عکس : علی اهتمامی
همه چیز از یک روز نه چندان گرم تابستانی شروع شد،وقتی خبر رسید که یکی از دوستان قدیمی مرسدس سوار پس از بررسی و تحقیق فراوان، بر خلاف آرمان های اشتوتگارتی قدم برداشته و بنز E CLASS قدیمی خود را با یک ب ام و سری پنج 528i جایگزین کرده است.این اقدام انقلابی ما را بر آن داشت تا آزمایشی را بین E CLASS عجیب الخلقه جدید و سری پنج تکمیل شده با کیت M ترتیب دهیم تا دلایل پیوستن مرسدس سواران قدیمی به اردوی دشمن را کشف کنیم.آنچه در ادامه می بینید، حاصل رقابتی داغ و نزدیک در بعد از ظهری پاییزی است که با همکاری جمع کثیری از دوستان ماشین باز انجام پذیرفت و در ادامه به حضور دو ب ام و اضافه بر سازمان به جمع خودروهای موجود در این آزمایش فنی منجر شد.به همین دلیل است که در برخی تصاویر مرسدس E 200 را یکه و تنها در برابر سه ب ام و 528i می بینید،اما باید بگویم که رقابت اصلی بین خودروهای سپید رنگ بود و دو خودرو دیگر خارج از هماهنگی به جمع ما ملحق شدند.از نظر فنی منصفانه تر بود که در مقابل ب ام و 528i ،مدل E250 مرسدس بنز را قرار می دادیم که اخیرا به نمایشگاه های خودرو راه یافته است، اما علیرغم تلاش فراوان موفق به یافتن چنین بنزی برای آزمایش فنی نشدیم و ناچارا به رقابت ناعادلانه E200 اسپرت پکیج 2014 در برابر 528i ام پکیج 2014 رضایت دادیم.دو سدان لوکس و اسپرت که از نظر قیمتی نیز تقریبا به یکدگیر نزدیک هستند و در بازار فروش نبردی تمام عیار را تجربه می کنند.
ئی کلاس فیس لیفت با این چراغ های پیوسته، عاشقان و منتقدان فراوانی دارد و بر خلاف ب ام و سری پنج،با طرحی نسبتا جنجالی به بازار آمده است.حتی طرفداران دو آتشه مرسدس بنز هم با اطمینان نمی توانند در مورد تاثیر گذاری مثبت یا منفی این طرح تازه نظر دهند اما آنچه واضح است این است که در طول 20 سال گذشته چراغ های چهار گانه جلو به نوعی شخصیت و کاراکتر برای مرسدس بنز E CLASS مبدیل شده بودند و حالا در پی بهم پیوستن چراغ ها این شخصیت خاص و منحصر به فرد فراموش شده است،البته طراحان مرسدس بنز در ساخته های جدید خود سعی دارند که با استفاده از نوارهای LED، شکل و شمایل انعطاف پذیری را به چراغ های جلو ببخشند و این روش در مورد E CLASS فیس لیفت شده نیز در راستای ایجاد طرحی چهار گانه در فضای درونی چراغ های بزرگ جلو به کار گرفته شده،اما در نهایت چندان موفقیت آمیز از آب در نیامده است.برای مثال وقتی چراغ های روز هر دو خودرو روشن باشند،برتری بیشتر از آن ب ام و خواهد شد که جلوه ای دلربا و در عین حال ساده و گویا دارد.با این حال لازم است تاکید کنیم که طراحی کلی مرسدس بنز بسیار خوب و تاثیر گذار است و به راحتی می تواند از نظر زیبایی در برابر ب ام و قد علم کند.چرا که ب ام و از چهره ای جذاب اما تکراری برخوردار است.در واقع باید گفت که هر دو خودرو از نظر اصول علم طراحی صنعتی در مقایسه با نسل های گذشته خود دچار افت شده اند و هیچ یک نمی توانند در نگاه اول به اندازه مدل های قبلی ماندگار و زیبا جلوه کنند،اما با این وجود هم نسبت به بسیاری رقبا در بازار برتری دارند و به خصوص با تجهیز به قطعات تکمیلی (کیت بدنه AMG و M) خوش سیما و خواستنی جلوه می کنند.انتخاب بین این دو خودرو واقعا سلیقه ای است و حتی مالکین هم نمی توانستند دلیلی بر برتری خودرو خود ارائه دهند.بنابراین از تعیین برنده در زمینه طراحی و زیبایی خود داری می کنیم و این مسئله را به شما وا میگذاریم.تفاوت ظاهری مدل های اسپرت (AMG و M پکیج) نسبت به نمونه های ساده به سپرهای جلو و عقب دوباره طراحی شده، رینگ های متفاوت، منبع اگزوز متفاوت و فرمان های اسپرت مربوط می شود و تمامی این موارد در هر دو خودرو مورد آزمایش وجود دارند،البته که هیچ شکی در زیبایی و جذابیت بیشتر مدل های مجهز به پکیج اسپرت نسبت به نمونه های ساده وجود ندارد،اما اگر کمی به تفاوت قیمت شگفت آور ناشی از افزوده شدن این قطعات فکر کنید،ممکن است که عطا این زیبایی بیشتر را به لقایش ببخشید و به سراغ همان مدل های ساده ولی ارزان تر بروید.به خصوص که برخی افراد،قطعات ظاهری اسپرت و حجیم مربوط به کیت بدنه را نمی پسندند و برای مثال از نوار کرومی قرار گرفته بر روی سپر عقب مرسدس در قسمت فوقانی خروجی های اگزوز دل خوشی ندارند.هر دو خودرو در واقع پا به سن گذاشته اند و تاریخ عرضه آن ها به عنوان یک مدل تازه به سال های 2009 و 2010 مربوط می شود.از این رو عجیب نیست که هر دو نیز اخیرا مورد ارتقاء چهره و فیس لیفت قرار گرفته اند.یکپارچه شدن چراغ های جلو مرسدس بنز در واقع مهمترین نمود همین فیس لیفت بزرگ است و برای ب ام و هم تغییراتی از جمله تغییر چیدمان اجزای داخلی چراغ های جلو و برخی دیگر ریزه کاری ها انجام شده اند و البته در فضای داخلی هم مجموعه پشت آمپر آنالوگی و ساده نمونه های قبل از فیس لیفت با نمونه تمام دیجیتالی جایگزین شده است.
مهمترین پرسش این بود که 528i ام پکیج با چنین اختلاف قیمت چشمگیری، از کیفیت کابین بهتری نسبت به برادر کوچکتر خود یعنی سری 3 برخوردار است یا خیر؟در اولین نگاه همه چیز خوب به نظر می رسید و به خصوص نشان زیبای M POWER که در محل های متفاوتی نصب شده بود از کیفیت بالا و حداکثری فضای داخلی خبر می داد، اما با کمی توجه بیشتر به جزییات مشخص می شود که متاسفانه سطح فوقانی داشبورد این مدل هم از پلاستیک نسبتا خشک شکل گرفته است و عجیب تر آنکه مشابه چنین جنسی برای داشبورد بنز هم به کار گرفته شده است.در واقع فضای داخلی دو خودرو از نظر کیفیت برتری قابل توجهی به یکدیگر ندارند و هر دو از نظر جنس مواد پلاستیکی و یا کیفیت چرم صندلی ها در یک سطح قرار می گیرند، اما از منظر طراحی می توان اذعان کرد که طرح فرمان ب ام و اسپرت تر و هیجان انگیز تر از مرسدس است و حال و هوای کلی کابین بنز به خصوص با توجه به ساعت آنالوگ قرار گرفته در بخش مرکزی داشبورد و رنگ آمیزی کرومی برخی قطعات داخلی لوکس تر جلوه می کند.در زمینه فضای داخلی هر دو خودرو راحتی کافی برای چهار سرنشین را تامین می کنند و در صورت اضافه شدن نفر سوم بر روی صندلی عقب هم اوضاع نسبتا قابل قبول و مناسب خواهد بود،تنها با کمی اغماض می توان گفت که صندلی عقب ب ام و از زاویه بهتر و دربرگیرندگی بیشتری نسبت به بنز برخوردار است ولی بنز در عوض فضای بیشتری برای نشستن سه فرد را بر روی صندلی عقب ارائه می دهد و این نکته شاید برای برخی خریداران که اهل مسافرت های دسته جمعی هستند،حائز اهمیت باشد.علیرغم بهره مندی ب ام و از پکیج M باید گفت که ماجرای آپشن های این خودرو بازهم ادامه دارد و اگر خواستار کیفیت حداکثری فضای داخلی هستید، ناچار به خریداری مدلی های اصطلاحا Individual خواهید بود که در پی پرداخت بهای بیشتر به چرم طبیعی در جاجای کابین با رنگ بندی دلخواه مجهزند.برای مرسدس بنز نیز مشابه چنین آپشنی در صورت سفارش مجموعه های دیزاینو و یا EXCLUSIVE وجود دارد که به افزوده شدن روکش چرمی بر روی سطح فوقانی داشبورد منجر می شود،البته صندلی های مرسدس بنز مجهز به پکیج اسپرت، به صورت چرمی با دوخت زیبا و مزین به نشان AMG هستند و از نظر کیفیت کم و کاستی ندارند اما خب اگه علاقه مند به پرداخت رقم های بیشتر باشید، بازهم جا برای ارتقاء تودوزی داخلی وجود دارد.
خود برای خواندن انبوهی عدد و رقم آماده کنید.یک نفس عمیق بکشید و در ادامه متن با ما همراه باشید.سری پنج جدید با کد فنی F10 در دو مدل 528i و 520i به بازار کشورمان راه یافته که هر دو از یک پیشرانه چهار سیلندر توربو – با کد فنی N20- سود می برند که البته به لطف تنظیمات متفاوت،یارای تولید 245 اسب بخار (528i) و 184 اسب بخار (520i) را دارد.در مقابل نسل فعلی مرسدس E CLASS در سه گونه متفاوت در ایران حاضر است.تا پیش از اجرایی شدن قانون منع واردات خودرو خودروهای لوکس، این نسل در مدل های 2012 از سری شش سیلندر E350 به بازار معرفی شده بود که یارای تولید 302 اسب بخار قدرت را دارند ولی بعد از اجرایی شدن این قانون، با اندکی وقفه نوبت به واردات مدل های چهار سیلندر پایه (E200) رسید که البته در اثر این وقفه،بازار فروش به شکل کامل توسط ب ام و سری پنج تصرف شده بود.E200 رقیب ب ام و 520i است و دقیقا به همان اندازه (184 اسب بخار) قدرت دارد.این مدل تا همین چند ماه پیش تنها نمونه صفر کیلومتر قابل خریداری ئی کلاس در بازار داخلی بود و طبیعتا نمی توانست از نظر مشخصات فنی در برابر 528i که قدرت بالاتری دارد رقابت کند، اما چند وقتی است که نمونه های قدرتمند تر E250 با پیشرانه های چهار سیلندر 211 اسب بخاری نیز به بازار کشورمان راه یافته اند که رقیب نزدیک تری برای 528i هستند.ما برای تست موفق به یافتن نمونه E250 و قرار دادن آن در برابر 528i نشدیم و ناچارا به مصاف نمونه های اسپرت پکیج E200 و 528i بسنده کردیم.با این وجود خوب است بدانید که 528i از نظر عملکرد و شتاب،توانایی غلبه بر E250 را دارد و حتی می تواند به لطف بهره مندی از توربوچاجر در برابر نمونه های شش سیلندر E350 هم قد علم کند و با اختلافی نزدیک به 0.1 ثانیه سریعتر از آن به سرعت یکصد کیلومتر بر ساعت دست یابد.مشخصات فنی کامل این خودرو ها را طبق آزمایشات فنی نشریات آلمانی می توانید در جدول انتهای مطلب مشاهده فرمایید و تنها ذکر این نکته لازم است که برای هر دو خودرو امکان سفارش سیستم فنربندی فعال و تطبیق شونده (AIR MATIC برای مرسدس بنز و ADAPTIVE M SUSPENSION برای ب ام و) به عنون یک آپشن جالب وجود دارد و در صورت وجود این آپشن،عملکرد و واکنش های سیستم تعلیق از کاملا نرم تا کاملا خشک متغییر خواهد بود،میزان تاثیر گذاری این آپشن واقعا غیر قابل باور است،اما متاسفانه هیچ یک از خودروهای مورد آزمایش به چنین آپشنی مجهز نبودند و تجربیات نوشته شده در مورد سیستم فنربندی این خودروها به نمونه های ساده با تعلیق غیر فعال مربوط می شود. تعویض دنده از طریق پدال های پشت فرمان برای هر دو خودرو امکان پذیر است،اما کاراکتر کلی ب ام و با چنین معقوله ای هماهنگی بیشتری دارد و جالب است بدانید که ظاهرا تنظیمات گیربکس ب ام و های مجهز به M PACKAGE نیز اندکی نسبت به نمونه های ساده متفاوت بوده و همین نکته قابلیت های اسپرتی بیشتری را برای این سدان هیجان انگیز باواریایی به ارمغان می آورد.همچنین هر دو خودرو به سامانه START/STOP یا همان خاموش کننده خودکار پشرانه در توقف های کوتاه مجهزند که در راستای کاهش مصرف سوخت فعال شده و تکنولوژی زاید و اعصاب خورد کنی در ترافیک تهران محسوب می شود.هر دو خودرو در بازارهای جهانی با سیستم انتقال قدرت به چهارچرخ نیز عرضه می شوند و شمار معدودی از سری پنج های راه یافته به کشورمان نیز به چنین آپشنی مجهزند که در واقع با کد xi )بری مثال 528 xi) شناخته می شوند.جالب است بدانید که شماری از این خودروها به جهت فرمان پذیری بهتر از سامانه چهار فرمان نیز بهره می برند.
فهرست تجهیزات و امکانات رفاهی برای هر دو خودرو واقعا بلند بالاست و حتی اگر بخواهیم هم نمی توانیم به معرفی تمامی آن ها بپردازیم.از این رو ناچارا به برخی از جالب ترین موارد اشاره می کنیم.در مورد مرسدس بنز، وجود یا عدم وجود سقف پانوراما بسیار تعیین کننده است و ظاهرا اغلب خریداران نیز به این آپشن لوکس علاقه فراوانی دارند،اما آنچه واقعا تاثیر گذار است،انبوه سیستم های ایمنی و کمک رانندگی است که شامل دوربین 360 درجه ای دورتادور خودرو،سیستم کروز کنترل فعال با قابلیت ترمز گیری و کاهش خطر تصادف و حتی سامانه پارک خودکار می شود که البته این سامانه در ایران به دلیل غیر استاندارد بودن معابر و خیابان ها چندان کاربردی ندارد و ممکن است به جای کمک منجر به دردسر شود.سامانه دوربین دید در شب (NIGHT VISION) هم برای این خودرو قابل سفارش است و وجود یا عدم وجود مجموعه رادارهای فاصله سنج را می توانید با بررسی آرم بزرگ جلو خودرو تشخیص دهید.در واقع مجموعه راداری در فضای پشت نشان بزرگ مرسدس بنز جایگذاری می شوند و خودروهایی که به این رادارهای مجهزند از آرم جلو متفاوت و توپری برخوردار هستند.سیستم فنرنبدی تطبیق شونده AIR MATIC یکی دیگر از امکانات مهمی است که سفارش آن با توجه به مشخصات خیابان های ایران تعیین کننده به نظر می رسد.همچنین وجود یا عدم وجود صندلی های مجهز به ماساژور و گرم کن و سرد کن هم برای برخی خریداران اهمیت ویژه ای دارد.
ب ام و در عین استفاده از دوربین های پنج گانه با پوشش 360 درجه ای به مجموعه ای رادار مجهز است که در مدل های فول آپشن – در اصطلاح بازاری پنج دکمه که در سمت چپ فرمان بر روی داشبورد قرار می گیرند- می توانند فاصله بین خطوط حرکتی ، پر یا خالی بودن باند سبقت گیری (شناسای نقطه کور) و مواردی از این قبیل را کنترل کنند.در واقع دوربین دید در شب ب ام و هم جزئی از همین سیستم محسوب می شود و اطلاعات دریافتی از دوربین مادون قرمز بر روی نمایشگر پشت آمپر که در مدل های 2014 به صورت تمام دیجیتالی در آمده است، نمایش داده می شود.همچنین این رادارها در زمان پارک کردن خودرو نیز کاربرد دارند و با نمایش تصویری شماتیک،راننده را از موانع و خطرات نزدیک به خودرو آگاه می سازند.ب ام و از سقف پانوراما بی بهره است اما در عوض آپشن جذاب وکیوم درب ها را دارد که کلا برای مرسدس بنز E CLASS تعریف نشده است.سامانه باز شدن خودکار درب صندوق عقب در هر دو خودرو وجود دارد و در مواقع برگشتن از خرید با دستان پُر، می تواند بسیار کارساز باشد.همچنین گفتنی است که هر دو خودرو به سامانه ورود بدون کلید و چراغ های تطبق شونده با شرایط محیطی، زاویه گردش فرمان و ارتفاع مجهزند.سفارش آپشن جالب اما نه چندان ضروری HEAD UP DISPLAY نیز برای ب ام و امکان پذیر است و در نهایت می توان با سفارش سامانه جادویی تعلیق انطباق پذیر ADAPTIVE SUSPENSION لذت واقعی سواری با یک سدان مدرن و هوشمند را تجربه کرد.با این تفاسیر مشخص است که انتخاب خودرو برتر با توجه امکانات رفاهی اصلا ساده نیست و هر دو خودرو در این زمینه با تمام قوا در میدان رقابت حاضر هستند.سیستم صوتی ب ام و مورد آزمایش از گونه پایه یا HI-FI بود که کیفیت قابل توجهی نداشت، اما امکان سفارش سیستم های صوتی هارمن کاردون و Bang & Olufsen هم وجود دارد که این مورد آخر بسیار با کیفیت و گران قیمت است.جالب آنکه برای مرسدس بنز هم دقیقا همین ترتیب سیستم های صوتی ارائه می شود، اما اکثر E CLASS های راه یافته به کشورمان از مدل هارمن کاردون بهره می برند و از این جهت به نمونه های پایه HI-FI ب ام و برتری کاملا محسوسی دارند.
در دست گرفتن فرمانی که به نشان M POWER مزین است، همیشه هیجان خاص خود را دارد،هرچند که نصب این نشان در مورد 528i تنها جنبه تزیینی دارد، اما فرمان کاملا با مدل های عادی و فاقد پکیج M متفاوت است و چاشنی اسپرتی فراوانی را به حس و حال اولیه ورود به کابین اضافه می کند.خارج کردن خودرو از حالت ترمز دستی که حالا تبدیل به ترمز برقی شده، ساده و در عین حال کمی متفاوت با خودروهای قدیمی است و نیاز به راهنمایی مالک دارد.پس از آن نوبت به کمک گرفتن از رادار های محیطی می رسد که در خارج شدن امن و امان از محل پارک نقش موثری دارند و حالا بلاخره شرایط برای محک زدن توانایی های این سدان چهار سیلندر توربو مهیاست.حالت رانندگی را در وضعیت اسپرت PLUS قرار می دهیم،رنگ بندی مجموعه پشت آمپر از آبی (مخصوص حالت اقتصادی) به قرمز مایل به نارنجی که رنگ سنتی پشت آمپر ماشین های ب ام و است،تغییر می کند و همین تغییر ساده به هیجان رانندگی می افزاید،با نگاهی به مسیر پدال گاز را تا انتها می فشارم.در باک خودرو معجونی از بنزین یورو چهار و مکمل سوخت غوطه ور است و بنابراین تاخیر پدال گاز به حداقل ممکن کاهش یافته و پیشرانه بی نیاز از دست و پنجه نرم کردن با بنزین بی کیفیت معمولی،در شرایطی نزدیک به ایده آل کار می کند.کسری از ثانیه طول می کشد تا توربو TWIN SCROLL فول بوست شده و تمامی 350 نیوتن متر گشتاور موتور توسط گیربکس هشت سرعته ZF به چرخ های عقب منتقل می شود.درست در این لحظه است که نیروی قابل توجه حتی علیرغم شیب قابل توجه مسیر پدیدار شده و 528i هزار و هشتصد کیلویی را به شکل شگفت آوری به پیش می راند.شتاب گیری خارق العاده نیست اما بسیار رضایت بخش است و با توجه به وزن کلی خودرو و شیب مسیر واقعا سخت می توان باور کرد که چنین عملکردی از یک پیشرانه چهار سیلندر 2.0 لیتری بدست می آید.گشتاور در طیف بسیار وسیعی از محدوده دور موتور تولید می شود و همین نکته هم زمینه شتاب گیری خوب خودرو را در هر سرعتی به وجود می آورد.در واقع فشردن ناگهانی گاز سری پنج حتی در مسیرهای پرشیب هم با احساس فشرده شدن در صندلی همراه می شود و از این نظر 528i نسبت به سایر سدان های خانوادگی موجود در کشورمان برتری فراوانی دارد.فرمان همانند سایر مدل های ب ام و عملکرد دقیق و نسبتا سنگینی دارد و فنربندی هم واقعا از نظر قابلیت های دینامیکی و جذب ضربات و ناهمواری ها خوب عمل می کند.کوچکترین اثری از کوبش در گذر از انواع دست انداز و سرعت گیر دیده نمی شود و رفتار فنربندی در جذب ناهمواری های ناشی از آسفالت زبر و خشن هم حتی علیرغم استفاده از تایرهای RUN FLAT و رینگ های سایز بزرگ قابل قبول به نظر می رسد.تنها نکته قابل تامل شاید ترمزها باشند که علیرغم حساسیت خوب از توانایی لازم در جهت مقابله با نیروی قابل توجه پیشرانه برخوردار نبوده و زودتر از آنچه که توقع داریم به حالت قفل شدن می رسند.به جز این مسئله سایر ویژگی های دینامیکی ب ام و قدرتمند و زیباست و حتی صدای تولیدی پیشرانه هم در دور های بالا جذاب و تاثیر گذار است و در حد قابل قبولی به کابین راه می یابد،البته این ویژگی به مجموعه اگزوز ویژه مدل M PACKAGE مربوط می شود و نمونه های ساده و فاقد این مجموعه کمتر از این صدای زیبا برخوردارند.
راستش را بخواهید علیرغم تمام گمانه زنی ها و تصورات اولیه باید اعتراف کنیم که تفاوت بین سواری بنز و ب ام و در این تست آنقدرها هم زیاد نیست.البته مرسدس بنز همچنان به برخی اصول و سنت های خود پایبند مانده است و این نکته شاید بیشتر به مذاق بنز بازهای قدیمی خوش بیاید که سال هاست از محصولات این کمپانی استفاده می کنند.برای مثال ترمز پارک (ترمز دستی) هنوز هم مانند مدل های کلاسیک به صورت پایی فعال می شود و نحوه آزاد کردن آن هم به شیوه سنتی بر اساس کشیدن یک دکمه بزرگ در سمت چپ فرمان است ولی صرف نظر از این جزییات حس و حال فضای کابین هر دو خودرو از نظر ابعاد و اندازه،نرمی و سفتی فنربندی و حتی واکنش های فرمان تا حد زیادی مشابه است،البته که ب ام و از پیشرانه قوی تر بهره می برد و 60 اسب بخار اختلاف قدرت برای هر فردی محسوس است،اما بنز حتی با همین پیشرانه 184 اسبی هم عملکرد خوب و قابل قبولی را به نمایش می گذارد و احتمالا این میزان قدرت برای قشر وسیعی از دوستداران این برند و خریداران یک سدان خانوادگی لوکس کافی و رضایت بخش است.مهمترین تفاوت دو خودرو در زمینه رانندگی شاید ترمزهای مرسدس باشد که احساسی اطمینان بخش تری را به راننده منتقل می کند و با توجه به استفاده از دیسک های ترمز سوراخ دار در چرخ های جلو احتمالا در زمان ترمزگیری های مکرر هم کمتر دچار افت عملکرد می شود،در زمینه امکانات و آپشن های رفاهی بی برو برگرد برتری با بنز است و سرنشینان این خودرو به خصوص بخاطر لذت بردن از سقف پانوراما و سیستم صوتی با کیفیت تر E200 ، می توانند به خریداران ب ام و فخر بفروشند.در مقابل صدای پیشرانه بنز حتی در دور بالا هم کمتر به فضای کابین راه می یابد و با کمی سخت گیری می توان گفت که واکنش فرمان ب ام و نسبت به شرایط مسیر اسپرت تر از E200 است.برتری دیگر هم می تواند گیربکس هشت سرعته ب ام و باشد که چه از نظر عملکرد اسپرتی و چه در زمینه زمان تعویض دنده ها برتری نسبتا محسوسی نسبت به گیربکس هفت سرعته مرسدس دارد.با این توضیحات می توان حدس زد که در رانندگی پرفشار، لذت رانندگی ب ام و بیشتر از بنز خواهد بود اما واقعیت این است که با توجه به شرایط جاده های کشورمان،کمتر فردی جرات فشار آوردن به یک خودرو گران قیمت را به دل راه می دهد و بنابراین در استفاده عادی شهری و جاده ای تفاوت چندان بزرگی بین سواری این دو مدل دیده نمی شود.هر دو خودرو از نظر مشخصات و امکانات ایمنی در سطوح بسیار بالایی قرار دارند و با توجه به انبوه رادارها و سیستم های کمک رانندگی اجازه دست از پا خطا کردن را به راننده نمی دهند،برای مثال اگر قصد شیطنت های غیر قانونی نظیر لایی کشیدن یا سبقت غیر مجاز – از روی خط ممتد- را داشته باشید،سیستم های ایمنی وارد عمل شده و از این جرایم خطرناک جلوگیری می کنند،البته امکان خاموش کردن چنین سیستم هایی وجود دارد،اما بدین منظور باید پروسه ای پیچیده را طی کنید تا بتوانید از طریق منو های موجود این سیستم ها را کاملا از مدار خارج نمایید.در لحظات اولیه رانندگی با بنز متوجه می شوید که کمربند متناسب با ابعاد بدنتان تنظیم شده و تا حد قابل توجهی سفت می شود و مجموعه راداری قرار گرفته در پشت نشان مرسدس بنز در تمامی شرایط رانندگی به شکل خودکار مسیر پیش رو را چک کرده و نسبت به وقوع تصادف واکنش نشان می دهد.ب ام و هم به سامانه HUD (هد آپ دیسپلی) مجهز است که اطلاعات مهمی نظیر سرعت را بر روی شیشه جلو خودرو نمایش می دهد و با این حساب واقعا نیازی نیست که چشم خود را از جاده بردارید.جالب تر آنکه اطلاعات این سیستم تنها برای راننده قابل رویت هستند و هیچ کدام از دیگر سرنشینان نمی توانند اعداد و ارقام نمایش داده شده بر روی شیشه جلو را ببینند.رادارهای ب ام و همچنین نسبت به تغییر مسیر حرکت خودرو حساسیت دارند و ایمنی خودرو را به شکل هوشمندانه ای در زمان تغییر مسیر، رانندگی در شب و یا زمان سبقت گیری تامین می کنند.
قیمت ب ام و سری پنج مدل 2014 در فهرست منتشر شده توسط گمرک کشورمان بین 49 تا 55 هزار دلار اعلام شده است ولی قیمت این خودروها در بازار برحسب مدل (520i یا 528i) ، سطح تجهیزات و البته بهره مندی از پکیج M ، سامانه ایکس درایو و ...در طیف بسیار گسترده ای از حدود 275 تا حدود 450 میلیون تومان قرار می گیرد.در مقابل E CLASS به دلایلی نامعلوم سطح قیمت بالاتری دارد و بر حسب مدل (E200 یا E250) و آپشن در محدوده ای از 310 تا 460 میلیون تومان قیمت می خورد.با این حساب دلایل فروش فوق العاده خوب 528i در بازار کاملا روشن است.پیشرانه توانمند و عملکرد بسیار خوب،طیف گسترده قیمت و آپشن های متنوع در کنار عدم عرضه گسترده مرسدس E CLASS چنین نتیجه ای را رقم زده است و مرسدس به شکل غیر منصفانه ای بازار فروش را به شکل کامل به رقیب سرسخت خود واگذار کرده است.در واقع فروش سری پنچ در کشورمان آنچنان چشمگیر بوده که می توان گفت که مرسدس E CLASS جدید عملا به گزینه ای خاص تر و با پرستیژ بیشتر تبدیل شده است و شاید برای طرفداران دو آتشه مرسدس بنز پرداخت بهای بیشتر و دریافت اسب بخار کمتر در مقابل کلاس ویژه راندن یک مرسدس بنز خاص و جدید توجیح پذیر باشد.
با توجه به شرایط بازار و فروش بسیار چشمگیر ب ام و، مشخص است که به قیمت گذاری و نحوه عرضه مرسدس E CLASS ایراداتی وارد است.به هرحال هر دو خودرو از نظر عملکرد و امکانات در سطح رضایت بخشی هستند و اگر اهل رانندگی اسپرتی نباشید، می توان گفت که نمونه های پایه (520i و E200) با همان پیشرانه 184 اسب بخاری هم از توانایی کافی و مناسبی برخوردارند و بنابراین خرید نمونه های قدرتمند و البته گران تر 528i و E250 توجیح چندانی ندارد.هرچند عکس این قضیه نیز صادق است و برای افرادی که خواهان یک سدان اسپرتی تمام عیار هستند، بی هیچ شک و تردید 528i به رقبای مرسدس نشانش برتری چشمگیری دارد و با توجه به تعداد فروش زیاد و اشتراکات فنی کلیه ب ام و های جدید و چهار سیلندر، می توان انتظار داشت که بازار دست دوم و قیمت قطعات یدکی این مدل در بلند مدت نیز مناسب و قابل قبول باشد.با این توضیح می توان گفت که خرید ب ام و منطقی و هیجان انگیز خواهد بود،اما اگر خواهان یک سدان لوکس و خاص هستید،تنها پیشنهاد E CLASS است که به دلیل فروش اندک و کم بودن در سطح خیابان ها،پرستیژ بالاتری از ب ام و را ارائه می دهد.
در پایان ضمن تشکر از مالکین محترم خودروها،مهندس قوکاسیان و مهندس خالقی،مراتب قدردانی خود را از آقایان واهه نازاریان،نیما مجتهد زاده، اشکان هرمزی ، شایان جوادی و افشین خالدی اعلام می داریم که در پروسه برگزاری این آزمایش فنی و تهیه مطلب همکاری گسترده ای با نشریه "صفر تا صد" داشتند.