جان دارلینگتون (Jon Darlington)، سرپرست مهندسی جگوار XE، «تاتا موتورز» را به عنوان یک کمپانی مادر بی عیبونقص توصیف میکند؛ مادری که همیشه به فرزندانش قرض و کمک مالی میکند، ولی هرگز آنقدر مداخلهگر نیست که دقیقاً تعیین کند که این پول باید در چه راهی صرف شود. به عنوان نمونه، مدل افتایپ شاید یکی از روشهای بیمحابا برای هزینهکردن این پول بوده باشد، ولی این را هم باید درنظر بگیرید که این مدل تبدیل به نماد عصر جدید برند «جگوار» شده است. امّا اکنون جگوار وسواس بیشتری در هزینهها به خرج داده است. سدان اسپورت جدیدی که در ادامه آن را بررسی خواهیم کرد، از ساختار جدید جگوار با کاربرد گسترده آلومینیوم استفاده میکند؛ چیزی که برای مدل جدید XF چهار در و اف-پیس کراساور نیز به کار برده خواهد شد.
علاوه بر این، جگوار برای تمام خط تولید خود، یک «ظاهرِ گیرا» پیدا کرده است. اگر XE در نظر شما یک خودروی جذاب باشد، ولی نگاه کسی را به خود خیره نکند، این چیزی است که طراحان جگوار به دنبال آن بودهاند. تیم طراحی ایان کالوم (Ian Callum) بیشتر از آن که به فکر خطوط کاراکتر، گرافیک و جزئیات باشند، بر نسبت اندازهها تمرکز داشتهاند. شاید در ادامه، جگوار نیز با همان چالش آئودی در این روزها مواجه شود؛ اینکه چگونه یک خودروی شیک و با طراحی مناسب و آشنا، باز هم پس از سه سال تازه و جدید به نظر برسد.
جگوار XE S با وزنی برابر ۱۷۱۸ کیلوگرم، همردیف وزن مدلهایی مانند بامو 335i قرار میگیرد؛ موضوعی که این همه تبلیغات و سر و صدا در مورد استفاده از آلومینیوم در صنعت خودرو را با یک علامت سؤال روبرو میکند. در همین حال، استفاده استراتژیک از فولاد در پشت جای پای سرنشینان عقب باعث شده توزیع وزن بهتری در بالانس با موتور بنزینی یا دیزلی چهار سیلندر در جلو ایجاد شود. امّا با داشتن یک موتور شش سیلندر، که در خودروی تست نیز استفاده شده، این استراتژی به اندازه کافی جواب نمیدهد و نسبت وزن محورهای جلو به عقب برابر 52.6 به 47.4 است.
یک نکته در مورد موتور V-6 این است که اگر کاپوت را بالا بزنید، میبینید که این موتور نسبت به موتورهای V-6 دیگر، کشیدگی بیشتری دارد. جگوار این تصمیم را به این خاطر گرفته که میخواسته در مدلهایی که دو آپشن پیشرانه موتورهای ۳ لیتری شش سیلندر و ۵ لیتری هشت سیلندر را در اختیار قرار میدهند، از یک محفظه موتور استفاده کند (مدلهایی مانند اف-تایپ و رنجروور).
با وجود وزن بالا، XE S هنوز هم از چابکی مناسبی برخوردار است. سوپرشارژر «ایتون» فشار هوای 11.6 psi را به سیلندرها تزریق میکند تا در نهایت، خروجی ۳۴۰ اسببخار و ۴۵۰ نیوتنمتر از این موتور ۳ لیتری تولید شود. برای ایجاد سریعترین شتابگیری تنها کافی است به شکلی ساده پدال گاز را تا انتها فشار دهید. XE میتواند سرعت ۹۶/۶ کیلومتر بر ساعت را در مدت ۴/۵ ثانیه ثبت کند و مسیر یکچهارم مایل را نیز در مدت ۱۳/۱ ثانیه با سرعت نهایی ۱۷۰/۶ کیلومتر بر ساعت طی میکند. این آمار در حالی در ردههای بالای این کلاس خودرویی قرار میگیرند که در XE S خبری از مواردی مانند دیفرانسیل چهار چرخ متحرک یا برنامه کامپیوتری کنترل شروع به حرکت نیست.
شاسی XE S با واکنشهای مناسب و حالت بهینه خود، کاملاً مایه افتخار ویلیام لیونز (Sir William Lyons) است. این ویژگی که سالها نقطه قوت جگوار محسوب شده است، با کمک دامپرهای تنظیمشونده دو حالته الکترونیکی، در سطحی بسیار بالاتر قرار گرفته است. دامپرهای مورد اشاره، در مدل S به صورت استاندارد ارائه شدهاند. در نتیجه، XE در سطح جاده و پیچها با آرامش و متانت خاصی حرکت میکند. مدل XE S تستشده که از چسبندهترین تایرهای ممکن، یعنی پیرلی P زیروز ۲۰ اینچی استفاده میکند، در تست لغزش در پیچ، چسبندگی جانبی 0.96 g را از خود نشان داده است. همچنین این خودرو میتواند در فاصله ۴۶ متری کاملاً از سرعت ۱۱۲/۶۵ کیلومتر بر ساعت متوقف گردد؛ یعنی زودتر از هر خودروی دیگر تستشده در این کلاس.
هدف جگوار شناساندن مدل XE به عنوان خودرویی در جهت خواستههای «راننده» است؛ موضوعی که در خارج از امریکا و در «برّ قدیم» چندان قابلبحث نیست؛ چرا که شهرت سری 3 به همین ویژگی برمیگردد. در این میان، بریتانیاییها، یا تجربه رانندگی با خودروهایی مانند کادیلاک ATS را ندارند یا عمداً جذابیت و فریبندگی آن را نادیده میگیرند. این در حالی است که سدانهای اسپورت امریکایی سطح بالایی از حسّ فرمان و قابلیتهای پیچیدن به نمایش میگذارند. مزیّت جگوار در این است که در عین داشتن چابکی کادیلاک، از یک سواری نرم نیز برخوردار است. رانندگی با XE همانند رانندگی با یک میاتا با ابعاد بزرگتر است، با این تفاوت که لغزشهای کمتری را در بدنه شاهد هستیم.
اگر بخواهیم یک سطح رقابت مناسب در زمینه سیستمهای اطلاعات و سرگرمی خودروها داشته باشیم، شاید بهتر است سیستم جدید اطلاعات و سرگرمی-راهبری جگوار را با عنوان InControl Touch در مقابل سیستم CUE در کادیلاک قرار دهیم. البته شاید جای سیستم MyFord Touch نیز در اینجا خالی باشد! برای استفاده از سیستم InControl Touch در جگوار، تنها کافی است نگاهی کوتاه به وسط داشبورد داشته باشید تا متوجه تعداد اندک دکمههای کنترل فیزیکی آن شوید. همچنین به نظر میرسد که طراحان این سیستم اولویت زیادی برای جنبههای زیباشناسانه و برنامههای قابلدریافت قائل شدهاند. در این میان، وقتی میخواهید مقصد را برای سیستم راهبری مشخص کنید، در بین وارد کردن حروف باید چند ثانیه منتظر بمانید تا سیستم بر روی هر حرف قفل شود. همچنین بیشتر از ۱۴ کاراکتر پشتسر هم نمیتوانید وارد کنید. این روند ما را به یاد پانچکارتهای IBM میاندازد؛ کارتهای سوراخشدهای که یکی از روشهای قدیمی انتقال دادهها به کامپیوترها بوده است.
کابین XE یک فضای روشن و دلنشین دارد و از هر طرف، از افق دید مناسبی برخوردار است. صندلیهای تجمّلی با قابلیت تنظیم در ۱۴ جهت، در مسیر بزرگراهها بسیار راحت هستند. تست این خودرو در فاصلهای نزدیک به ۲ هزار کیلومتر رفت و برگشت بین اسپانیا تا نزدیک به ساحل مدیترانهای فرانسه انجام گرفته و صندلیها در طول این مسیر طولانی، کیفیت مناسبی نشان دادهاند. با مسیری که از میان کوهها گذشته و تلاش زیادی برای عکسبرداری از خودرو صورت گرفته است، XE S با استفاده از سوخت با اوکتان بالا، مصرف متوسطی برابر ۱۰/۲ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر نشان داده است.
به نظر میرسد که طراحان XE در تنظیم ابعاد کابین، بیشتر به این فکر بودهاند که این خودروها در آینده احتمالاً سفرهای تکسرنشینه زیادی را تجربه خواهند کرد. با این حال، اگر بخواهید چهار نفر بزرگسال را با خود به جایی ببرید، یا باید صندلیهای سرنشینهای جلو را به جلوتر ببرید و یا اینکه از سرنشینان عقب بخواهید زانوهای خود را جمع کنند؛ در هر دو حالت، وضعیت برای سرنشینان خوشایند نخواهد بود. صندوق عقب بهراحتی گنجایش چهار چمدان معمولی را در خود دارد، ولی طبقهبندی موجود در آن، بارگیری وسایل را اندکی با مشکل روبرو میکند.
اگر سیستم اطلاعات سرگرمی و صندوق عقب XE را بزرگترین نقاط ضعف این خودرو بدانیم، شاید این موارد آنچنان مهم نباشند که نتوان با آنها زندگی کرد. مدل افتایپ، نسخهای تهاجمی از جگوار را به ما معرفی کرده که قبلاً کمتر از این برند دیده بودیم. مدل XE نیز در جهت «افتایپ» قدم برداشته و دینامیک رانندگی را در سطح بالاترین اولویتهای خودروهای لوکس قرار داده است. در همین حال، این مدل باعث شده که برند «جگوار» از نظر قیمتی در دسترس افراد بیشتری قرار گیرد. شاید اگر اجازه دهید که سیستم راهبری XE شما را راهنمایی کند، از مقصد خود منحرف شوید، ولی در همین حال، در خودرویی نشستهاید که هرگز از «هیجان رانندگی» منحرف نشده است.
• نوع خودرو: موتور جلو، دیفرانسیل عقب، ۵ سرنشین، ۴ در سدان.
• تخمین قیمت مدل تست: ۵۷۰۰۰ دلار (تخمین قیمت مدل پایه: ۴۸۰۰۰ دلار).
• نوع موتور: V6با سوپرشارژر و خنککننده داخلی،بلوک و رویه آلومینیومی.
• گنجایش: ۲۹۹۵ سیسی.
• قدرت: ۳۴۰ اسب بخار در ۶۵۰۰ دور در دقیقه.
• گشتاور: ۴۵۰ نیوتنمتر در ۴۵۰۰ دور در دقیقه.
• گیربکس: ۸ سرعته اتوماتیک با قابلیت شیفت دستی.
• فاصله محوری: ۲/۸۳۵ متر.
• طول ماشین: ۴/۶۷۱ متر.
• عرض: ۱/۸۴۹ متر.
• ارتفاع: ۱/۴۱۵ متر.
• وزن کلی: ۱۷۱۸ کیلوگرم.
• صفر تا ۹۶/۶ کیلومتر بر ساعت: ۴/۵ ثانیه.
• صفر تا ۱۶۰/۹ کیلومتر بر ساعت: ۱۱/۵ ثانیه.
• صفر تا ۱۷۷/۰۳ کیلومتر بر ساعت: ۱۴/۲ ثانیه.
• استارت در حال حرکت بین ۸ تا ۹۶/۶ کیلومتر بر ساعت: ۴/۸ ثانیه.
• عبور از یکچهارم مایل: ۱۳/۱ ثانیه با سرعت نهایی ۱۷۰/۵۹ کیلومتر بر ساعت.
• سرعت نهایی (با محدودیت قانونی، تخمین خودروساز): ۲۴۹/۴۵ کیلومتر بر ساعت.
• مسافت ترمز از سرعت ۱۱۲/۶ کیلومتر بر ساعت: ۴۶/۰۲۵ متر.
• چسبندگی در پیچی به قطر ۳۰۰ فوت: 96g.
• تخمین سازمان حفاظت محیط زیست امریکا: ۱۰/۷ لیتر در شهر و ۷/۸۴ لیتر در بزرگراه در هر ۱۰۰ کیلومتر.
• مصرف سوخت در تست: ۱۰/۲ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر.