ب ام و پشت دیوار گمرک!

29 اسفند 13969:01
4 دقیقه


ب ام و پشت دیوار گمرک!

فاصله به اندازه یک دیوار است، دیواری با آجرهایی از جنس حسرت. چیزی شبیه دیوار برلین است بین خودروهایی که در گمرک مانده اند و مشتریانی که قرار بود همین امسال، سالی که نفس های آخرش را می کشد، از آنها استفاده کنند. این دیوار بلند حالا فاصله ای بزرگ میان مصرف کننده و مسئولان انداخته، فاصله ای که امید را در فضای کسب و کار به نومیدی و یاس بدل کرده است. سوال ساده این است که چرا هزاران خودرو باید در حبس ناخواسته گمرک باشند در حالی که بازار تشنه محصول باکیفیت و قیمت منطقی و مناسب مانده است. پرسشی که هنوز پاسخ دقیقی بر آن پیدا نشده و از هزار وعده مدیران نیز یکی وفا نکرده است.

 ب ام و پشت دیوار گمرک!

خودتان را بگذارید به جای کسانی که با هزار محاسبه و امید، سرمایه خود را به خطر انداختند و بر اساس نیاز بازار، تعدادی از خودروهای روز دنیا را به سوی ایران گسیل کردند و حالا هر روز می روند پشت دیوار گمرک و وقت ملاقات می خواهند تا شاید راهی برای آزاد کردن سرمایه محبوس خود بیابند. سرمایه های مملکت زیر تازیانه باد و سوزش آفتاب، خاک می خورند و مسئولان هم راه حلی ارائه نمی کنند. فقط در یک فقره باید به ضرر 400 میلیاردی پرشیا خودرو به عنوان نماینده ب ام و در ایران اشاره کنیم که می تواند دودمان یک بنگاه اقتصادی بزرگ را به باد دهد. آن وقت بحث جلب سرمایه های خارجی چقدر نفرت انگیز و یا شاید هم خنده دار به نظر می آید! وقتی چنین رفتاری با یک هموطن سرمایه گذار می شود حساب سرمایه گذار خارجی که با کرام الکاتبین است.

گفته شده که گمرک قرار است هزاران خودروی محبوس را که به خاطر کش و قوس های ثبت سفارش پشت دیوار مانده اند، به تدریج آزاد کند اما ماشین های آفتاب سوخته و زخم برداشته باید جریمه و تاوان سختی نیز به خاطر زندانی شدن بی جهت بپردازند. ماشین هایی که قرار بود در موقع مناسب موجب تنظیم قیمت در بازار شوند حالا با وثیقه ای سنگین برای آزادی مواجهند که صاحبان آنها در پرداخت آن احساس عجز می کنند. حالا ماشین های سال گذشته باید با برچسب قیمتی بالاتر از مدل های روز راهی بازار شوند و به این ترتیب یا به گرانی روزافزون خودرو دامن خواهند زد یا اینکه سرنوشتی جز مرگ تدریجی در نمایشگاهها نمی یابند. در این اوضاع اقتصادی چند نفر می توانند خودرو 700 میلیونی را به قیمت 1.5 میلیارد بخرند. اصلا مگر چنین چیزی توجیه اقتصادی دارد؟! فکر کنید که با این اختلاف قیمت می شود چه کارهای اقتصادی مفیدی انجام داد که به خاطر کمبود سرمایه معطل مانده است.

سال 96 نفس های آخر را می کشد و بر اساس یکی از عادت های قدیمی ما ایرانیان، این روزهای پایانی فرصتی است برای نگاه کردن به تصاویر پشت سر و مروری بر ماجراهایی که در سال اخیر از سر گذرانده ایم. سال 1396 برای بازار خودرو ایران سالی سراسر اضطراب و سردرگمی بود و فشار بسیار بر مصرف کننده. یکی از نقاط تاریک در بازار خودرو سال 96 نیز همین ماجرای حبس شدن خودروها در گمرک بود که خسارت جبران ناپذیری به اقتصاد کشور و بخش خصوصی زد. آیا راهی برای فرو ریختن این دیوار وجود نداشت؟ بهتر بود به جای برافراشتن این دیوار بی تدبیری، کلیدی برای گشودن قفل درهای گمرک و بازار خودرو ایران یافت می شد. سال 96 هم تمام می شود اما هنوز با چراغ به دنبال کسانی می گردیم که راهی بر رونق اقتصاد و کسب و کار ایران می گردند و اگر بر سرمایه های مردم نمی افزایند حداقل آن را به خطر نمی اندازند.

نظرات کاربران
شهریار
شهریار
29 اسفند 1396
خیلی متن دلسوزانه ای بود ولی به نظر من حق کسایی هست که این ماشین ها را به قیمت های پایین میخریدن ولی به اسم لاکچری تا ۴ ۵ برابر به مردوم می‌فروختند