این روزها زندگی ماشینی و کسل کننده ما در شهرهایی میگذرد که هر روز چند کیلومتر بیحساب به عرض و طولشان اضافه میشود، برای زیستن داخل آنها نفس به تنگ میآید و هر چقدر هم مخترعین وسایلمان را کوچکتر میسازند (از موبایلهای هوشمند و تبلتها گرفته تا خودروها) ولی باز هم جا کم داریم! این معضل به وضوح در جای پارک ماشینهایمان که غواره و بیغواره، بدون در نظر گرفتن فضای پارکینگ خانه یا پهنای کوچه بابتشان پول میدهیم نیز به چشم میآید!
دوستی میگفت کاش مثل این دستگاهها که هم پرینت میگیرند، هم اسکن، هم کپی و فاکس، ماشینی میساختند که خودش کوچک و بزرگ میشد، در هر فضایی پارک میکرد و هم مناسب حرکت در خیابان بود و هم جاده و کوهستان. . .!
در آن زمان، حرفهای او بیشتر شبیه داستانهای عملی- تخیلی ژولورن به نظر میآمد! اما حالا دنیای صنعت، محصولات خودرویی را توسط کارخانجات اتومبیلسازی برای انتخاب و خرید پیش رویمان قرار داده که هم کوچک هستند، هم جادار و هم راحت پارک میشوند. ماشینهایی که به هاچبکهای کوچک شهری معروفند.
تصور کنید ساعت 8 و30 دقیقه صبح با شتاب از خواب پریده و با عجله عازم محل کار خود میشوید که توجهتان به توده در هم گره خورده خودروهای قد و نیم قد در کوچه یا خیابان جلب میشود. ولی شما به هر صورت راه خود را باز کرده و به محل کار میرسید که با مشکل جدیتری برخورد میکنید! متوجه میشوید همکارانتان که زودتر آمدهاند، جای پارکی برای شما نگذاشته اند. ولی هیچ مشکلی ندارید چون از آن گروه خوانندگانی هستید که این مطلب را به دقت خوانده و تصمیم صحیح را اتخاذ کرده اید!
این روزها خودروهای هاچبک زیادی وارد بازار شده اند که معمولاً در اندازههای مختلفی چون سدانهای متوسط هاچبک، خودروهای مینی مثل پژو 206 و میکرو مثل کیا پیکانتو شناخته میشوند و به دلیل مصرف کم سوخت، توان مناسب پیشرانه، کوچکی اتاق و امکانات خوب، طرفداران بسیاری دارند. این ماشینها به راحتی میتوانند در کوچه و پس کوچه های کلان شهری چون تهران جولان دهند و با ظاهر زیبایی که دارند، نهتنها تقریباً در هر مکانی جا میشوند، بلکه در دل همه نیز به راحتی جایی برای خود باز میکنند!
این بار به لطف دوستان، موفق به جمع آوری 4 خودرو مزدا2، کیا پیکانتو، هیوندای i20 و تویوتا یاریس شدیم تا با مقایسه آنها در کنار هم، به تواناییها و نقاط ضعفشان پی ببریم. به خاطر اینکه در رتبه بندی از تأثیر سلیقه فردی به دور باشیم، در روز آزمون جدولی تهیه شد تا همه شرکت کنندگان با همراهان (که شامل 9 نفر بودند)، در مواردی چون کیفیت ساخت و قطعات داخلی، زیبایی طراحی داخلی، راحتی، جاداری، تجهیزات، زیبایی طراحی خارجی، کیفیت رنگ و کیفیت قطعات خارجی که تا حدودی با سلیقه فردی درگیر است، امتیازات خود را از یک تا 5 لحاظ کنند تا در آخر میانگین این امتیازات، عدد قابل استنادی را ارائه دهد.
همچنین در بخش فنی نیز مسیری شامل سربالایی و سرازیری، در بلوار دانشجوی ولنجک و بین دو میدان شمالی و جنوبی، یکی منتهی به خیابانهای بوستان و البرز و دیگری منتهی به خیابانهای البرز و گلریزان به مسافت حدود 800 متر (دو مسیر 400 متر رفت و برگشت که در تصویر ماهوارهای Google Earth نیز مشخص است) در نظر گرفته شد تا در شرایط کاملاً یکسان و با بستن مقطعی مسیر، توانایی هر 4 خودرو طی یک مسیر یکسان به بوته آزمایش گذاشته شود و قابلیتهای شتابگیری در سر بالایی، سرازیری، ترمزگیری و فرمانپذیری، همه در شرایط برابر آزموده شوند. در ضمن، امتیازدهی توسط 2 نفر انجام شد که میانگین آنها را در جدولی که انتهای مطلب آمده ملاحظه میفرمایید. و اما خودروها و آنچه بر این 4 اسمارتیز در روز آزمایش گذشت. . .
کارکرد: ۱۸ هزار کیلومتر - قیمت تقریبی روز (1\11\92): 71.5 میلیون تومان حدودا 2 سال پیش وقتی مزدا2 وارد بازار شد، آن را تحت آزمایشی کامل قرار دادیم که شرح آن در «مجله ماشین» به چاپ رسید. اما در روز آزمایش حال و هوای دیگری حاکم بود، چون 4 رقیب قد و نیم قد همدیگر را چپ چپ نگاه میکردند! پس از ورود به کابین مزدا2 اولین موردی که به چشم میآید، جای عجیب اهرم تعویض دنده بوده که بالاتر از حد معمول قرار گرفته و من را فوراً به یاد ماشینهای کار و ونهای فولکس واگن انداخت. حتی با وجود اینکه پیش از این رانندگی با مزدا2 را تجربه کرده بودم، هنوز به این فضاسازی دنده عادت نداشتم! اما چیزی که در مورد این تخم مرغ ژاپنی خیلی نظرمان را مثل دفعه پیش جلب کرد، پیشرانه 1.5 لیتری پرکششی بود که در تناسب با جثه و وزن ماشین، هیچوقت شما را دلسرد نمیکند.
کشش این پیشرانه آنقدر خوب است که در مانور و سبقت گرفتن همواره جرأت خود را حفظ میکنید، فرمان خوش دست بوده و کمی هم تیز، سواری نسبتاً خشک است، کابین راحت است و ترمزها پرقدرت ولی اسفنجی هستند! شاید بتوان آن را نسخه مهندسی شده تر نسل قبلی فورد فیستا دانست! نکته جالب درخصوص این خودرو آن است که داخل ماشین و ادواتش هم مثل بیرون، همگی تصاویر بیضوی و تخم مرغی داشتند! از نمایشگر پشت فرمان گرفته تا کنسول، حالت گلگیرها و. . .
در داخل کابین با کیفیتی که پوشیده از مواد پلاستیکی بوده روبه رو میشوید که البته تا حدودی برای این کلاس خودرو عادی است! اگر از یک اروپایی بپرسید مزدا2 چه ماشینی است، میگوید ماشین بچه مدرسه ای ها! یعنی خودرویی که خیلی راحت میتوان با آن راند و به واسطه چسبندگی خیلی خوبش، به سختی از زمین جدا میشود.
در آزمون مقایسه ای، این خودرو در بخش کیفیت ساخت و قطعات داخلی امتیاز 2.89، در بخش زیبایی طراحی داخلی امتیاز 2.64، در بخش راحتی امتیاز 2.45، در بخش جاداری امتیاز 2.23، در بخش تجهیزات امتیاز 2.17، در بخش زیبایی طراحی خارجی امتیاز 2.84، در بخش کیفیت رنگ امتیاز 2.12 و در بخش کیفیت قطعات خارجی امتیاز 2.48 از ۵ را به دست آورد.
پایینترین امتیاز مربوط به رنگ و تجهیزات و بالاترین امتیاز مربوط به کیفیت سواری آن است، از نظر راحتی سواری نیز مقام دوم در اختیار مزدا2 قرار گرفت. در کل، با توجه به میانگین کل امتیازات حاصله 3.77 ، این ماشین در بخش طراحی و کیفیت در مقام چهارم قرار گرفت ولی به خاطر تواناییهای خوب، مقام دوم را در بخش فنی به خود اختصاص داد.
کارکرد: 4 هزار کیلومتر - قیمت تقریبی روز: 61.5 میلیون تومان کیا پیکانتو در حقیقت نباید کنار این 3 خودرو مقایسه شود چون هم حدود ۱۰ میلیون تومان از ارزانترین عضو گروه ارزانتر است و هم کوچکتر و ضعیفتر، ولی چون در بازار داخلی و در این کلاس کیا با پیکانتو به میدان آمده (که میتوان شاید آن را به کم مطالعه کردن وارد کننده ربط داد) چاره ای جز این ندیدیم! به طور مثال، در کنار پیکانتو میبایست هیوندای i10 قرار گیرد که تا به این تاریخ به بازار ایران راه پیدا نکرده ولی خوشبختانه قابلیتهای این ماشین در حدی است که به راحتی میتوان آن را با کلاس بزرگتر هم مقایسه کرد. پیکانتو، خودرویی کم سابقه در کلاس A بوده که سال 2004 معرفی شده، ولی به تازگی با طراحی منحصر به فردی که قاعدتاً از تراوشات فکری «پیتر شرایر» آلمانی است، در بازار رقابت با ژاپنیها و اروپاییها خود را مطرح ساخته است.
در حقیقت شکل با نمک و پیشرانه 1250 سیسی این جارو شارژی، قبل از حرکت شاید تداعی کننده یک ماشین تنبل باشد اما به دلیل تعریف وزنی خوب با قدرت موتور مناسب این جثه (با وجود اینکه پیشرانه آن از i20 حدود 15 اسببخار ضعیفتر بود)، فشردن بر پدال گاز آن سبب شد تا همه تصورات شرکت کنندگان رنگ ببازد! و تداعی کننده جمله معروف فلفل نبین چه ریزه باشد. . .!
پس کشش پیشرانه با توجه به جثه در خور توجه بود ولی اصلاً جسارت مانورپذیری و سبقت گرفتن در بزرگراهها و جادهها را نباید داشته باشید، هرچند اگر هم زمانی برای سبقت دور موتور را بالا بردید، پیشرانه آن با صدایی که بیشتر شبیه جاروشارژی است، شما را به مقصد خواهد رساند!
این ماشین فرمان سبکی داشت و در پیچیدنهای تحت فشار، در تمامی شرایط سرعتی سبک عمل میکرد که گرچه در جاده ممکن است برای کنترل آن به زحمت بیفتید ولی در کوچه پس کوچه ها بهراحتی پیچده و مانور میدهد. از طرفی داخل اتاق با ایزوله شدن خوب آرامش مناسب یک خودروی کوچک شهری را تأمین میکند. دستاندازها در داخل خودرو و فرمان کم و بیش حس میشود و از آنجا که کیا سعی کرده برای افزایش پایداری از سیستم تعلیق نسبتاً سفتی استفاده کند، برای پیچیدنهای تحت فشار باید با پیکانتو خیلی مراعات کرد زیرا امکان بلند شدن چرخهای مخالف عقب وجود دارد و در سرعتهای بالا، کمی از دست رفتن کنترل دماغه خودرو حس میشود.
در کنار همه اینها، ترمزهای آن در آزمایش 110 تا صفر کیلومتر خیلی سریع اتومبیل را متوقف کردند. در کل، رانندگی سریع برخلاف رانندگی در شهر، با آن خیلی جذاب نبود ولی ارگونومی داخل و فضا سازیها و همچنین راحتی در پارک، از نقاط مثبت آن شمرده میشوند. همچنین در داخل از پلاستیک نرم و معمولی استفاده شده بود که ترکیببندی خوب فرمان با داشبورد و نشانگرها در یک خط هماهنگ و ارگونومی مناسب، همه بیانگر حضور یک تیم طراحی قوی بوده که توانسته پیکانتو را به رقیبی مطرح بدل سازد.
به هر صورت، پیکانتو در آزمون مقایسهای، در بخش کیفیت ساخت و قطعات داخلی امتیاز ۳، در بخش زیبایی طراحی داخلی امتیاز 2.73، در بخش راحتی امتیاز 2.73، در بخش جاداری امتیاز 1.89، در بخش تجهیزات امتیاز 3.12، در بخش زیبایی طراحی خارجی امتیاز 3.06، در بخش کیفیت رنگ امتیاز 3.17 و در بخش کیفیت قطعات خارجی امتیاز 2.89 از 5 را به دست آورد.
همانطور که انتظار میرفت، پایینترین امتیاز مربوط به جاداری و بالاترین امتیاز مربوط به رنگ و تجهیزات آن است که از نظر کیفیت ساخت و قطعات داخلی و زیبایی طراحی داخلی و تجهیزات، مقام دوم و از نظر طراحی بیرونی، مقام اول را در بین رقبا به دست آورد. ولی میانگین کل امتیازات آن در بین همه رقبا 2.83 شد، همچنین با توجه به مشخصات فنی و امتیازات، در هر دو بخش، پیکانتو رتبه سوم را از آن خود کرد.
کارکرد: 1000 هزار کیلومتر - قیمت تقریبی روز: 82 میلیون تومان
یاریس، کوچکترین عضو خانواده تویوتاست و از همه رقبا نیز قیمت بالاتری دارد و از آنجایی که تویوتا شاید یکی از خسیسترین کمپانیهاست، تقریباً بدون کوچکترین گزینه انتخابی ارائه میشود، تا حدی که میتوان تصور کرد اگر میشد تویوتا بوق و تایرهای ماشین را نیز حذف میکرد! ولی هر کسی که یاریس را انتخاب میکند، عملکرد بینقص و دوام کاری بی چون و چرای آن را مد نظر قرار میدهد.
سوار شدن به یاریس یعنی آزمایش کردن قدرتمندترین پیشرانه 1.5 لیتری گروه و باید به جرأت بگوییم شتابگیری و تعویض دندههای آن، بهتر از تمامی رقبا بود، طوریکه کمترین افت توان پیشرانه را در ارتقاء دندهها حس میکردیم و هر تختگازی، همراه با یک معکوس خوب و به موقع همراه بود و آن صدای جارو برقی گونه نسل قبلی هم خیلی کمتر شده بود! طبق معمول، سادگی داخل کابین و کیفیت معمولی ادوات داخلی و حتی صندلیهای پارچهای، چنگی به دل نمیزد ولی ارگونومی خوب داخل، فضای باز کابین و دید عالی جلو، مواردی بودند که شما را همچنان پشت فرمان یاریس مینشاندند.
مسئله دیگری که در مورد این ملخک چابک تویوتا به چشم میآید، فرمان سبک و خیلی تیز و تحت امری بود که بهترین شعاع گردش در میان رقبا را دارد و به لطف آن میتوانید با سرعت تمام در بین خودروها و کوچه ها مانور دهید و به سادگی در هر فضای محدودی پارک کنید. چسبندگی روی زمین، مانورپذیری بالا، ایزوله بودن مناسب اتاق و ترمزهای قلدر، از دیگر شاخصه های فنی یاریس بودند. گویا باید آن را خودرویی برشمرد که از بالاترین فاکتورهای مهندسی تویوتا در بخش مهندسی فنی و موتوری سود برده و این در حالی است که کیفیت داخلی و گزینه های انتخابی کم آن، راضیکننده قشر اندکی از مصرفکنندگان خواهد بود.
به هر صورت، یاریس در آزمون مقایسهای در بخش کیفیت ساخت و قطعات داخلی امتیاز 2.89، در بخش زیبایی طراحی داخلی امتیاز 1.95، در بخش راحتی امتیاز 3.67، در بخش جاداری امتیاز 3.78، در بخش تجهیزات امتیاز 1.95، در بخش زیبایی طراحی خارجی امتیاز 2.98، در بخش کیفیت رنگ امتیاز 3.84 و در بخش کیفیت قطعات خارجی امتیاز 2.89 از 5 را بهدست آورد.
همچنین پایینترین امتیاز مربوط به زیبایی طراحی داخلی و تجهیزات و بالاترین امتیاز مربوط به رنگ و جاداری آن است که متأسفانه از نظر زیبایی طراحی داخلی، زشتترین شرکت کننده نیز شناخته شد. یاریس از نظر راحتی و جاداری و کیفیت رنگ، مقام اول را در بین همه رقبا به دست آورد ولی میانگین کل امتیازات آن در بین آنها ۳ شد و رتبه دوم را از آن خود کرد، ولی با توجه به قابلیت فوق العاده فنی و امتیازات به دست آمده، این خودرو مقام اول در بخش فنی را به دست آورد.
در کل، اگر تویوتا با توجه قابلیتهای فنی و کیفی یاریس، کمی برای طراحی داخلی آن سلیقه به خرج میداد، شاید این ماشین میتوانست با فاصله زیادی برترین عضو گروه شود ولی حیف که هیچگاه نمیتوان یک محصول کامل و بینقص پیدا کرد!
کارکرد: 2000 هزار کیلومتر - قیمت تقریبی روز: 73 میلیون تومان شاید آنقدر طی سالهای گذشته، هیوندای را به خاطر کیفیت پایین محصولاتش دست کم گرفته اند که این کمپانی حالا در کنار افزایش توان موتوری، در حال افزایش کیفیت تولیدات خود نیز هست و این مورد در خصوص i20، بهویژه در داخل کابین قابل لمس بود. این خودرو، حتی ارگونومی خوب و فرمان، کنسول و دورشمارهای اسپرت و جذاب و صندلیهای دوست داشتنی چرمی داشت اما پیشرانه آن علیرغم 1.4 لیتر گنجایش، انتظارات ما را برآورده نکرد و به دلیل گیربکس تنبل، دیر شتاب و دور میگرفت و از همه رقبا شتاب صفر تا 100 بیشتری داشت. فرمان آن نیز گاهی اوقات سبک و بدون کمترین انتقال احساس از سطح جاده عمل میکرد و کوبشهای داخل اتاق هم با توجه به عایقبندی خوب داخل آزار دهنده بود. البته به دلیل همین سیستم تعلیق خشک، با افزایش پایداری و فرمانپذیری روبه رو بودیم.
ولی نه کیفیت سواری چنگی به دل زد و نه توان فنی پیشرانه! ترمز آن نیز نظیر پیکانتو کمی با عدم توانایی در انتقال قدرت در سرعت 110 کیلومتر و رساندن سرعت به عدد صفر همراه بود و علیرغم مهندسی خوب ساخت و کیفیت تولید قطعات، در بحث فنی حرف زیادی برای گفتن (حتی در مقابل پیکانتو) نداشت!
i20 همانند سایر مدلهای هیوندای، از نظر ظاهر و تجهیزات همیشه حرفهای زیادی برای گفتن داشته و نظر خریداران ایرانی که همیشه به تجهیزات بیشترین بها را میدهند به خود جلب میکند. این مدل در اولین روزهای معرفی به بازار کشور با پیشرانه 1.6 لیتری وارد شد که خیلی وسوسه برانگیز بود ولی متأسفانه در مدلهای جدید، با پیشرانه 1.4 لیتری وارد شده و به همین خاطر، مقداری از توجه بازار را از دست داده است. بهعلاوه اینکه بهدلیل اهمیت زیاد طراحان و وارد کنندگان به رینگ و تایر بزرگ و فاق کوتاه و سیستم فنربندی خشک، ترکیدگی تایر به یکی از عادات i20 تبدیل شده است!
ولی به هر حال، ما معیار امتیاز را به نظر شرکت کنندگان واگذار کردیم و به همین علت در آزمون مقایسه ای، در بخش کیفیت ساخت و قطعات داخلی امتیاز 3.37، در بخش زیبایی طراحی داخلی امتیاز 3.39، در بخش راحتی امتیاز 2.39، در بخش جاداری امتیاز 2.84، در بخش تجهیزات امتیاز 3.84، در بخش زیبایی طراحی خارجی امتیاز 3.03، در بخش کیفیت رنگ امتیاز 3.28 و در بخش کیفیت قطعات خارجی امتیاز 3.84 از 5 را به دست آورد.
i20 با کیفیتترین، زیباترین و مجهزترین شرکت کننده این آزمایش و البته به اتفاق آراء ناراحتترین عضو گروه نیز شناخته شد! همچنین در جاداری از آخر دوم شد ولی میانگین کل امتیازات آن در بین همه رقبا 3.25 بود که رتبه اول را متعلق به خود کرد. این اتومبیل از نظر فنی با توجه به امتیازات حاصله، رتبه آخر را به خود اختصاص داد. در حقیقت اگر شما هیوندای مورد بحث را انتخاب کنید، خودرویی خریداری کرده اید که از نظر طراحی و کیفیت، حرف نخست را میزند ولی از نظر فنی، حرفی برای گفتن ندارد.
در کل، اگر عملکرد فنی ماشین، راحتی و جاداری برای شما اهمیت داشته باشد، انتخاب منطقی برایتان یکی از گزینههای ژاپنی (یعنی یاریس در مقام نخست و مزدا2 در مقام دوم) است و اگر زیبایی و تجهیزات یک خودرو شما را جذب میکند، قطعاً انتخاب شما به محصولات کره ای (i20 در مقام نخست) ختم میشود.
از همکاری مالکین خودروها خانم «مرمر حقیقی» و آقایان «ماهان حقیقی»، «امین رضا اعیانی» و «ایمان کلینی» با گروه آزمایش «مجله ماشین» تشکر کنیم.
آزمایش و نوشته: مسیح فرزانه، علی رزوان | عکس: علی رزوان