پس از واگذاری مدیریت گروه صنعتی ایرانخودرو به بخش خصوصی و بسته شدن این پرونده، اینبار مخالفانی که حتی تجربه مدیریت یک کسبوکار کوچک را هم ندارند، حملات خود را متوجه گروه خودروسازی سایپا کردهاند. بهانه این بار، اعلام تمایل کرمان موتور برای خرید سهام این گروه خودروساز است.
در حالی که سال ۱۴۰۳ به روزهای پایانی خود نزدیک میشود، یکی از بزرگترین خواستههای فعالان صنعت خودرو محقق شده است. مسیری که در دوران ریاستجمهوری مرحوم رئیسی مورد تأکید قرار داشت، سرانجام در دوره پزشکیان، علیرغم مخالفتها و کارشکنیهای متعدد، به نتیجه رسید.
اندکی پس از اتمام خصوصیسازی گروه صنعتی ایران خودرو، انتشار نامهای از اعلام تمایل شرکت کرمان موتور به تملک سهام گروه خودروسازی سایپا، موج جدیدی از حملات را به خصوصی سازی با اسم رمزی جدید اما مشابه همان مسیر قبلی کلید زد.
پروژه همان است و تنها نام کرمان موتور جایگزین قطعه سازی کروز و سایپا به جای ایران خودرو ورد زبان مخالفان شده است.
اینبار اما مخالفان پرده را کنار زدند و افراد سیاسی را که طبیعتا باید حامی خصوصی سازی باشند به صداوسیما آورده و تخریب را آغاز کردند.
چرا ابراز مخالفت سیاسیون با خصوصی سازی صنعت خودرو، افکار عمومی را همراه خود نمیکند!؟
مهمترین دلیلی که افکار عمومی با نظرات این اشخاص همراه نمیشود، جایگاه مخالفان در جلب نظر آرای مردمی است. برخی مخالفان که با آرای زیر ۱۰ درصد راهی مجلس شورای اسلامی شده و امروز از تریبون نمایندگی مجلس، مخالفت با خصوصی سازی را رهبری میکنند، جایگاه اجتماعی و سیاسی برای این همراهی را در اختیار ندارند.
موضوع دوم این است که مخالفان، حتی تجربه اداره یک نانوایی را در رزومه خود ندارند که حداقل امیدوار باشیم نظرات آنها در راستای سازندگی و بهبود شرایط صنعت خودرو است.
موضوع مهم دیگر این است که، بیشتر آقایانی که امروز ساز مخالفت با خصوص سازی را مینوازند در برهههای مختلف، آسیبهای بسیاری به صنعت خودرو زدند، از تحمیل نیروی مازاد به خودروسازان تا اجبار به ساخت خطوط تولید استانی بدون پشتوانه اقتصادی!
آنچه گفته شد تنها بخش کوچک اما مهمی از دلایل عدم همراهی افکار عمومی با نظرات این دست مخالفان است.
یقینا مخالفان از مخالفت با خصوصی سازی دست برنمیدارند و برخلاف مسیری که در مخالفت با واگذاری سهام ایران خودرو پیمودند، این بار از ابتدا صداوسیما را نیز پای کار آوردند تا بتوانند از پیشرفت خصوص سازی و سرایت آن به گروه خودروسازی سایپا جلوگیری کنند.
کلیدواژه مخالفان در این دور نیز کرمان موتور است و نامه اعلام تمایل به تملک سهام سایپا این بهانه را به دست مخالفان داده است اما توجیحی که مطرح میکنند به هیچ عنوان منطقی نیست.
مخالفان مدعی هستند که کرمان موتور یک مونتاژکار است و سایپا را از مسیر خودروسازی منحرف میکند اما به مسیری که کرمان موتور در دو سال اخیر پیموده است، توجه نمیکنند.
خودروسازان ایرانی در این سالها با مشکلات زیادی دست به گریبان بودند و سهم خودروسازان بخش خصوصی از این مشکلات بسیار بیشتر بود تا جایی که موجب ایجاد نارضایتی عمومی نیز شد اما باید یک سوال مهم از مخالفان پرسید.
آیا مقصر مشکلاتی که خودروسازان بخش خصوصی با آن دست و پنجه نرم میکنند، سیاستی بود که اتخاذ کردند یا در حال تاوان دادن در موضوعی هستند که به هیچ عنوان در بروز آن دخیل نبودند؟ اگر مخالفان پاسخ این سوال را با صداقت بدهند، یقینا وضعیت برای بسیاری از مردم روشن خواهد شد.
هیچکس منکر مشکلات موجود در صنعت خودروی ایران و حتی خودروسازان بخش خصوصی نیست، اما این مسئله نمیتواند بهانهای برای مخالفت با خصوصیسازی باشد.
ریشه اصلی مشکلات این صنعت، دخالتهای دولتی و بروکراسی اداری ناشی از سیاستهای دولتی است. خصوصیسازی، تنها راه عبور از این چالشها محسوب میشود، فارغ از اینکه کرمان موتور، کروز یا هر شرکت دیگری که توان مالی اجرای این امر را دارد، متولی آن باشد.