ابتدا اجازه دهید یک موضوع کلی را بیان کنم: ما در یک کشور بزرگ زندگی میکنیم، نه اینکه بزرگترین باشد، اما بسیار بزرگ است. ما آمریکایی ها نیز چیزهای بزرگ را میپسندیم. از همبرگر و آبجو بگیر تا ساختمان ها، و خودروها، همگی در ابعادی بزرگ هستند. هنگامی که بحث اتومبیل پیش میآید، هر چه بزرگتر و لوکس تر باشد برای ما بهتر است.
از همین روی تصمیم گرفتیم که یک آزمون بزرگ هم انجام دهیم و بر روی SUV های فول سایز لاکچری مقایسه و تمرکزکنیم؛ البته درست است که در آمریکا SUV های بزرگتر هم وجود دارد (مانند شورلت سابربن، فورد اکسپدیشن EL،GMC یوکان XL، تویوتا سکویا و...) اما ما به دنبال چیزهایی مانند چرم، زرق و برق زیاد، و ظاهری فریبنده هستیم، در واقع به دنبال سطح لوکسی از این فول سایز ها هستیم.
با نگاهی به برچسب قیمت های این بلندقامتان لوکس متوجه خواهید شد که خودروهای ارزانی هم نیستند. آنها همه حول قیمت 90.000 دلار میگردند، با یک استثنای قابل توجه که آن هم لینکلن نویگیتور است. این خودرو که به تازگی هم به روز رسانی شده قیمت پایه 62.915 دلار دارد و خودروی مورد تست معادل 74.635 دلار قیمت دارد. درست است که از نظر قیمت نسبت به رقبا بسیار پرت افتاده است اما در رده های دیگر به خوبی با آنها رقابت میکند. از طرفی دیگر رنج رور در حال حاضر گران قیمت ترین کاندید گروه است که 96.456 دلار قیمت دارد که از قیمت پایه 90.990 دلار شروع میشود و تنها همین خودرو است که ردیف سوم ندارد. قیمت پایه اسکالید پلاتینیوم هم از 90.270 دلار شروع میشود. که البته نسبت به رنج روور آپشن های کمتری را ارائه میدهد و در این لیست قیمت آن 94.565 دلار میباشد.
مرسدس بنز GL450 هم همانند لینکلن قیمت پایه بسیار پایین تری دارد که معادل 66.125 دلار است، که مدل تست ما قیمتی معادل 88.085 دلار میباشد. در مقابل اینفینیتی QX80 را داریم که قیمت پایۀ آن 84.845 دلار است که قیمت مدل تست شده هم همین است. لکسس LX570 در قیمت پایه 84.105 دلار است که مدل مورد تست در این گروه برچسب قیمت 90.970 دلار را دارد.
در واقع میتوان گفت درباره ردهای از خودروها صحبت میکنیم که فقط در ایالاتمتحده آمریکا فروشی بیش از 100.000 دستگاه در سال را دارند. این در حالی است که کادیلاک و مرسدس بنز به تنهایی بیش از 25.000 دستگاه در سال فروش دارند. شاید این حجم فروش زیاد شما را تحت تأثیر قرار ندهد اما باید بدانید با وجود اینکه خودروهای لوکس و پرمیوم فقط 11 درصد از کل خودروهای تولیدی را تشکیل میدهند ولی قریب به 50 درصد سوددهی دارند، پس ضمن مد نظر داشتن سود فروش این خودروها به به سادگی میتوان فهمید که این خودروهای بزرگ، چقدر برای تولیدکننده های آنان با اهمیت هستند.
سواری و هندلینگ هر خودرویی معمولاً به اندازه آن خودرو اهمیت دارد و نسبت مستقیم با ابعاد آن دارد. با این وجود، در مورد این لوکسهای غولپیکر مسئله کمی فرق میکند، و به نظر میرسد که کیفیت سواری و راحتی در این خودروها از ویژگیهای بارز آنان به شمار میرود. لذا اجازه دهید که در مورد هندلینگ کمتر صحبت کنیم. هیچکدام از این خودروها اسپرت نیستند. کادیلاک، اینفینیتی، لکسس و لینکلن همگی به صورت بدنه روی شاسی یا (Body on frame) هستند. به عبارت دیگر ساختار این خودروها تقریباً مشابه ساختار یک تراک یا کامیون است. همچنین باید اضافه کنیم که سه تای این خودروها وزنی بیشتر از 3 تن دارند و کادیلاک 2.662 کیلوگرم را بر دوش میکشد. مرسدسGL دارای شاسی و بدنه یکپارچه است که 2.524 کیلوگرم هم وزن دارد. رنجروور 5 نفره نیز با 2.426 کیلوگرم سبکترین SUV شرکت کننده در این آزمون است.
پنج دستگاه از این خودروها در پیست شکل 8 را در بازه زمانی بین 27 تا 28 ثانیه طی کردند. مرسدس GL با زمان 27.3 ثانیه سریعترین و QX80 با اختلاف کمی با 28.3 ثانیه کندترین خودرو در این تست بود. برای اینکه شمارا از سطح این تست آگاه کنیم، میتوانیم این مثال را بزنیم که خودروی مزدا 6 این مسیر را در 27.3 ثانیه و کیا اپتیما در زمان 28.3 ثانیه طی کرده اند، پس با وجود بزرگی ابعاد این خودروها در مقابل سدان های متوسطی چون کیا اپتیما و مزدا 6، میتوان گفت که بازیکنان ما زمان بسیار خوبی را رکورد زده اند.
حال به بحث کیفیت سواری میرسیم که یک داستان شاد و لذت بخش است. از آنجایی که فاصله بین دو محور این خودروها زیاد است، همین امر سواری بسیار خوب و راحتی را رقم زده است. اما تنها خودرویی که میتوان گفت از لحاظ کیفیت سواری و راحتی در مقایسه با بقیه اعضاء بهاندازه کافی خوب نیست لینکلن نویگیتور است، این در حالی است که بنسون کنگ دستیار سردبیر، سواری نویگیتور را با نسل قبلی فورد F-150 قیاس کرده است و گفته است که نویگیتور حس سوار شدن به یک وانت را ایجاد میکند. در مقابل اینفینیتی بسیار خوب عمل کرده است، چرا که با وجود رینگهای 22 اینچی، کیفیت سواری بسیار خوبی را فراهم آورده است. البته اگر شما به سواری خودروهای اروپایی علاقمند هستید، اینفینیتی از این نظر خیلی تحت کنترل به نظر نمیرسد.
دستیار سردبیر در مورد لندرور میگویند: "من تعلیق بادی رنج رور را دوست دارم، چرا که نتیجه آن، سواری لوکس و بسیار راحتی شده است." مرسدس بنز نیز از تعلیق بادی اسپرت بهره میبرد. از سیستمهای تعلیق تجملی و کمک فنرهای مغناطیسی کادیلاک هم نمیتوانیم بگذریم. کمک فنرهایی که بیشتر به حالت اسپرت هستند تا لاکچری (حتی وقتی که روی حالت راحت تنظیم شود). اما رینگهای بزرگ 22 اینچی و نوع لاستیکهای اسکالید کمکی به این راحتی نمیکنند ولی با این وجود کادیلاک همچنان از سواری خوبی بهره میبرد و میتوان گفت که سیستم تعلیق بادی و کمک فنرهای مغناطیسی کادیلاک کاملاً لوکس و تجملی هستند. در این بین لکسسLX570 دارای سیستم تعلیق هیدرولیکی است که مانند خودروهای سیتروئن عمل میکند. اسکات برگس در مورد لکسس این چنین میگوید: سواری لکسس را بیشتر به یک مرسدس میتوان شبیه دانست تا یک لکسس، چراکه بسیار آرام است. با این حال سواری لکسس برای یک سفر جادهای طولانی بسیار خوب است.
اما آیا در اینجا میتوان از لحاظ کیفیت سواری برندهای انتخاب کرد؟ خیر، ولی میتوان گفت QX80، رنجرورHSE، LX570 و GL450 از این نظر عالی هستند.
ضعیفترین SUV حاضر در این آزمون رنج روور است که 340 اسب بخار قدرت دارد و از پیشرانه 3 لیتری سوپرچارجر V6 بهره میبرد. هرچند که رنج روور وزن کمتری نسبت به رقبا دارد و میتواند شتاب 0 تا 96 کیلومتر در ساعت را فقط در 6.3 ثانیه به ثبت برساند که از لحاظ شتاب اولیه در اواسط لیست قرار میگیرد. اینفینیتی QX80 هم در 6 ثانیه به 96 کیلومتر در ساعت میرسد. در حالی که لینکلن و مرسدس هر دو این تست را با 6.2 ثانیه سپری کردند.
کندترین SUV تست 0 تا 96 کیلومتر را در 7 ثانیه سپری کرد که این مقام به لکسس میرسد. و البته کادیلاک که سریعترین خودروی لیست میشود و شتاب 5.9 ثانیه ای خود را ثبت میکند. کادیلاک همچنین برنده نبرد یکچهارم مایل هم میشود که در زمان 14.4 ثانیه و با سرعت 155 کیلومتر در ساعت از خط عبور میکند. در حالی که لکسس یک بار دیگر عقبتر از رقبا، این مسافت را در 15 ثانیه و با سرعت 146 کیلومتر در ساعت از خط عبور میکند.
در مقابل، اسکالید بدترین عملکرد ترمز را داشت که از سرعت 96 کیلومتر در ساعت خود را در متراژ 40.5 متری به حالت توقف رسانید. در نهایت هم اینفینیتی برنده تست ترمزگیری میشود که فقط 3 متر قبلتر از بقیه خودروها متوقف شد که البته این مسافتی است که خودروهای سبک و سدان های اسپرت مشابه این فاصله متوقف میشوند.
جدای این آزمون ها، برداشت ذهنی تسترها نسبت به این شش SUV قابل توجه است. همه ما عاشق کادیلاک هستیم و در حالی که این ویژگی قابل اندازهگیری نیست ولی صدای پیشرانهی بزرگ 6.2 لیتری V8 اسکالید واقعاً پرطنین است. اسکالید همچنین به نسبت رقبا، بیشترین نویز موتور را به داخل کابین میرساند. همچنین پیشرانۀ V6 اکوبوست لینکلن، 3.5 لیتری توربو دوقلو، با عملکرد اسپرت، با یک سیستم انتقال قدرت درجه یک همه ما را تحت تأثیر قرار داد، البته این تا زمانی است که جنبه های دیگری از این SUV را مد نظر نداشته باشید.
ما همچنین موتور بزرگ اینفینیتی را دوست داریم. یک پیشرانه 8 سیلندر 5.6 لیتری که تنها نکته برجسته این خودرو بود. این پیشرانه با قدرت 400 اسب بخار خود شتاب خوبی هم دارد و احساس سریع بودن را به خوبی القا میکند. لکسس هم اگرچه در شتاب گیری های انجام شده بدترین اعداد را بدست آورد اما در خیابان احساس خوبی را از شتاب منتقل میکند. در مقابل پدال ترمز آن اصلاً احساس خوبی منتقل نمیکند و دقت لازم را ندارد؛ اسکات برگس عملکرد ترمزهای لکسس را عجیب و غریب خواند و این گونه توصیف کرد: وقتی شروع به فشردن پدال ترمز میکنید هیچ اتفاقی نمیافتد، سپس پدال را کمی بیشتر فشار میدهید و بازهم اتفاقی نمیافتد، با اصرار بیشتر ناگهان دماغه خودرو شیرجه زده و ترمزها بهطور کامل درگیر میشوند.
مرسدس بنز برای GL450 از یک پیشرانه جدید 3 لیتری V6 استفاده کرده است که به توربو دوقلو مجهز شده است و دارای گشتاوری بالایی است، به قدری خوب عمل میکند که باور نمیکنید این خودرو دارای یک پیشرانه V6 است نه یک V8 و شما را به شک وا میدارد.
ممکن است انتظار داشته باشید رنجروور از لحاظ عملکرد و پرفورمنس برترین این گروه ولی به سادگی میتوان گفت که در خیابان اینطور نیست و با وجود قدرت کافی در شتاب گیری بسیار تنبل است. ایوانز، تسترِ رنج روور میگوید: در برخی مواقع پاسخ مناسبی از دریچه گاز دیده نمیشود. شاید اگر از موتور 5.0 لیتری سوپرشارژ 510 اسب بخاری V8 رنج روور استفاده میشد وضعیت بهتر بود.
هیچ راهی برای قرار دادن این لطف و مهربانی در این بخش وجود ندارد، لذا اگر شما از طرفداران خودروهایی مانند پریوس هستید، بهتر است این بخش را رد کنید.
طبق اعلام سازمانEPA، رنج روور کم مصرفترین خودروی این تست و بهترین بهره وری را دارد. مصرف سوخت این خودرو توسط این موسسه به ترتیب شهر/بزرگراه/ترکیبی: 13.8/10.2/12.4 لیتر به ازای هر 100 کیلومتر تخمین زده است. هرچند که در تست واقعی نتایج به دست آمده چندان نظرمان را جلب نکرد. اعداد بهدست آمده در این تست برای این خودرو 16.3/11.8/14.3 بود که اختلاف زیادی را نشان میدهد.
البته بقیه خودروها هم وضعیت بهتری نداشتند. اعداد اعلام شده توسط EPA برای اسکالید 15.7/11.2/13.8 لیتر در 100 کیلومتر بود که در واقع 14.3/11.5/16.7 بدست آمد.
اینفینیتیQX80 بر اساس EPA، 15.7/12.4/18.1 لیتر میسوزاند، و در عمل 18.8/13.1/16.2 بنزین مصرف میکند.
مصرف لینکلن نویگیتور هم 15.7/11.8/13.8 اعلام شده که در تست 16.9/13/15.2 بهدست آمد.
مرسدس بنز در عمل مصرفی بیشتر از رقبا نزدیک به مصرف اعلام شده توسط EPA بود، این اعداد 12.4/11.2/13.8 بودند که در عمل 14.1/11.4/12.9 بودند.
اما تنها شگفتی گروه در این بخش لکسس LX570 بود که در تست مصرفی بهتر از مصرف اعلام شده توسط EPA نتیجه را نشان داد. مصرف اعلام شده برای این خودرو توسط سازمان EPA معادل 16.8/13.8/19.6 لیتر بوده است که در تست های ما اعداد 17.7/13.4/15.8 لیتر به ازای 100 کیلومتر را بدست آورد. البته با وجود اینکه ارقام کمتر از اعلام سازمان بود ولی هنوز هم مصرف بالایی محسوب میشود حتی اینکه به علت مخزن سوخت کوچک 93 لیتری آن نسبت به موتور بزرگش، باید همیشه با پمپ بنزین در رفت و آمد باشید.
همهی تیم تست کننده بلا استثناء کابین کادیلاک اسکالید پلاتینوم را بهترین کابین در بین 6 خودرو انتخاب کردند. کابین این خودرو بسیار مجلل و لوکس است، پوشش تمام کابین از چرم نرم و با قطعات چوب طبیعی مزین شده است که تحسین برانگیز است. اسکات برگس میگوید: دوخت زیبا و چرم قهوه ای این خودرو متحیّر کننده است و من تا کنون در کشورم خودرویی ندیده ام که تا این حد از کیفیت بالایی برخوردار باشد؛ و در هیچ خودروی آمریکایی دیده نمیشود. با این وجود سامانه CUE کادیلاک و کنترلهای لمسی در این خودرو نسبت به زیبایی و کیفیت کابین، آنچنان که باید باشد نیست.
شما ممکن است فکر کنید که رنج روور هیچ مشکلی از لحاظ کیفیت داخلی ندارد اما اشتباهید. سامانه اطلاعات و سرگرمی به کار رفته در این خودرو همانند CUE کادیلاک برای خودرویی به این قیمت به اندازه کافی خوب نیست. در واقع این سیستم پس از سیستم CUE در کادیلاک، جایگاه دوم بدترین رابط کنترل و کاربری را از آن رنج روور میکند. همچنین از نظر کیفیت مواد به کار رفته در کابین هم، رنج روور یک پله پایین تر از کادیلاک قرار میگیرد. یک مورد عجیب و آزار دهنده که بدتر از همه اینهاست این است که در این خودرو صدای جیرجیر از کابین به گوش میرسد که حاصل و خراش صندلی با کنسول وسط این خودرو است!
مواد بهکار رفته در داخل کابین اینفینیتی واقعاً ما را تحت تأثیر قرار داد. چرم انعطافپذیر و پر زرق و برق و چوبکاری براق و مجلل در همه جای کابین به دیده میشود. مشکل این است که اینفینیتی همانند لینکلن پایه ضعیف تری دارد و سطح پایینی که این خودرو بر اساس آن شکل گرفته (نیسان پاترول) را کاملاً نشان میدهد.اینفینیتی QX80 خودرویی فریبنده است، با وجود اینکه ظاهری کاملاً عظیم و بزرگ دارد ولی آن قدر که به نظر میرسد جادار نیست. همچنین صندلیهای کاپیتانی ردیف دوم گرچه خوب و راحتاند ولی محل ثابتی ندارند نمیتوان آنها را تنظیم کرد و افرادی که با قد متوسط هم هستند فضای پای کافی در اختیارشان قرار ندارد. در مجموع صندلیهای این خودرو ارتفاع زیادی دارند که حس خوبی را منتقل نمیکنند.
مرسدس بنزGL خودرویی است که بهعنوان SUV سال 2013 انتخاب شد اما در حال حاظر کابین آن کمی قدیمی به نظر میرسد. شاید دلیلش این باشد که چیزهایی از قبیل صفحه نمایش و سیستم اطلاعات و سرگرمی آن مربوط به نسل قبل مرسدس های جدیدی مانند کلاس C و S بکار رفته است. صندلیهای محکم که پوشش چرمی خوبی هم دارند اولین چیزی است که در مورد کابین آن توجه سرنشین را به خود جلب میکند. در داشبورد هم تقریباً همین نظم برقرار است. پیکربندی و محل قرارگیری دکمه ها کنترلرها بسیار عالی هستند ولی جلوه بصری که پلاستیکهای سیاه در کابین ایجاد کرده اند، آن چیزی نیست که شما در خودرویی با این قیمت انتظار آن را داشته باشید.
لکسس که اولین بار در سال 2007 معرفی شد اکنون جزء قدیمیترین خودروی حاضر در این رقابت محسوب میشود. همچنین کمترین میزان فروش را نیز دارد. لکسس در سال گذشته فقط 4000 دستگاه از مدل LX570 را تواانست به فروش برساند، به عبارت دیگر معادل 3 درصد از بازار این سگمنت خودرویی را به خود اختصاص داده است که بسیار ناچیز است. طراحی کابین قدیمی آن برای رالی پاریس-داکار کاملاً مناسب است اما برای یک خودروی مجلل و لوکس که قیمت بالایی هم دارد چندان مناسب به نظر نمیرسد.
چرم استفاده شده در این خودرو عالی نیست، مواد بهکار رفته در کابین نیز همینطور، سیستم اطلاعات و سرگرمی آن همانند آثار باستانی قدیمی است و تزئینات چوبی و براق بهکار رفته در آن پلاستیکی و بی روح به نظر میرسند. شعار خودروهای جدید و امروزی پوشش چرم برای تمام قسمت های کابین است، و این چیزی است که در لکسس به چشم نمیخورد و بهجای چرم، پلاستیکهایی با ظاهری ارزان قیمت را در خیلی جاها میتوان دید.
در آخر به لینکلن میرسیم که ضمن تغییرات جزئی و به روز رسانی های انجام شده، بهعنوان مدل 2015 پا به بازار داغ فول سایز ها گذاشته است، اما حقیقت این است که تقریباً هیچ چیز جدیدی ندارد و در واقع باید منتظر نسل جدید این خودرو باشیم که در سال 2018 روانه بازار خواهد شد و از ساختاری تمام آلومینیومی بهره خواهد برد. مجلل بودن و دارا بودن لقب لوکس در یک خودرو را میتوان در جزئیات آن پیدا کرد و این دقیقاً همان جایی است که لینکلن حرفی برای ادعا ندارد. کابین نویگیتور از بعضی جنبهها مانند صندلیهای صاف و یک سحط بسیار عالی است، ولی نویگیتور از لحاظ کیفیت داخل کابین در مقابل رقیب قدرتمندی چون کادیلاک، اصلاً قادر به رقابت نیست.
همانطور که برای ردیف سوم، همه آنها قابل قبول هستند، ولی باید از رنج رور پنج سرنشینه صرفنظر کنیم، چراکه آن ردیف را ندارد. حال به بررسی کاربردی بودن ردیف سوم صندلیها میپردازیم. در کادیلاک و اینفینیتی، با وجود ابعادی بزرگتر، شما احساس تنگتری میکنید. لکسس هم در این قسمت برخلاف آنچه به نظر میرسید باعث تعجب شد چراکه ردیف سوم آن برای افراد بزرگسال نیز مناسب است. در حالی که اندازه گیریها، لینکلن را بابزرگتری فضا نشان میدهد ولی برنده این مرسدس بود که به لطف ساختار یکپارچه بدنه و شاسی، قابلیت استفادهی ردیف سوم را به بهترین شکل ممکن عملی کرد.
مرسدس بنز GL450 : دارای شیشه های ردیف سومی که مشابه آنها را فقط در مینی ونها میتوان دید.
لینکلن نویگیتور: تنها SUV گروه است که یک سطح کاملاً مسطح و صاف برای حمل بار دارد.
اینفینیتی QX80 : یک کنسول میانی برای سرنشینان صندلیهای کاپیتانی ردیف دوم دارد.
رنج روور HSE : دوربینهایی در هر گوشه برای سنجش موقعیت چرخها تعبیه شده است.
کادیلاک اسکالید پلاتینوم: مجهز به سیستم Wi-Fi 4G LTE استاندارد است و دارای یک یخچال در کنسول میانی میباشد.
لکسس LX570 : بیشترین ویژگی Off-road در گروه را دارد.
همه این شش مدعی ویژگی های ایمنی زیادی دارند: به قول تیم تست دوستان ما : هرچه خودرو بزرگتر و سنگین تر، ایمنی سرنشینان بهتر و بیشتر! درست است که این حرف سندیت ندارد و برخلاف این حرف، هرچه خودرو سنگین تر باشد، ضربه وارده شدید تر است و وزن خودرو ممکن از جان سرنشینان را به خطر بیندازد. چراکه وزن تاثیر مستقیم بر روی ضربه میگذارد. با این حال، اقدامات ایمنی زیادی برروی هر کدام از این خودروها صورت گرفته است که میتوانید در سایت رسمی سازمان IIHS مشاهده کنید.
این آزمون بزرگ صورت گرفت تا شما بهترین خودرو رو از میان بهترین ها انتخاب کنید، چرا که در این لیست خودروی بدی وجود ندارد ولی مطمئن هستیم که بعضی گزینهها بهتر از بقیه هستند...
هنگامی که این خودرو بدترین نتیجه را در تست های مصرف سوخت به نمایش میگذارد، فضای ردیف سوم آن به نسبت اندازه اش تنگ است و فقط میتوان گفت که SUV بزرگی است که فقط یکی از افراد تیم تست ما آن را دوست دارد.
اگرچه این خودرو ارزانتر از بقیه بود اما تقریباً لوکس نیست. اما ما عاشق سیستم فوق العاده انتقال قدرت و چند منظوره بودن آن شدیم.
یک شاسی بلند پر زرق و برق، ولی کیفیت ساخت مشکوک و همچنین قیمت بالای آن کمی باعث سردی ما شد.
خودروی مسّن گروه و مورد احترام! این خودرو برای همه ایده آل نیست اما این مشت زن لکسس ویژگیهای منحصر به فردی دارد که در نقاط مختلف از زمین امکان عبور را فراهم آورده است.
خودرویی که سابقه کسب عنوان SUV سال گذشته اش نشان داد، چیزهای زیادی در چنته اش دارد. با این حال GL یکی از هوشمندترین SUV هایی است که برای خرید باقی مانده است.
زیباترین طراحی داخلی، بهترین صدای موتور و همچنین سریعترین خودروی تست ما. کادیلاک اسکالید پلاتینوم قلبها را میرباید.