برخی چیزها برای آنهایی که مبتکر هستند در ابتدای امر ناامیدکننده هستند. برخی از ایدهها هم بهمرور خستهکننده به نظر میآیند. هیچکسی دوست ندارد که پیروزی رقبایش را در زمان شکست خودش ببیند، مخصوصاً زمانی که ایدهای نوآورانه داشته باشید. با ساخت رنجروور اِووک کانورتیبل، لندروور قدم در منطقهای گذاشته که در آن، درزمانی درست و در مکانی درست قرار دارد. آیا بالاخره دنیای خودرو برای پذیرش شاسیبلند لوکس کانورتیبل آمادگی دارد؟ لندروور با ساخت اووک کانورتیبل به این سؤال پاسخ خواهد داد.
شاسیبلند کانورتیبل، همانطوری که جیپ گواهی خواهد داد، ایدهی جدیدی نیست. زمانهایی وجود داشته که شاسیبلندهای روبازی بهصورت همزمان در بازار وجود داشته است. اما ایدهی جدید، ساخت شاسیبلند لوکس کانورتیبل است که احساسات را برمیانگیزد زیرا ایدهی ساخت شاسیبلند لوکس به 20 سال اخیر برمیگردد. متأسفانه، اولین کوشش در این مسیر، نیسان مورانوی کراسکابریولت بود که شکستی بزرگ در بازار به همراه داشت. از دلایل این شکست میتوان به این موارد اشاره کرد:
1) مورانو نشان نیسان را داشت نه اینفینیتی
2) قیمت این خودرو از 40 هزار دلار آغاز میشد درحالیکه هنوز یک نیسان مورانو بود
3) بهصورت ظالمانهای زشت بود.
اگرچه که مورانو یک شکست بود، اما در زمان خود تلاشی روبهجلو محسوب میشد. از زمانی که این خودرو از خط تولید خارج شد، شاسی بلندها خصوصاً در بخش شاسی بلندهای لوکس، در بین مردم بسیار محبوب بودند. کانورتیبل های لوکس سدان هم به همین ترتیب تکثیر یافتند. حال نوبت تولد دورگهای خاص بود، یعنی تولید شاسیبلند لوکس کانورتیبل.
البته که لندروور کار خود را از موقعیت بسیار بهتری شروع کرده است. خودروهای لندروور پیشازاین در بخش گرانقیمتهای بازار حضورداشتهاند و برند رنجروور نیز هدایت این بخش را بر عهده دارد. خریداران هم حاضرند مبلغی بیش از 40 هزار دلار بپردازند و عموماً دربارهی قیمت نگرانی خاصی ندارند. اینگونه افراد همچنین بیش از یک خودرو دارند و همین امر خرید یک خودروی کانورتیبل را در نظر آنها امری منطقی نشان میدهد. این موضوع قطعاً به محبوبیت اووک ضربه نخواهد زد.
خوشبختانه برای لندروور، تبدیل اووک به نسخهی کانورتیبل اثری خوب بر بدنهی زیبای این خودرو گذاشته است. خط کمر خودرو (خطی که باعث جدا شدن بدنه از شیشههای جانبی میشود) بهصورت مستقیم و محوری حرکت کرده و بنابراین برداشتن سقف نیاز به طراحی جدید در کنارهها از بین برده است. لندروور حتی قادر بوده تا خط سقف شیبدار مدل سقف سخت را در سقف نرم نسخهی کانورتیبل حفظ کند و هر دو نسخه از نمای یکسانی در سقف برخوردار باشند. در کل اووک کانورتیبل شبیه وان حمامی است که روی چرخها قرارگرفته و سقف نیز باز است! خط کمر خیلی بالا است و شما از بیرون خودرو تنها میتوانید سر سرنشینان را ببینید. شاید بهتر باشد که رنگ سفید را سفارش ندهید. رنگ نارنجی عالی است و نمایی بینظیر به خودرو میبخشد.
سقف از نوع نرم بوده و از 5 لایه تشکیل شده که تقریباً بهصورت بیصدا تا میخورد و از مکانیسمی خودکار برای قفل شدن روی شیشهی جلو برخوردار است. برای باز و بسته شدن سقف به ترتیب به 21 و 18 ثانیه زمان لازم است و تا سرعت 48 کیلومتر بر ساعت میتوان سقف را باز و بسته کرد. مورد شگفتانگیز آنکه کابین در زمان بالا بودن سقف ساکت است. فقط کمی صدای باد از شیشههای بدون چارچوب خودرو به گوش میخورد اما باید گفت که صدای داخل کابین بهاندازهی یک سدان لوکس متوسط کم است. سرنشینان جلو بهراحتی میتوانند مکالمهای آرام با سقف بسته تا سرعت 130 کیلومتر بر ساعت داشته باشند. مفتخریم اعلام کنیم که در سرعتهای بالا مزاحمتی وجود ندارد. دید بیرونی با سقف بسته واقعاً نسبت به نسخهی معمولی با سقف سخت بهتر است و این امر به لطف پنجرههای بدون چارچوب کناری میسر شده است، هرچند که پنجرهی عقبی کوچکتر از نسخهی سقف سخت میباشد.
باز کردن سقف هم لذتی زائدالوصف دارد. باوجود بادگیرهای نصبشده در صندلیهای عقب، هیچگونه بادی در صندلیهای جلو احساس نمیشود. البته وجود باد را کمی در موها و مخصوصاً در کنارهها احساس خواهید کرد اما تندباد و مزاحمت جدی وجود ندارد. آنچه که باعث شگفتی بیشتر است، فضای آرام کابین با سقف باز است. سرنشینان جلو هنوز هم میتوانند با سقف باز در سرعت 130 کیلومتر مکالمهای نرمال داشته باشند. اگر مجبور باشید که سرنشینان بیشتری را حمل کنید، باید بادگیرها را در صندوقعقب جای دهید و بنابراین باد بیشتری به موهای شما خواهد پیچید (واقعاً باعث شلوغکاری میشود) اما هنوز هم خبری از تندبادهای عذابآور نیست. مکالمه با سرنشینان عقب نیاز به انرژی بیشتری دارد و در سرعتهای بالا باید با صدای بلند صحبت کنید.
سوار و پیاده شدن از صندلیهای عقب نیز مسئلهای دیگر است. صندلیهای جلو خم میشوند و به جلو حرکت میکنند اما این حرکت بهاندازهای نیست که باب میل شما باشد. فاصلهای که برای رد شدن شما وجود دارد کم است و ارتفاع بالای شاسیبلند، سوار و پیاده شدن را سختتر هم میکند. با سقف بسته که سوار و پیاده شدن مانوری نفسگیر محسوب میشود. حداقل با سقف باز اوضاع کمی بهتر است و شما قادرید که بایستید و کنارهی خودرو را برای پایداری بیشتر بگیرید.
زمانی که در صندلیهای عقب قرار بگیرید، خواهید فهمید که جای بدی برای نشستن نیستند. بالشتکها بزرگ بوده و فضای شانه و سر هم از حد معمولی بیشتر هستند. یک فرد با وزن متوسط میتواند بهصورت راحت در صندلی عقب و پشت کسی که در جلو نشسته بنشیند، البته در این حالت فضای زیادی برای حرکت وجود نخواهد داشت. بهترین حالت این است که دو سرنشین در خودرو قرار گیرند یا سرنشینان عقبی خردسال باشند. صندلیهای عقب نسبتاً به انتهای خودرو نزدیکاند و با سقف بسته، صورت شما در گوشهی پنجرههای کوچک عقب قرار خواهد گرفت. این حالت به همراه خط کمر خودرو میتواند نشستن در صندلیهای عقب را به کابوسی سخت تبدیل کرده و احساس کلاستروفوبیا را به وجود آورد (ترس از فضاهای تنگ و محصور را کلاستروفوبیا میگویند). البته شما میتوانید همهی این موارد را دربارهی همهی خودروهای کانورتیبل بیان نمایید.
ساختار سقف هر خودرویی مقداری از سفتی را به چارچوب اضافه میکند و همین مسئله میتواند به وقوع مسائلی منجر شود اما لندروور مراقب این موارد بوده است. ما در مسیرهای جادهای و آفرود اثری از پیچوتاب خوردن شاسی را مشاهده نکردیم.
اووک کانورتیبل هم آفرود مؤثری دارد و در هوای زمستانی همانند برادر سقف سخت خود نشان میدهد. لندروور با ارائهی قابلیتهای آفرود بر اعتبار خود افزوده، حتی با دانستن این موضوع که خریداران اووک هرگز ریسک کثیف شدن خودرویشان را به جان نمیخرند. اگر این کار را انجام دهند، اووک کانورتیبل این کار را به خوبی برادر معمولی خود انجام میدهد. اما واقعاً، توانایی آفرود و سیستم چهارچرخ متحرک برای جلبتوجه خریداران در شرایط زمستانی هم بکار میرود، برای کسانی که نمیخواهند خودروی خود را 6 ماه از سال خانهنشین کنند.
در مسیرهای جادهای و همچنین آفرود، تفاوتی بین اووک کانورتیبل و نسخهی سقف سخت وجود ندارد. ما دو خودرو را شانهبهشانه راندیم تا مطمئن شویم که تفاوتی در مباحث هندلینگ، شتاب گیری و یا توقف وجود ندارد. ویژگی نیروی محرکهی فعال درزمانی که اکسل عقبی موردنیاز نیست، آن را قطع میکند و مصرف سوخت را بهبود میبخشد. این ویژگی قابلمشاهده نیست و اثری بر هندلینگ یا توانایی آفرود ندارد.
اما تستهای اروپایی پیشنهاد میکنند که مصرف سوخت این مدل بهتر از نسخههای قبلی میباشد. اووک همچنین سریعتر از آنچه که روی کاغذ آمده احساس میرود. حتی در دور موتور 6000 دور بر دقیقه، احساس میشود که پیشرانه دل و جرئت زیادی داشته و هرگز احساس خستگی به آن دست نمیدهد.
بخشی از شهامت اووک کانورتیبل به گیربکس 9 سرعته ی اتوماتیک این خودرو برمیگردد. ما از این گیربکس نفرت داشتیم اما بالاخره خودروساز پس از سالها در این گیربکس تغییراتی صورت داده است و این گیربکس تعویضهای نرمتر و هوشمندانهتری را به نمایش میگذارد.
سیستم اطلاعات و سرگرمی لمسی جدید هم بهطور قابلملاحظهای بهبود یافته است. حالا با صفحه ای 10.2 اینچی، رفتار متمدنانه تری را دارد. با سخت افزاری مشابه با تبلت ها و اسمارت فون ها، صفحهنمایش فوراً به عملهای شما واکنش نشان میدهد.
اووک کانورتیبل همچنین چندین بهبود دیگر را نسبت به برادر معمولی خود نشان میدهد که ازجملهی آنها میتوان به هدآپ دیسپلی و دوربینهای پارک 360 درجه اشاره کرد. ویژگی موردعلاقهی ما دکمهای در پشت سوئیچهای پنجره است که روی درب راننده قرار دارد و به راننده اجازه میدهد که همهی شیشهها را بهصورت همزمان بالا و پایین ببرد.
شاید صندوقعقب خودرو کمترین علاقه را ایجاد کند. اووک هرگز فضای بار بزرگی نداشته و تا شدن سقف نرم خودرو این قضیه را بدتر میسازد. همچنین ورود و خروج اشیا و وسایل به درون صندوقعقب هم بهسختی صورت میگیرد و البته این مورد تنها به اووک کانورتیبل محدود نمیشود.
لندروور انتظار ندارد که تعداد قابلتوجهی از این خودرو را به فروش برساند. این خودرو گرانتر از اووک معمولی بوده و عجیبوغریبتر از آن به نظر میآید.
صرفنظر از اینکه این خودرو باعث ایجاد علاقه یا نفرت شود، بازهم داستانی مشابه تکرار خواهد شد. اگر اووک کانورتیبل شکست بخورد، همه خواهند پرسید که چرا لندروور از نیسان عبرت نگرفت. اگر موفق شود، جا پای برادر معمولی خود خواهد گذاشت. اگر اِووک کانورتیبل موفق شود، راه برای گسترش مفهوم شاسی بلندهای لوکس کانورتیبل باز خواهد کرد.