بنتلی میگوید که بنتایگا سریعترین، قدرتمندترین، لوکسترین و خاصترین شاسیبلند حاضر در جهان است. این ادعای بزرگی است و بهجز قسمت "قدرتمندترین" در باقی بخشها حق با بنتلی است. به نظر میرسد که این کمپانی بریتانیایی یک گزینه را از یاد برده است: مرسدس AMG G65!
621 اسب بخار مرسدس بر 600 اسب بخار بنتایگا میچربد اما اگر شما در پشت چراغقرمز بایستید، بهزودی خواهید فهمید که اسبهای AMG به چراگاه رفتهاند! بنتلی در مدت 3.5 ثانیه به تندی 96 کیلومتر بر ساعت میرسد، یعنی 1.9 ثانیه سریعتر از بنز.
در حقیقت، بنتایگا سریعترین شاسیبلند بنزین سوزی است که ما تابهحال تست کردهایم. با این شتاب صفرتا 96 کیلومتر بر ساعت، بنتایگا خودروهایی همچون شورلت کوروت ZR1، لامبورگینی مورسیه لگو، فراری F12، مرسدس-مک لارن SLR، پورشه کررا جی تی، دوج چارجر هلکت و بسیاری دیگر را در گردوخاکی عظیم محو خواهد کرد. بنتایگا بهصورت دیوانهواری سریع است. (خب شاید هم سریعترین نباشد! تسلا مدل X P90D که در همان روز آزمایش شد، بنتلی را در شتاب صفرتا 96 شکست داد. این شاسیبلند تسلا شتابی برابر با 3.2 ثانیه ارائه میدهد! تست یکچهارم مایل نیز در 11.7 ثانیه صورت میگیرد که 2 دهم ثانیه سریعتر از بنتایگا است.)
در دنیای شاسی بلندهایی با پیشرانهی احتراق داخلی، تنها BMW X5 M/X6 و مرسدس GLE63 AMG S Coupe میتوانند شتابی در حوالی 3 ثانیه داشته باشند (3.7 و 3.9 ثانیه) و با حداکثر سرعت ادعایی 300 کیلومتر بر ساعت، بنتایگا در اتوبان حریفی ندارد.
در نمایشگاههای خودرو هم رقیبی وجود ندارد! به لطف قیمت پایهی 229100 دلاری، دوباره جی کلاس 12 سیلندر در سایه قرار میگیرد (قیمت پایهی جی کلاس 218825 دلار است). بنتایگای بنفش حاضر در این تست از برخی تجهیزات اضافی برخوردار است که قیمت آن را تا حد شگفتانگیز 275290 دلاری بالا میبرد. افسوس! بنتلی ادعای "خاصترین" را میکند که درواقع همان معنی "گرانترین" را میدهد.
حال کمی دربارهی بخش لوکس خودرو حرف بزنیم. خودروی حاضر در تست متأسفانه از نمای داخلی تماماً مشکی عبوسی استفاده کرده که کمی از رویای بنتلی به دور است و آن حسی را که با وارد شدن به داخل یک بنتلی به شما دست میدهد اینجا کمتر دارید. داشبورد، فرمان و درها دو رنگ نیستند و هیچ کنتراستی وجود ندارد. حتی چوب داخل کابین هم بهصورت مشکی براق درامده است. چوب زیبا یکی از مواردی بوده که بنتلی در استفاده از آن استاد است اما پوشاندن این چوب مرغوب با رنگ سیاه گناهی است بس بزرگ.
با باز کردن درب خودرو رایحهی دلنشین چرم مشام را مینوازد. همهچیز ازجمله پوشش سقف با چرم پوشیده شده است و بسیاری از دکمهها از پوشش کرومی و براق برخوردار هستند. هرکسی که آئودی Q7 را رانده باشد احساس میکند که اینجا خانهی خودش است.
در حقیقت هرکسی که آخرین نسخهی Q7 را رانده باشد حس آشنایی نسبت به بنتایگا خواهد داشت با این تفاوت که در Q7 بوی چرم کمتری را میتوان حس نمود. بنتایگا از مهندسی پیشرفتهی فولکسواگن بهره میبرد و البته باید گفت که راه جنرال موتورز در دههی 80 میلادی را طی نمیکند. زمانی که فقط نشانهای شورلت و کادیلاک با هم تفاوت داشت و دو مدل درواقع یکی بودند. اما اینجا بنتلی ذاتاً متفاوت از Q7 است.
آرزو داشتیم که این شاسیبلند بر پایهی مولسان بنا میشد. چشمهای خود را چپ کنید و به خودرو نگاه کنید، بله دو انتهای خودرو از کانتیننتال الهام گرفته است و این قضیه کاملاً مرسوم است. در تناسبات طراحی هم بنتایگا قرابت زیادی با فولکسواگن توارگ دارد که البته عجیب هم نیست چون توراِگ هم پلت فرم مشابهی را با Q7 به اشتراک میگذارد.
چه از کنترلها سر دربیاورید یا نه، از صندلی راننده گرفته تا باقی موارد تجربهی Q7 را دارند.Q7 در کل بهترین شاسیبلند ازنظر سواری است و در سال گذشته بهعنوان شاسیبلند سال انتخاب شده است.
در مورد بنتایگا باید گفت که داخل کابین بهطور شگفتانگیزی ساکت است. دید بیرونی وسیع بوده و موقعیت راننده عالی است. ارگونومی خودرو در سطح بالایی قرار دارد و با سیستم صوتی عالی، هدآپ دیسپلی واضح و نشاندهندههای آنالوگ جذاب تکمیلشده است.
چرخهای 21 اینچی بزرگ با لاستیکهای دیواره کوتاه ضربات تندی را به نشیمنگاه سرنشینان وارد میکند. این ضربات تقریباً قابلتوجه هستند که تنها دلیل آن به فقدان نیروهای دیگر بازمیگردد. پس از مدتی رانندگی با بنتایگا شما درمییابید که کابین خودرو چگونه همانند پیلهی ابریشم ایزوله شده است. صدای جاده تنها به این خاطر شنیده میشود که نویز باد وجود ندارد! صدای پیشرانه هم بهطور عالی به درون نفوذ نمیکند و تنها زمانی قابلشنیدن است که با سوپرکارهای دیگر کلکل کنید و فرمان با کمک الکتریکی هم هیچگونه لرزشی را منتقل نمیکند.
گیربکس 8 سرعته ی اتوماتیک ساخت ZF تعویضهای نرم و روانی دارد اما قدری کند نشان میدهد. اخبار مهم دربارهی پیشرانه این است که حالا این غول 12 سیلندری عاری از خطا است. نسخههای پیشین این پیشرانهی 12 سیلندری از تأخیرهای مشقتبار توربو در سرعتهای پایین رنج میبردند و طوری به لرزه میافتادند که انگار میخواهند از هم بپاشند. این نسخهی جدید از روانترین نمونههای موجود در بازار است. تأخیرهای توربو قابلمشاهده است اما در رانندگی عادی قابلتوجه نیست. صدای اگزوز هم لذتبخش است و باعث اشتیاق بیشتر راننده برای فشار پدال گاز میگردد. درمجموع پیشرانه بالانس عالیای از اسپورت بودن و ظرافت را به نمایش میگذارد.
بنتایگا مصرف سوخت خوبی را به نمایش میگذارد. مصرف 14.7 لیتری در صد کیلومتر برای خودرویی 2.5 تنی با پیشرانهی 6 لیتری نمایشی بسیار خوب محسوب میشود. سیستم تزریق مستقیم جدید و تکنولوژی غیرفعال سازی سیلندرها و که میتواند در شرایط مخصوص 6 سیلندر را از دور خارج سازد، قطعاً به این مصرف کم کمک میکند. در شرایط آزمایش هیچگونه لرزشی را در پیشرانه حس نکردیم که یا سیستم کلاً فعال نبوده و یا آنقدر خوب بوده که این حس را نداشتهایم. حدس میزنیم که گزینهی دومی درست باشد.
در مقایسه با دیگر مدلهای حاضر در این سگمنت، ابعاد داخلی بنتایگا کمی کوچک است. پهنای زیاد بنتلی کوپه و سدان در این خودرو قابلمشاهده نیست و صندلیهای عقب که همانند صندلیهای جلو هستند راحتی خوبی را ایجاد میکنند اما باید خاطرنشان ساخت که حس لوکس بودن فرست کلاسها را ایجاد نمیکنند. یکی از آپشن های قابلتوجه بنتایگا تبلت های 7155 دلاری هستند که در پشت صندلیهای جلو نصبشدهاند و به صورت سرنشینان عقب بسیار نزدیک هستند و حس کلاستروفوبیا را ایجاد میکنند، البته این تبلت ها به آسانی قابل جابجایی هستند.
قدرت این پیشرانهی 12 سیلندری بدون سرنشینهای اضافه بهتر حس میشود هرچند که بنتایگا نیروی جی جانبی جالبی را ارائه نمیکند. با ترمز کردن، دماغهی جلو بهطور قابلتوجهی دایو میکند. این شیرجه زدن و فرورفتن در حالت اسپورت کمتر دید میشود. دلیل این موضوع به کاهش ارتفاع سیستم تعلیق و سخت شدن دامپرها در حالت اسپورت بازمیگردد.
سیستمهای آنتی رول فعال قبلی بهصورت هیدرولیکی بکار میافتادند اما در بنتایگا بهصورت کاملاً الکتریکی فعال میشوند.
این سیستم بیوقفه کار میکند و بنتایگا را در پیچها تقریباً بهصورت تخت نگه میدارد. هندلینگ خودرو بهصورت دلپذیری با بازی کردن پدال گاز تغییر نمیکند اما درمجموع چسبندگی خودرو چندان چشمگیر نیست. حداکثر شتاب جانبی که برای بنتایگا ثبت شد 0.82 جی بود که این خودرو را تقریباً در ردههای آخر لیست خودروهای گروه قرار میدهد، حتی آئودی Q7 شتاب جانبی 0.85 جی را ثبت کرده است. مسئلهی مهمتر این است که چرا بنتلی در پیچها حالتی تخت دارد اما در زمان شتاب گیری و ترمز کردن مقادیر زیادی دایو رخ میدهد.
بنتایگا ممکن است که سریعترین شاسیبلند احتراق داخلی باشد اما همانند توانایی حمل 7 سرنشین (که بهعنوان آپشن میتواند سفارش داده شود)، حداکثر سرعت 300 کیلومتر بر ساعت این خودرو هم یک ابزار بازاریابی است که اکثر افراد از مزیتهای آن برخوردار نخواهند شد. واقعیت آن است که بنتایگا به خاطر رفتارش در پیچها نخواهد فروخت بلکه به خاطر قیمت خاص و چهرهاش خریدار خواهد داشت.
بله چهرهی بنتایگا. ما بنتایگا را زشت نمینامیم زیرا زیبایی در چشمهای بیننده است. ممکن است که این خودرو را دوست داشته باشید و ممکن است که در این موضوع تنها نباشید.
کمپانی برنامهریزی کرده در اولین سال ورود این خودرو به بازار 5500 دستگاه از بنتایگا را تولید کند و به نظر میرسد که راه برای افزایش تولید هموار باشد.
این تعداد ساخت برای یک شاسیبلند با این قیمت شگفتانگیز است چون کافی است که نگاهی به خودرویی بی اندازید که میتوانید با نصف قیمت بنتایگا خریداری کنید. بله رنجروور را میگوییم که در نسخهی 8 سیلندر قطعاً به حد کافی سریع است (صفرتا صد در 4.4 ثانیه) و تقریباً به همان حد هم لوکس است. البته رنجروور بهاندازهی بنتایگا در بورلی هیلز یا دوبی درخشان نخواهد بود.
قیمت پایه: 229100 دلار
قیمت در هنگام تست: 275790 دلار
مشخصات خودرو: پیشرانه در جلو، چهارچرخ متحرک،4 درب شاسیبلند
پیشرانه: 12 سیلندر/6 لیتری/600 اسب بخار قدرت/900 نیوتنمتر گشتاور/توئین توربو/48 سوپاپ
گیربکس: 8 سرعته ی اتوماتیک
طول/عرض/ارتفاع: 5.14/1.99/1.74 متر
شتاب صفرتا 96 کیلومتر: 3.5 ثانیه
تست مسافت 400 متر: 11.9 ثانیه با سرعت 188.45 کیلومتر بر ساعت
شتاب جانبی: 0.82 جی
مصرف سوخت EPA: اندازهگیری نشده