هنگامی که افراد به دنبال یک وسیله نقلیه جدید می گردند، ویژگی های متفاوتی را دنبال می کنند که یکی از آنها سرسخت بودن آنهاست. یک وسیله نقلیه سخت در برابر فشار بیشتر مقاومت می کند، به این معنی که می توانید بدون نگرانی از آسیب دیدن، با آنها وارد ماجراجویی شوید. خودروی بادوام به معنای است که عمر طولانی تری دارد و به تعمیر و نگهداری نیاز کمتری دارد. طیف وسیعی از خودروهای سرسخت را وجود دارد که تعداد زیادی از آنها هنوز در جاده های شهری و بزرگراه ها تردد می کنند.
قطعاً همهٔ خودروسازان دوست دارند محصولاتشان به دوام بالا شهرت پیدا کنند و تویوتا پادشاه این شهرت در ایالاتمتحده و سراسر جهان است. این شهرت زمانی جدی شد که تویوتا کمری مدل ۱۹۹۲ را بهعنوان مدلی جهانی معرفی کرد. این خودرو به دلیل تعمیر و نگهداری ساده، به قابلیت اطمینان و هزینههای نگهداری پایین شهرت یافت. سپس با افزایش سن این نسل از کمری، دیدن کارکردهای ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار کیلومتر روی صفحه آمپر آن به موضوعی معمول تبدیل شد درحالیکه عمر مورد انتظار آن ۲۵۰ هزار کیلومتر بود. حتی تاکنون کمریهایی با کارکردی بیش از ۵۰۰ هزار کیلومتر را دیدهایم که مالکان آنها گفتهاند در طول این سالها فقط روغن خودرو را عوض کردهاند. تویوتا کمری هرگز خودروی هیجانانگیزی نبوده است اما قطعاً شهرت فوقالعادهای به دوام و قابلیت اطمینان دارد.
مثل کمری، نسل سوم هوندا آکورد هم در دههٔ ۹۰ به دوام بالا شهرت یافت. نسلهای سوم و چهارم این سدان ژاپنی به خودروهای نامیرا شهرت پیدا کردهاند که دلیل آن مشاهده نمونههایی با کارکرد بیش از ۱.۵ میلیون کیلومتر است. بهعنوانمثال، یک آکورد مدل ۱۹۹۰ در سال ۲۰۱۱ از مرز کارکرد یک میلیون مایل یا ۱.۶ میلیون کیلومتر گذشت و مالک آن کاری جز سرویسهای دورهای توصیهشده توسط سازنده را انجام نداده بود. هوندا به مالک این خودرو یک آکورد صفرکیلومتر هدیه کرد. اخیراً یعنی در سال ۲۰۱۹ نیز یک آکورد مدل ۲۰۰۰ در کارولینای شمالی از مرز کارکرد یک میلیون مایل عبور کرد.
محصولات ولوو با نامهای سه عددی متعلق به دهههای ۷۰، ۸۰ و اوایل ۹۰، به تانکهایی شهرت دارند که هیچگاه از بین نمیروند. بسیاری از نمونههای ولوو ۲۴۰ استیشن توسط والدین به فرزندان دانشجو داده شدند و با جان سالم به دربردن از سفرهای جادهای طولانی و تعمیرات و سرویسهای دیربهدیر، به دست مالکین چهارم و پنجم رسیدند؛ اما مشهورترین ولوو به جانسختی، یک P1800 مدل ۱۹۶۶ متعلق به شخصی در نیویورک است که در سپتامبر سال ۲۰۱۸ به کارکرد سه میلیون مایل معادل ۴.۸ میلیون کیلومتر رسید. همچنین یک ولوو ۲۴۵ GL مدل ۱۹۷۹ که بهعنوان خودروی شرکتی مورداستفاده قرار میگرفت نیز توانست به کارکردی بیش از ۲.۵ میلیون کیلومتر دست پیدا کند.
بیتل سالهای سال بدون تغییر روی خط تولید ماند اما برای اولین بار در سال ۱۹۵۰ به ایالاتمتحده آمد و در سال ۱۹۷۹ واردات آن متوقف شد. این روزها نمونههای اولیهٔ این خودرو بیشتر در کلکسیونها نگهداری میشوند اما هنوز هم میتوان مدلهای دهههای ۶۰ و ۷۰ آن را دید که بدون پوسیدگی در حال تردد در جادهها هستند. بیتل به خاطر نگهداری بسیار ساده و آسان توانست کل دنیا را فتح کند. مهمترین ویژگی این خودرو پیشرانهٔ هوا خنک آن بود که یعنی هیچ سیستم خنککننده با آبی در آن وجود نداشت و به همین دلیل فقط زنگزدگی میتوانست آن را از پای درآورد. حتی در حال حاضر نیز هنوز قطعات این خودرو بهراحتی پیدا میشوند و میتوان آن را در پارکینگ خانه تعمیر کرد.
E کلاس نسل W123 بهعنوان یکی از بادوامترین محصولات تاریخ مرسدس بنز شناخته میشود. نمونههای دیزلی این خودرو از این لحاظ شرایط بهتری دارند و از دوام بسیار بالایی برخوردار هستند. این مدلها پیشرانهٔ دیزلی ساده و خوشساختی دارند که میتوانند بیش از ۸۰۰ هزار کیلومتر را بدون نیاز به سرویس یا تعمیر اساسی طی کنند. بهترین مثال برای اثبات دوام بالای این مرسدس پیدا کرد، نمونهای متعلق به یک راننده تاکسی یونانی است که کارکردی بیش از ۴.۵ میلیون کیلومتر دارد.
در مورد دوام فورد کراون ویکتوریا حتی یک کتاب نوشته شده است! هرچند نسخههای پلیس و تاکسی این خودرو با قطعات ارتقاءیافته مثل سیستم تعلیق و خنککنندهٔ روغن قویتر تولید شدند اما این قطعات برای رانندگیهای معمولی نمونههای شخصی ضروری نیستند و فرمول کلی همهٔ نسخههای کراون ویکتوریا باهم یکسان بود: یک پیشرانهٔ V8 قدرتمند، اکسل عقب صلب، شاسی مستقل مشابه پیکاپ و گیربکس خراب نشدنی. هرچند کراون ویکتوریا در سال ۲۰۱۱ از روی خط تولید کنار رفت اما هنوز در بازار خودروهای کارکرده هزاران نمونه از آن وجود دارد و احتمالاً تا ده بیست سال دیگر همچنان در جادهها تردد خواهند کرد. کراون ویکتوریا همچنین یکی از قابلاعتمادترین خودروهای تاریخ آمریکا محسوب میشود تا جایی که یک ناشر آمریکایی با یک نمونه از آن بیش از ۷۵۰ هزار کیلومتر رانندگی کرد و سپس کتابی با عنوان «خودرویی که نتوانستم فرسوده کنم» را در این رابطه نوشت.
هرچند جیپ چروکی XJ در سال ۱۹۸۴ به بازار آمد اما زمانی که در سال ۱۹۸۷ پیشرانهٔ شش سیلندر خطی برای آن ارائه شد به دوام بالا شهرت یافت. البته اگر در حال حاضر یک نمونه از این خودرو را بخرید، داخلی کثیفی دارد، پنجرههایش پایین نمیآیند و رادیوی آن زمزمهٔ آزاردهنده دارد اما همچنان بدون مشکل راه میرود. هرچند چروکی XJ شاسی مستقل ندارد (این خودرو یکی از مدعیان اصلی اولین کراساوور دنیا است) اما از تواناییهای آفرود مناسبی برخوردار است از و سیستم انژکتور فوقالعاده بادوامی بهره میبرد.