلیون تومان بود اما افزایش قیمت یورو و تاخیرهای پیاپی در تولید این محصول این هدف را محقق نکرد. پلتفرم لوگان x90 نام داشت که قرار بود چندین محصول جدید روی آن طراحی شود .
این پلتفرم همچنین به سایپا و ایران خودرو امکان میداد خودرویی با نشان خود را روی این پلتفرم طراحی کنند و وارد بازار کنند . طرح پلتفرم مشترک اینگونه بود که قرار بود حدود 50 قطعهساز ایرانی که در ابتدا 50 درصد قطعات تندر را در ایران میساختند وارد زنجیره جهانی رنو- نیسان شوند و قطعاتشان صادر شوند. قرار بود خودرو با ساخت داخل 50 درصد آغاز شود و ظرف چند سال ظرفیت ساخت داخل آن به 80 درصد برسد. قرار بود تولید در مدت 4 سال به 300 هزار دستگاه در سال برسد و رنو هم در فاز دوم کارخانه مستقل خود در ایران را با ظرفیت 200 هزار دستگاه راهاندازی کند. قرار بود حداقل 20 درصد محصولات تندر 90 که آن روز ال 90 نامیده میشد صادر شوند و ایران به پایگاه منطقه ای رنو نیسان در خاورمیانه و آسیایمیانه تبدیل شود. حتی قرار بود مرکز طراحی رنو در آسیا در ایران دایر شود . برای شروع این طرح بلندپروازانه 5/1 میلیارد دلار سرمایهگذاری اولیه انجام گرفت که سهم رنو 51 و سهم طرفهای ایرانی یعنی سازمان گسترش، ایرانخودرو و سایپا 49 درصد بود. این سرمایهگذاری بزرگترین سرمایهگذاری خارجی در صنعت ایران پس از انقلاب است. در سال 83 شرکت رنوپارس تاسیس شد اما در سال 84 با تغییر دولت پروژه رنو وارد اولین دستانداز خود شد .
در سال 84 وزارت صنایع دولت محمود احمدینژاد پروژه تندر 90 را استعمار نوین فرانسه نامید و جلوی تولید و فعالیتهای این شرکت تا سال 86 گرفته شد. در ادامه یک اصلاحیه توسط وزارت صنایع در آن زمان تهیه شد و به امضای دوباره مدیران رنو رسید. جالب آنکه در این اصلاحیه همان موارد قراداد اولیه تنها یک بار دیگر تکرار شده بود. بهعنوان نمونه یکی از ایرادات گرفته شده ساخت داخل پایین بود در حالی که در قراداد اول بر تولید با ساخت داخل 50 درصدی تاکید شده بود. در اصلاحیه هم دوباره تولید با ساخت داخل 50 درصد گنجانده شد . در سال 86 و با شروع دوباره پروژه به صورت جدی از طرفی چشم مدیران رنو ترسیده بود و از سوی دیگر وضعیت بینالمللی برای ایران تغییر کرده بود و ایران به آرامی وارد فاز تحریمها میشد.
بهدلیل این فضا و تاخیرهای رخداده قیمت اولین تندر 90ها بسیار بالاتراز پیکان بودند (در تیپهای مختلف بین 11 تا 14 میلیون تومان) برای همین پراید عملا جایگزین پیکان شد. واحد طراحی رنو در آسیا به جای ایران از هند سر درآورد و فاز دوم برنامه رنو در ایران به فراموشی سپرده شد. با تغییر مدیران دو شرکت ایرانخودرو و سایپا هیچگاه خودرویی با نشان این شرکتها روی پلتفرم تندر 90 طراحی نشد و عملا تیراژپایین سبب شد صادرات توجیهپذیر نباشد . در رنو اما یک طوفان مدیریتی به راه افتاد و کارلوس گون که مدیر نیسان بود همزمان مدیر رنو هم شد. وی پس از مدتی پیمان کارگر که از مدیران نزدیک به وی بود را برای نجات پروژه به ایران فرستاد . در سال 89 پیمان کارگر برای نجات پروژه ایران راهی تهران شد. وی از نزدیکان کارلوس گون بهشمار میرود و از استعدادهای مدیریتی این شرکت است.
آخرین سمت پیمان کارگر قبل از ورود به ایران قائم مقام مهندسی، تعمیرات و گارانتی محصولات رنو در حوزه خدمات پس از فروش رنو بود. وی در سال 1996 به واحد مدیریت مهندسی وسایل نقلیه رنو پیوست ودر سمتهای مختلفی چون مسئول مدیریت طول عمر قطعات، طراح فضای داخلی خودروهای خانوادگی بزرگ لوکس (M2S) و مسئول طراحی هندسی مجللترین خودرو رنو(Vel Satis) به فعالیت پرداخت. وی به همراه نیسان، سرویس مهندسی جدیدی در اتحاد رنو– نیسان را راهاندازی کرده است . (وی هماکنون در کنار پروژه ایران، مدیرخاورمیانه رنو نیز هست) با این تجربهها و همچنین ملیت ایرانی، کارلوس گون مدیرعامل رنو نیسان امید داشت تا بتواند وضعیت پروژه ایران را کمی بهبود دهد. در سال 89 بخش زیادی از مدیران رنو معتقد بودند پروژه ایران باید پایان یابد چون زیان ده و خطرناک است . اما یک سال پس از ورود پیمان کارگر به ایران تولید رنو به شدت افزایش یافت. او طرح شریک استراتژیک صنعت خودرو ایران برای رنو را پس از ناکامی سالهای پیش در سر داشت.
قرار بود ایران پایگاه منطقه ای رنو شود و بخش اصلی قرارداد یعنی صادرات 20 درصدی به تحقق بپیوندد. البته ابتدا باید نیاز بازار ایران تامین میشد. رنو در سال 90 قصد داشت تولید سری جدید محصولاتش را هم در ایران آغاز کند. اما به ناگاه دوباره همه چیز دستخوش تغییر شد. در سال 91 تحریمها برای صنعت خودرو ایران بسیار جدی شد. در این سال ابتدا پژو ایران را ترک کرد و پس از آن کیا روابطش با شریکش را به حداقل رساند حتی تویوتا و شرکتهای خارجی حاضر در بازار ایران هم امتیاز را از نمایندگان فروششان از ایران پس گرفتند. در این وضعیت نقل انتقال پول پس از تحریم بانکی از ایران به فرانسه غیر ممکن شده بود و قیمت مواد اولیه در ایران هم به شدت افزایش یافته بود. رنو در این سال به دلیل پروژه ایران و زیانهای سالهای گذشته اعلام 500 میلیون یورو زیان کرد اما چه میشد کرد؟ این شرکت از یکسو سرمایهگذاری بزرگی در ایران کرده بود از طرف دیگر خود را تنها شرکت بزرگ غربی حاضر در بازار ایران میدانست که شاید اگر ورق بر میگشت بازی بزرگی را برده بود و بازار ایران را از چنگ شریک خانگی خود پژو درآورده بود. این شرکت به فعالیتهای خود ادامه داد تا عملا تحریمهای جهانی صنعت خودرو ایران را هم شامل شد .
حال اگر رنو با ایران همکاری میکرد دچار تنبیههای شدید مالی میشد. از طرفی سرمایههایش در آمریکا مورد خطر قرار میگرفت از سوی دیگر ادامه همکاری با ایران میتوانست نیسان شریکش را هم که در بازار آمریکا دارای بازار بزرگی است به خطر اندازد برای همین در یک تصمیم استراتژیک این شرکت تصمیم گرفت اعلام کند فروش قطعه به ایران را قطع میکند اما با این شگرد همچنان دفترش را در ایران باز نگه داشت و با قطعات موجود در انبارهایش به صورت جیرهبندی به تولید ادامه داد، به امید آنکه رئیسجمهور جدید ایران یعنی حسن روحانی گره مشکل هستهای را باز کند. امید رنو به بار نشست و پس از توافق اولیه ایران و گروه 1+5 تحریمهای صنعت خودرو ایران برداشته شد و دوباره خون تولید به خطوط تولید این شرکت در ایران بازگشت. حالا پس از تفاهم لوزان، رنو خود را برای شروع برنامههای جدیدش پس از توافق نهایی آماده میکند.
رنو هماکنون قصد دارد سرمایهگذاری مستقیم خود را بیشتر شامل سرمایهگذاری برای تولید موتور و گیربکس در ایران کند. رنو هماکنون برای تولید خودرو شاسیبلند کلئوس در پارسخودرو برنامهریزی کرده و قصد دارد دیگر خودرو شاسیبلندش یعنی داستر را از طریق ایرانخودرو عرضه کند . داستر روی پلتفرم تندر 90 ساخته شده است. دیگر خودرو ساخته شده روی پلتفرم تندر 90 ساندرو است که تولیدش در گروه سایپا نهایی شده است. وانت تندر 90 هم از دیگر محصولات تولید شده در ایرانخودرو خواهد بود. این شرکت همچنین دو محصول جدید را یعنی کلیو و کپچر توسط ایرانخودرو عرضه میکند. در زمینه واردات خودرو هم، این شرکت فعلا با نگین خودرو همکاری میکند.
نگین خودرو شرکتی است تحت تملک سرمایهگذاران وارد کننده تویوتا در ایران، این شرکت البته در سالهای اخیر چندان موفق نبوده و با واردات محصولات متفرقه از طریق کشورهای حاشیه خلیجفارس سبب نارضایتی شدید رنو هم شده است . گذشته از این برنامهها رنو قصد دارد ایران را پایگاه اصلی منطقهای خود در غرب آسیا، آسیای میانه و خاورمیانه کند. البته برای کامل شدن بازی رنو در خاورمیانه این کشور همچنان کمی احتیاج به شانس دارد. برای رسیدن به این هدف فعلا این شرکت باید امیدوار باشد کمی اوضاع جنگی خاورمیانه آرامتر شود .