اختراع اتومبیل افتخاری است که آمریکاییها از آن بی نصیباند چرا که این افتخار قبل از آمریکاییها و توسط پتنت موتورواگِن مهندس آلمانی آقای کارل بنز در سال 1886 کسب شده است. درست است که آمریکاییها مخترع اتومبیل نبودهاند اما بیشک حق بزرگی بر گردن این صنعت دارند و خیلی زود و در سال 1904 توانستند صنعت خودروسازی را تحت سلطه خودشان درآورند و این سلطه تا جایی پیش رفت که در سال 1913 قریب به 80 درصد اتومبیلهای تولید شده در جهان محصول ایالات متحده بودند. اتومبیلسازان آمریکائی که تنها در سال 1908 تعداد فعال آنها به 253 میرسید همواره در بحث تکنولوژی جدید پیشگام بوده و رتبه بالائی از این نظر داشته اند.
بنابراین وقتی آمریکاییها روز 4 جولای (استقلال آمریکا) را گرامی میدارند، چرا 10 خودرو مهم و برتر آمریکایی در طول تاریخ که مایه مباهاتشان است را گرامی ندارند؟ این اتومبیلها به طور ویژهای در مباحثی نظیر تکنولوژی، طراحی، مهندسی و از همه مهمتر اثری که بر جامعه و فرهنگ توده مردم گذاشتهاند همواره پیشرو بودهاند. در واقع اینها ماشینهایی هستند که دنیای ما را تغییر دادند.
در ادامه این 10 خودرو را که از نظر نشریه موتورترِند بعنوان بزرگترین خودروهای آمریکایی تمام دوران هستند به شما معرفی میکنیم. ممکن است بعد از مطالعه این لیست خودروهای دیگری هم به نظرتان برسند که با استدلال منطقی شایستگی حضور در این لیست را داشتهاند در این صورت اتومبیل مد نظر خود را به ما هم معرفی کنید.
آقای هنری فورد که پایهگذار خط تولیدانبوه در صنعت خودروسازی بود، این خودرو را به مدت 19 سال از 1908 تا 1927 روی خط تولید نگه داشت و در این میان 15 میلیون دستگاه از فورد مدل T به تولید رسید. در سال 1926 با بهبود روند سازوکار تولید انبوه، قیمت این خودرو از 825 دلار به تنها 260 دلار رسید. فورد مدل T تنها یک خودرو نبود بلکه وسیلهای بود که صنعت آمریکا را دگرگون کرد. مراکز خرید، متل ها، استراحتگاهها، خانههای ارزانقیمت و تولید رونق گرفته همگی ویژگیهای آمریکای پیشرفته قرن 20 بودند و ویژگی مشترک همه آنها این بود که فورد مدل T در شکلگیری آنها نقش ویژهای داشت.
این خودرو که ابتدا در سال 1932 عرضه شد اولین خودرو تولید انبوه V-8 در جهان بود و الگویی ایجاد کرد که هماکنون هم در خودروهای آمریکایی پیاده میشود. خودروهای V-8 فورد در دهه 1930 به خاطر عملکرد مطلوب خود، بسیار ارزشمند شدند و در همین ارتباط آقای جان دیلینگر که یک گانگستر بود به خاطر ساخت چنین اتومبیل سریع و محکمی نامهای برای تشکر به آقای هنری فورد نوشت. بعد از جنگ جهانی دوم هم این خودرو بدلیل ارزان و فراوان بودن و تنظیمپذیری راحت برای ارائه عملکردی بهتر، ستون فقرات تشکیل جنبش Hot Rod شد به نحوی که فوردهای 32 هنوز هم از مطلوبترین گزینههای Hot Rod ها هستند.
این مدل که در سال 1932 عرضه شد دقیقاً در نقطه مقابل فوردها و شورولتهای ارزانقیمتی که اغلب آمریکاییها با افسردگی آنها را سوار میشدند قرار گرفت. دوسنبرگ SJ یک مدل ساده، دستساز و ارزانقیمت بود که در دهه 1930 نقشی معادل بوگاتی ویرون در دنیای امروزی را ایفا میکرد. این خودرو به موتور 8 سیلندر خطی با دو میل سوپاپ و 4 سوپاپ به ازای هر سیلندر به همراه سوپرچارجر مجهز بود که اتومبیل را قادر میساخت در دنده دو به سرعت 167 کیلومتر بر ساعت و در دنده 3 به سرعت 225 کیلومتر بر ساعت برسد حتی در سال 1936 یک مدل سبک وزن رودستر از این خودرو توانست میانگین سرعت 217 کیلومتر بر ساعت را در بازه زمانی 24 ساعته در صحرای نمک بونِویل از خود بر جای بگذارد تنها 36 دستگاه از این خودرو در حدفاصل 1932 تا 1935 به تولید رسید که تنها دو تای آنها از نوع فاصله محوری کوتاه (short-wheelbase) بودند که هماکنون در تملک گری کوپر و کلارک گابل میباشند.
جیپ، هواپیمای داکوتا و مهارت در نشست و برخواست با هواپیما سه ابزاری بودند که باعث پیروزی آمریکا در جنگ جهانی دوم شدند. طبق ادعای دوایت آیزنهاور فرمانده متفقین در طول جنگ جهانی دوم بیشتر از 700,000 دستگاه جیپ به تولید رسید که باعث شد دست برتر در نبردهای زمینی ازآن نیروهای متفقین باشد. این خودرو پس از جنگ هم نقش ویژهای در کارهای بهمراتب صلحجویانهتر از قبیل گشت و گذار و تفریح و ایجاد ارتباط میان توانایی و استایل و قابلیت برعهده داشت. جیپ با گذشت سالیان دراز و در قرن 21 هم انتخاب مناسبی برای افرادی که از رانندگی با SUVها لذت میبرند به شمار میرود.
سبک موسیقی راکاندرول در ابتدا از یک موسیقی که در مورد این خودرو سروده شده بود پایهگذاری شد. این قطعه موسیقی که در سال 1951 و در استودیویی در ممفیس ضبط شد، راکت 88 نام داشت و در مورد سریعترین سدان آمریکایی قابل خرید در آن روزگار بود. اولدزموبیل راکت 88 که از آن بعنوان نخستین ماسلکار آمریکایی یاد میشود به موتور 135 اسب بخاری V8 مجهز بود و اولین بار در سال 1949 پا به خیابانها گذاشت. قطعه ضبط شده راکت 88 خیلی زود مقبولیت یافت و منجر به شروع کار سان رکوردز شد یعنی جایی که نوازندگانی مانند B.B. King، جری لی لویس، جانی کش و البته الویس پریسلی کار خود را از آنجا شروع کردند.
این خودرو ده سال قبلتر پورشه 911 و در سال 1953 رونمائی شد. نسل دوم این خودرو که توسط بیل میچل طراحی شد به سیستم سوخترسانی انژکتوری 327 و جعبه دنده 4 سرعته دستی مجهز بود و نسبت به همدورههای اسپرت خودش نظیر جگوار E Type عملکرد بهمراتب بهتری را به نمایش میگذاشت. حتی مدل امروزی Z06 هم با موتور 650 اسببخاری، سطحی از عملکرد و تکنولوژی را ارائه میدهد که رقبای آن اغلب با قیمتهای 2 تا 3 برابر گرانتر ارائه میدهند.
فورد موستانگ نه تنها بنیانگذار یک کلاس جدید خودرویی یعنی پونیکارها است، بلکه یکی از اولین خودروهایی است که به طور ویژه برای قشر خاصی از جامعه ساخته شده است. هنگامی که آقای لی آیاکوکا پی برد که نسل جوانی که به سن دریافت گواهینامه رسیدهاند خواهان اتومبیلی بهمراتب متفاوتتر از اتومبیلهای بزرگ والدینشان هستند، آقای هال اسپرلیش برنامهریز محصولات فورد پیشنهاد ترکیب قوای محرکه فورد فالکون با بدنهای متفاوت و اسپرتی را داد که منجر به ساخت موستانگ شد. موستانگ آنقدر مقبولیت یافت که در 18 ماه نخست بعد از عرضه 1 میلیون دستگاه فروخت. این در حالی بود که فورد موستانگ پتانسیل واقعی خود را تا سال 1965 و عرضه مدل GT350 نشان نداده بود و در این زمان بود که فورد به فرمولی از موفقیت رسید که اکنون بعد از گذشت بیش از 50 سال هنوز هم سرپاست.
فورد GT داستان تولید جالبی دارد که از این قرار است: هنری فورد دوم در تلاش بوده تا با پرداخت 10 میلیون دلار نیمی از سهام فراری را بخرد. مذاکرات دو خودرو ساز 9 ماه به طول میانجامد و در نهایت بین دو طرف توافق صورت میگیرد تا در تاریخ 4 جولای 1963 هنری فورد در مارانللو حضور بههم رساند. همچنین ساخت یک خودرو اسپرت مشترک هم با موتور V-12 فراری و شاسی فورد از قبل در دستور کار دو طرف قرار داشت. اما انزو فراری در لحظات آخر از توافق سر باز زد. همین امر انگیزهای برای فورد شد تا مدل اسپرت خودش را بهتنهایی و بدون کمک فراری بسازد و بتواند با این خودرو به سلطه فراری در لمانز پایان دهد. این امر به وقوع پیوست و فورد GT توانست در مسابقات 1966 تا 1969 لمانز در چهار دوره پیاپی به پیروزی برسد.
پیش از معرفی کرایسلر مینی ون، کمپانیهای فولکس واگن با مدل میکروباس در دهه 60 و لانچیا با مدل مگاگاما در سال 1978 ایدههایی از یک خودرو مینی ون را به نمایش گذاشته بودند. آقای لی آیاکوکا و هال اسپرلیش که 20 سال قبل حاصل کار مشترک آنها در کمپانی فورد به تولید مدل موستانگ منجر شده بود این بار در سال 1983 و در قالب کمپانی کرایسلر به هم پیوسته و اتومبیلی ساختند که ترکیبی کامل از راحتی، جاداری و قابلیت رانندگی را ارائه میکرد. این اتومبیل که با نام مینی ون خطاب میشد در اصل پایهگذار تاسیس کلاسی به همین عنوان شد. کرایسلر مینی ون، اتومبیلی موتور جلو با درهای جانبی کشویی و پکیج صندلیهای فوقالعاده منعطف برای 7 یا 8 نفر سرنشین بود.
این یک حقیقت است که تسلا مدل S با نوآوری، کارآفرینی و کیفیت بسیار بالائی به تولید رسیده است. عواملی که رویهمرفته صنعت خودروسازی آمریکا را به بزرگترین، ثروتمندترین و قدرتمندترینهای این صنعت در دنیا تبدیل کرد. اما چه عواملی باعث شد تسلا مدل S که سابقه چندانی هم ندارد بعنوان یکی از بزرگترین خودروهای آمریکایی تمام دوران بدل شود؟ جواب این سوال را میتوان بر تاثیری که این خودرو روی اذهان مردم گذاشت جستجو کرد. تسلا مدل S اتومبیلی بود که با ورود خود به بازار دیدگاه اتومبیلدوستان را نسبت به خودروهای الکتریکی عوض کرد و ثابت کرد که یک اتومبیل الکتریکی هم میتواند به اندازه اتومبیلهای بنزینسوز هیجانانگیز باشد. اگر هنوز هم در مورد هیجانانگیز بودن تسلا مردد هستید باید بگوئیم که این خودرو با شتاب صفر تا 96 کیلومتر 3.2 ثانیهای، بهترین عملکرد را در میان تمام سدانهای آمریکایی تولید شده تا کنون دارد.