حدود 7 سالی از ورود GT-R به بازار می گذرد و در این مدت کوتاه توجه بسیاری از علاقه مندان به خودرو را جلب کرده است. این سوپر اسپرت ژاپنی چند ویژگی مثبت دارد که مورد توجه مشتاقان اتومبیل قرار می گیرد. موتور پر قدرت 3.8 لیتر توربو که در نمونه های اولیه 480 اسب و در نمونه های بعدی به ترتیب 530 و 545 و در مدل نیسمو 600 اسب تولید می کند. این موتور گشتاور بالا و صدایی خاص و زیبا تولید می کند. گیربکس 6 دنده دابل کلاچ GT-R ضرایب دنده نزدیک به هم و تعویض دنده سریعی دارد که باعث شده تایم های خوبی برای آن ثبت شود. اما مهم ترین ویژگی بارز GT-R سیستم انتقال قدرت دو دیفرانسیل آن است که لانچ بسیار عالی هنگام حرکت از سکون به آن می بخشد و آن را در درگهای 400 متر جزو خودروهای برتر قرار می دهد.

شاید شما هم از آن دسته افرادی باشید که GT-R را سلطان شتاب می دانید و حتی آن را بهترین سوپر اسپرت دنیا می دانید! ولی حقایقی در مورد این خودرو وجود دارد که اکثر افراد از آن مطلع نیستند و برای همین در این مقاله سعی داریم این خصوصیات را بررسی کنیم تا شناختمان نسبت به GT-R بیشتر و واقعی تر شود.

قدرت و گشتاور GTR:

نشریه آمریکایی موتور ترند سال 2009 یک تست داینو با GT-R انجام داد که نتایج شگفت انگیزی را رقم زد. توان اعلامی GT-R از ظرف نیسان در مدل 2009 480 اسب بود ولی اینطور که به نظر می آید قدرت واقعی GTR در فلایویل باید بیشتر از 480 اسب و گشتاورش باید بیشتر از 583 نیوتن متر باشه. طبق گفته ی موتور ترند این خودرو با وجود نسبت نیرو به وزن 8.1 پاوند به ازای هر اسب بخار (25 درصد بیشتر از کوروت و 911) میتونه تو تست شتاب 400 متر تقریبا پا به پای 911 توربو و کوروت Z06 بیاد. حتی اگر 10 درصد مزیت ضریب دنده های سنگینتر GTR نسبت به 911 توربو را در نظر بگیریم باز هم روی کاغذ GTR به 550 تا 570 اسب بخار قدرت در فلایویل نیاز دارد تا بتواند پا به پای پورشه بیاید و عقب نماند.

برای اینکه قضیه روشن شود موتور ترند با کمک تیم تحقیق و توسعه متخصصان K&N در کالیفرنیا یک تست داینو با GTR 2009 انجام داد.

اولین تست با دنده پنج انجام شد چون به خاطر ضریب 1.00 این دنده که گشتاور کمتری انتقال می دهد و فشار روی دندانه های چرخ دنده ها را کمتر میکند. این تست 28 ثانیه طول کشید و با دنده 5 حداکثر قدرت در چرخ 410.2 اسب در دور 5950 و حداکثر گشتاور در چرخ 418.9 پاوند فوت (568 نیوتن متر) در دور 3450 به دست آمد.

تست بعدی با دنده 4 انجام شد. این تست 3 بار انجام شد و بین هر تست که 15 ثانیه طول کشید به مدت 5 تا 10 دقیقه وقفه ایجاد شد تا دمای موتور و سیستم انتقال قدرت کاهش پیدا کند. نتایج تست در دنده 4 به شرح زیر بود:

بار اول: حداکثر قدرت در چرخ 430.6 اسب بخار در دور 6700 و حداکثر گشتاور در چرخ 425.3 پاوند فوت در دور 3900 (576 نیوتن متر) بار دوم: حداکثر قدرت در چرخ 425.8 اسب بخار در دور 6000 و حداکثر گشتاور در چرخ 433.1 پاوند فوت در دور 3800 (587 نیوتن متر) بار سوم: حداکثر قدرت در چرخ 435.8 اسب بخار در دور 6800 و حداکثر گشتاور در چرخ 439.1 پاوند فوت در دور 3900 (595 نیوتن متر)

سیاست K&N به این صورت هستش که از نتایج به دست آمده هر کدام که بین 2 تای دیگر باشد انتخاب می کند که در مورد تست بالا نتیجه ی اول انتخاب میشود یعنی 430.6 اسب بخار.

منحنی گشتاور و قدرت GTR در چرخ بر اساس 3 تست انجام شده در دنده 4 را در شکل زیر مشاهده می کنید:

اکنون می رسیم به بحث قدرت واقعی در فلایویل:

اگه قدرت اعلام شده 480 اسب باشد نتیجه تست نشان می دهد قدرت از دست رفته به خاطر گرما و اصطکاک در سیستم انتقال قدرت فقط 10.3 درصد می باشد. به گفته آقای جیمز ییم از متخصصان K&N همچین چیزی غیر ممکن است. جیمز اینطور برآورد می کند که حداقل اتلاف نیرو در سیستم انتقال قدرت 4 چرخ متحرک GTR با گیربکس Manual دابل کلاچ باید حداقل 15 درصد باشد. جیمز شرط می بندد که اتلاف نیرو چیزی شبیه به 20 تا 25 درصد باید باشد، به خصوص اگر این موضوع را در نظر بگیریم که در حین تست داینو سیستم چهار چرخ متحرک GTR باید حدود 50 درصد از گشتاور موتور را به اکسل جلو انتقال بدهد تا بتواند به تنهایی غلتک عظیم الجثه جلویی دینامومتر را بچرخاند. نتیجه اینکه قدرت و گشتاور واقعی در میل لنگ (یا فلایویل) به صورت زیر تخمین زده می شود:

اگر اتلاف نیرو در سیستم انتقال قدرت 15 درصد باشد قدرت در میل لنگ می شود 506.6 اسب بخار و گشتاور در میل لنگ می شود 500.4 پاوند فوت (678 نیوتن متر) اگر اتلاف نیرو در سیستم انتقال قدرت 20 درصد باشد قدرت در میل لنگ میشه 538.3 اسب بخار و گشتاور در میل لنگ می شود 531.6 پاوند فوت (720 نیوتن متر) اگر اتلاف نیرو در سیستم انتقال قدرت 25 درصد باشد قدرت در میل لنگ می شود 574.1 اسب بخار و گشتاور در میل لنگ می شود 567.1 پاوند فوت (768 نیوتن متر)

حتی اگر فرض کنیم نیسان به طرز معجزه آسایی موفق شده اتلاف نیرو در سیستم انتقال قدرت را در حد 15 درصد حفظ کند و اگر فرض کنیم دور حداکثر قدرت و دور حداکثر گشتاور بر اساس تست داینو خود کارخانه نیسان درست اعلام شده باشد، طبق موتور ترند اگر خیلی محافظه کارانه تخمین بزنیم در خوش بینانه ترین حالت ممکن موتور GTR حداقل 507 اسب قدرت در دور 6800 و 678 نیوتن متر گشتاور در دور 3200 دارد.

حال اگر طبق گفته های متخصص K&N اتلاف نیرو 20 تا 25 درصد باشد طبق سیاست خود K&N باید نتیجه ای که بین 2 تای دیگر هستش را انتخاب کنیم. یعنی قدرت در میل لنگ 538.3 اسب و گشتاور در میل لنگ 720 نیوتن متر. یعنی قدرت واقعی GTR مدل 2009 در میل لنگ بر اساس تستهای انجام شده باید حدود 540 اسب بخار و گشتاور واقعی در میل لنگ باید حدود 720 نیوتن متر باشد!

حالا فرض کنید توان اعلامی مدلهای جدیدتر GTR نیز مانند مدل 2009 درست اعلام نشده باشد! دی اینصورت ممکن است قدرت واقعی مدل 2014 که 545 اسب اعلام شده به حدود 600 اسب هم برسد! در حالی که اکثر نشریات و عوام مردم فکر می کنند این خودرو واقعا 545 اسب قدرت دارد!

کمتر اعلام کردن قدرت نسبت به واقعیت ترفندی است که در دهه نود نیز توسط ژاپنی ها به کار گرفته شد. هدف دقیق از این کار مشخص نیست ولی مزیتی که دارد فریب افکار عمومی است. مثلا ممکن است فکر کنید GTR با 480 اسب و وزن بیشتر با اختلاف کمی در پایان 400 متر پشت سر رقبای مثلا 500 اسبی خود قرار گرفته و آن را تحسین کنید که فقط با 480 اسب توانسته این کار را انجام دهد ولی از این موضوع بزرگ غافل هستید که قدرت واقعی خیلی بیشتر از 480 اسب بوده و در واقع از رقبای خودش (مانند کوروت و 911) قویتر است! هدف تست موتور ترند هم همین بود که به همگان ثابت کند فریب قدرت اعلامی GTR را نخورند و بر این اساس آن را با رقبایش مقایسه نکنند و نتیجه گیری اشتباه نکنند.

شتابگیری ثانویه و لانچ GTR:

یکی از حقایق مهم در مورد GTR که در هاله ای از ابهام قرار گرفته بحث شتاب آن است. شاید در بعضی تستهای 400 متر دیده باشید که GTR از بعضی خودروهای قوی تر مثل فراری 458 در ابتدا جلو می افتد و اینطور نتیجه گیری کرده باشید که فراری با وجود قدرت بیشتر در برابر GTR به اصطلاح کم آورده است! ولی نکته مهمی که در درگ های 400 متر از حالت سکون وجود دارد اینست که این نوع درگ ها چون از صفر شروع می شوند وابستگی زیادی به لانچ یا کنده شدن خودرو از زمین با کمترین میزان هرزگردی و بالاترین مقدار چسبندگی دارند. مسلما هر خودرویی که چسبندگی بهتر و هرزگردی کمتری داشته باشد در درگ های کوتاه 400 متر که از حالت سکون شروع می شوند یک برگ برنده بزرگ دارد. همانطور که می دانید خودروهای 4 چرخ محرک به خاطر چسبندگی خوب در اثر انتقال قدرت به هر 4 چرخ هنگام شروع حرکت از صفر وضعیت بسیار بهتری نسبت به خودروهای تک دیفرانسیل (جلو یا عقب فرقی نمی کند) دارند. پس GTR در درگ 400 متر این امتیاز بزرگ (یعنی لانچ بهتر به خاطر 4 چرخ محرک بودنش) را نسبت به اکثر رقبای دیفرانسیل عقب (مثل فراری 458) دارد. بنابراین جلو افتادن GTR در لحظه استارت در تست 400 متر نسبت به خودروهایی مانند 458 در واقع هیچ هنری محسوب نمی شود. علت اینکه هنگام شروع از صفر GTR در ابتدا از 458 پیشی می گیرد همین عامل است ولی با بالا رفتن سرعت GTR به خاطر اتلاف نیروی بیشتر در سیستم انتقال قدرت و توان کمترش سرانجام از فراری عقب می افتد.

اکنون فرض کنید شرایط تست و مقایسه را به شرایط دنیای واقعی نزدیکتر کنیم و تست را در حالتی شروع کنیم که هر دو خودرو کنار هم در حال حرکت هستند که به این تست رولینگ می گویند. مثلا فرض کنید 458 و GTR هر دو از سرعت 30 کیلومتر کنار هم تخته گاز کنند و تست شروع شود. در این حالت مسلما بازنده مطلق GTR خواهد بود زیرا در تستهای رولینگ لانچ از صفر در کار نیست. در دنیای واقعی و خارج از پیست درگ 400 متر اکثرا خودروها در حال حرکت هستند و در این حالت با هم رقابت می کنند و اگر با دیدن فیلم مقایسه شتاب 400 متر GTR با بعضی رقبای دیفرانسیل عقب قوی تر از خودش اینطور استنباط کرده اید که با GTR برنده مطلق درگ های رولینگ خیابانی هستید باید گفت در بعضی موارد سخت در اشتباه هستید! شاید باورش برای شما سخت باشد ولی GTR در حال حرکت (رولینگ) حتی از پس سدان 4 در 2 تنی بی ام و یعنی M5 هم بر نمی آید چه برسد به فراری 458 و رقبای قویتر. برای اینکه مثال ملموس تری زده باشیم می توان کوروت Z06 C6 با قدرت تنها 505 اسب را مثال زد که در تست شتاب 400 متر بر اساس آمار نشریه Car & Driver آمریکا تایم 11.6 را ثبت کرد که GTR با 545 اسب در کنار آن تایم 11.2 را ثبت کرد. ولی مقایسه تایمهای شتاب از سکون و تجزیه و تحلیل آنها نشان می دهد که Z06 برای طی کردن بازه سرعتی 60 تا 150 مایل به 13.5 ثانیه زمان نیاز داشته در حالی که GTR برای طی کردن همین بازه به 14.8 ثانیه زمان نیاز دارد! پس با وجود اینکه در درگ 400 رسمی از حالت سکون اکثر افراد برتری GTR را می بینند ولی درصد خیلی کمی از آنها این واقعیت را می دانند که در یک تست رولینگ در شرایط دنیای واقعی در اکثر موارد Z06 از پس GTR بر می آید و آن را پشت سر می گذارد. البته در درگهای 400 متر از حالت سکون نیز اگر مسافت بیشتر باشد (مثلا درگ 1 مایل یا 1000 متر از حالت سکون) دیر یا زود Z06 فاصله از دست داده را جبران کرده و به GTR نزدیک می شود و در پایان از آن پیشی می گیرد.

پس با مشاهده هر فیلم یا تستی که خودروها از حالت سکون حرکت کردند (مخصوصا 400 متر) اول از هر چیز به سیستم انتقال قدرت آنها توجه کنید و خودروهای دیفرانسیل عقب را با دو دیفرانسیل ها مقایسه نکنید زیرا لانچ خوب اولیه ممکن است ضعف شتاب واقعی آنها را پنهان کند. در تست شتاب از صفر مقایسه هنگامی درست و صحیح است که هر دو خودرو سیستم انتقال قدرت مشابهی داشته باشند.

در واقع رقیب اصلی GTR در درگهای 400 متر پورشه 911 توربو است که در درگ 400 متر به راحتی از پس GTR بر می آید زیرا مانند GTR دو دیفرانسیل است و مشکل لانچ ندارد و البته بر خلاف GTR در تستهای رولینگ نیز ضعیف نیست.

پس نقاط قوت GTR در شتابگیری هنگام استارت از صفر و مسیرهای کوتاه است و نقطه ضعف اصلی آن تستهایی هستند که مسافت از 400 متر بیشتر باشد یا تستهایی که از صفر شروع نشوند. البته وزن نسبتا زیاد GTR نسبت به بعضی رقبا نیز یکی دیگر از دلایل شتاب ضعیف آن در تستهای رولینگ یا سرعتهای بالای 200 کیلومتر است.

تمایز بین مدلهای تقویت شده و استاندارد:

شاید بتوان گفت 90% شهرتی که GTR در بین مردم ایجاد کرده بیشتر از آنکه به مدلهای استاندارد آن مربوط باشد به مدلهای تقویت شده آن ربط پیدا می کند. مثل نمونه های تقویت شده با قدرت های 1000 و حتی 2000 اسب بخار توسط تیونرهایی مانند AMS یا دیگران. نکته جالب اینجاست که اکثر افراد GTR را در فیلمهای غیر رسمی و نمونه های تقویت شده شناختند و حتی کوچکترین آشنایی با تواناییهای یک GTR استاندارد ندارند! اگر به این دسته از افراد بگویید GTR از پورشه 911 توربو عقب می افتد یا در تست رولینگ از پس کوروت 505 اسبی هم بر نمی آید احتمالا پوزخندی بزنند و به شما فیلم درگ GTR تقویت شده (فرضا 2000 اسبی) با بوگاتی ویرون را به شما نشان دهند و اینطور نتیجه گرفته باشند که GTR از ویرون 1000 اسبی هم سریعتر است چه برسد به پورشه یا کوروت که تقریبا نصف ویرون قدرت دارند!

در جواب به این افراد کافیست به این نکته اشاره کرد که نمونه های تقویت شده یک خودرو هر چقدر هم سریع باشند ربطی به نمونه استاندارد آن ندارند و مثلا یک GTR تقویت شده هر چقدر سریع باشد افتخارش برای نیسان نیست بلکه برای تیونر آن است که توانسته این خودرو را به این سطح برساند. اگر قرار بود خودروهای تیونینگ شده ملاک مقایسه باشند چه بسا نمونه های بیشماری از پراید های تقویت شده می توان پیدا کرد که در شتابگیری حتی از پس ماکسیمای 3000 سی سی هم بر می آیند ولی آیا می توان بر اساس آنها این نتیجه را گرفت که پراید از ماکسیما سریعتر است؟! مسلما نه! زیرا پراید استاندارد حریف سمند هم نمی شود.

پس برتری شتاب نمونه های تقویت شده یک خودرو نسبت به دیگر رقبا را به حساب سازنده آن خودرو نگذارید بلکه فقط تیونر آن را تحسین کنید.

نتیجه گیری:

دقت داشته باشید که هدف از این مقاله این بود که با چهره واقعی یا بهتر بگوییم جایگاه واقعی GTR در بین رقبا و دنیای اتومبیل آشنا شوید و قضاوت منطقی و درستی درباره آن داشته باشید و از حقایق پنهانی گفته نشده در مورد آن آگاه شوید. در یک کلام باید گفت GTR یک سوپر اسپرت بی نظیر با هندلینگ عالی و لانچ قوی است ولی آن چیزی که در ذهن برخی از افراد جا افتاده نیست و بهتر است به جای اینکه با دیدن چند فیلم از نمونه های تقویت شده یک خودرو از کاه کوه بسازیم به شناخت بهتر نمونه های استاندارد آن بپردازیم و حقیقت واقعی یک خودرو و تواناییهایش را بهتر درک کنیم.

منابع مورد استفاده:

Car & Driver

Motor Trend