از آخرین باری که یک زن در لیست ورودی مسابقات فرمول یک حضور داشت، 30 سال میگذرد، اما به نظر میرسد موانع در راه حضور زنان در فرمول یک کماکان در حال افزایش هستند.
در سال 1992، جیووانا آماتی، راننده مسابقه ایتالیایی وارد سه جایزه بزرگ شد. او، مانند بسیاری از رانندگان تاریخ فرمول یک، از خانوادهای فوقالعاده ثروتمند بود و توانسته بود مسیر شغلی خود را در اشکال مختلف موتوراسپرت دنبال کند، از جمله حضور در مسابقات F3000 در ژاپن و اروپا. . او با برابهام قرارداد امضا کرد، تیمی با یک خودروی نافرمان و غیر قابل اعتماد؛ BT60B. این خودرو در آن فصل تنها سه بار توانسته بود آنقدر سریع باشد که واجد شرایط حضور در مسابقه شود، یک بار در دست همتیمی آماتی و دو بار توسط دیمون هیل، که بعداً جایگزین آماتی شد.
اگر بگوییم آماتی فرصت آن را نداشت تا نشان دهد چه کارهایی میتواند انجام دهد، کاملاً درست است. تصور اینکه کسی با یک چنین خودروی به درد نخوری چیز زیادی از خودش نشان دهد، خیلی دشوار است، به علاوه، یک فرصت سه مسابقهای، حتی با استانداردهای امروزی هم قابلیتهای فرد را نشان نمیدهد. البته او با سابقهای شگفتانگیز از F3000 به فرمول یک نیامده بود، اما این هم دلیل نمیشود، چرا که قهرمان فعلی فرمول یک، مکس ورشتاپن هم تا قبل از سال گذشته هرگز عنوانی در اتومبیلرانی به دست نیاورده بود.
بعد از حضور آماتی در سه آخر هفته به عنوان یک راننده فرمول یک، دیگر هیچ زنی در مسابقات جایزه بزرگ شرکت نکرده است. آخرین نفر سوزی وولف بود که در سال 2014 برای ویلیامز در FP1 رانندگی کرد. در حال حاضر به جز چندین گروه رانندهی جونیور، هیچ زنی حتی نزدیک به شرکت در مسابقات فرمول یک نیست، و این رانندگان هم باید سالهای بسیار موفقی پیش رو داشته باشند تا بتوانند به فرمول یک برسند.
یکی از موانع بزرگ در مسیر رسیدن یک زن به به مسابقات فرمول یک این است که دیگر مانند روزهای قدیم، رانندگان نمیتوانند با حداقل تجربه قبلی به صندلی خودروهای این مسابقات برسند. حتی فردی مانند نیکیتا مازپین نیز صرف نظر از اینکه چقدر پول میتواند به یک تیم بیاورد، تا حدی باید الزامات فدراسیون بینالمللی اتومبیلرانی را برآورده میکرد. این یک مانع است، اما نه به این دلیل که رانندگان زن در پاس کردن این الزامات توانا نیستند، بلکه به این دلیل که سیستم امتیازدهی برای واجد شرایط دریافت این گواهینامهی ویژه شدن، رانندگان جوان را به طور خاص به سمت دو سری هدایت می کند: فرمول دو و فرمول سه فدراسیون بینالمللی اتومبیلرانی.
با توجه به اینکه فرمول دو و فرمول سه نسبت به سایر سریهای جونیور امتیاز بیشتری برای گرفتن گواهینامهی ویژه دریافت میکنند، بدیهی است که همه میخواهند در آنها حضور داشته باشند. این یعنی اینکه رقابت برای رسیدن به صندلی راننده و قیمت این صندلیها بسیار زیاد است. اگرچه تیم و رانندگان تلاش میکنند تا حد امکان، آمار و ارقام را پنهان کنند، شایعه شده است که برای نشستن روی صندلی یک خودروی فرمول دو در طول یک فصل میتوان آن را با قیمتی بیش از 3.8 میلیون دلار خریداری کرد که این قیمت در مواردی به بالای 7.7 میلیون دلار هم میرسد. از زمانی که سیستم گواهینامهی ویژه در سال 2015 راهاندازی شد، هزینههای فرمول دو، به صورت مشخص، به شدت افزایش یافته است.
وقتی فرمول دو گران است، قیمت فرمول سه نیز بالا میرود، زیرا رانندگانی که نتوانستهاند صندلی سری بالاتر را حفظ کنند، به طور پیشفرض به سری پایینتر میروند. این بدان معناست که رانندگان زن، که کمتر از حمایت آکادمیهای جونیور یا مدیریت سنگین وزن فرمول یک برخوردار هستند، بیشتر احتمال دارد که شکست بخورند. جیمی چادویک، قهرمان دو دوره از مسابقات سری W، امسال برای فرمول دو یا فرمول سه هدفگذاری کرده بود، اما باید دوباره از عنوان قهرمانی خود دفاع کند، چرا که حتی پروفایل او و پشتوانهی میلیون دلاری حاصل از قهرمانیهایش نیز نمیتواند او را به این هدفگذاری برساند.