خودرویی که 8 نسل از تولیدش میگذرد، توانسته خود را میان خودروهای سدان لوکس سایز متوسط جا کند و یکی از بهترینهای این کلاس پرطرفدار شود. تولید این کلاس به دهه 50 میلادی ...
خودرویی که 8 نسل از تولیدش میگذرد، توانسته خود را میان خودروهای سدان لوکس سایز متوسط جا کند و یکی از بهترینهای این کلاس پرطرفدار شود. تولید این کلاس به دهه 50 میلادی برمیگردد که در حدود 70 سال پیش با اولین مدل W120 با یک موتور 1.8 لیتری و توان 51 اسب بخار، قدرت مرسدس بنز را برای یک دوئل به رخ بکشد. این دوئل سالهای سال ادامه پیدا کرد؛ طراحان عوض شدند؛ عرقها ریخته شد؛ کارگران زیادی رفتند و آمدند؛ برای مرسدس زمان بیمعنا بود تا اینکه طرح به سمت تصویرهای فضایی کشیده شد و مجبور شدند ظاهر محصولاتشان را همرنگ جماعت کنند و این شد که کمکم عضلات بیرون زد، تکنولوژیهای روز به کار گرفته شد تا عرض اندامی میان رقبا کند . نتیجه، W212 بود که با فیسلیفت کردن آن در مدل 2014، با یک جوان فضاییشکل بازار را به لرزه درآورد.توانستیم ابتدای ورود این خودرو به کشورمان در شهر شیراز تیرکمان خود را به سمت یکی از محصولات این کلاس بگیریم و آنرا به زور شلیک شکار کنیم!
نظر به نسل قبل، نقل مکان کردن ستاره 3 پر مرسدس بنز از روی در کاپوت در دل پیش رادیاتور بود که توجهمان را جلب کرد؛ تفاوتی که به راحتی این خودرو را نسبت به کلاس پیشین متمایز میکند. مرسدس بنز همیشه در عرصه تکنولوژی پیشقدم بوده و سعی بر به کارگیری جالبترین امکانات در محصولات خود گرفته است. این بار با چراغهای فول LED جلو و عقب پا به صحنه گذاشته است. چراغهای جلو مجهز به سیستم هوشمند LED ا(LED Intelligent Light System) بوده که به غیر از ایجاد یک زیبایی توانسته بازه نور را برای راننده گستردهتر کرده و دید مناسبی را فراهم کند. جالب است بدانید نام مرسدس بنز به زبان انگلیسی روی گوشه چراغهای جلو نوشته شده که با روشن شدن نئونهای چراغ، یک زیبایی خاص به چراغهای جلو میدهد. در مدل قبل از فیسلیفت، 4 چراغ جلو استفاده شده بود که در این نسل آن 4چراغ به هم جوش خورده و با خطوط منحنی چشمان خشمگین و زیبا را به نمایش گذاشته است. تغییر شکل سپرهای جلو و عقب در زیبایی آن بیتأثیر نبوده و حتی نباید بهراحتی از چراغهای عقب گذشت! در دل چراغهای عقب از 4 ردیف افقی LED استفاده شده که 3 ردیف آن قرمز رنگ و ردیف پایینی آن سفید رنگ است و جالب است با روشنکردن چراغ کوچکها در چراغ عقب 4 ردیف قرمز رنگ دیده میشود که البته برای تکمیل سیستم نورپردازی، حذف DayLightهای زیر سپر جلو و جاسازی آنها در دل چراغهای جلو را میتوان از این تغییرات برشمرد.
نوار کروم روی درها و سپر عقب حذف شده بود اما به جای آن تکه کوچکی در حد 15 سانتیمتر در دو طرف پایینی سپر عقب جایگذاری شده بود. بر خلاف نمونه قبلی در پایین سپر عقب دو دهنه ذوزنقهایشکل بهرنگ کروم، خروجی سیستم اگزوز را مشخص کرده بودند و با یک نوار نازک کروم، نمای عقب خودرو را اسپرتتر نشان میداد. حالا که بدنه خیلی سادهتر شده بود فکری برای از بین بردن این سادگی اندیشیده و اجرا شد که آنهم اضافه کردن یک خط از انتهای چراغ عقب تا گلگیر جلو به موازات خط دستگیرهها بود. با نگاه دقیقتر متوجه 6سنسور پارک جاساز شده روی سپر عقب شدیم که با 6 سنسور سپر جلو، مجموعا میتوانستند راهنمای خوبی برای راننده خودرو هنگام پارک کردن محسوب شوند و البته دوربین دنده عقب هم میتواند در افزایش دقت راننده کمک کند. استفاده از سیستم Hands Free Access در این خودرو کاملا بجا بود؛ با وجود این سیستم اگر از فروشگاه خرید منزلتان را دست گرفتهاید و نمیتوانید در صندوق را باز کنید، کافی است پای خود را زیر سپر عقب ببرید تا توسط سنسور دستور باز شدن در ارسال شود و در صندوق بار باز شود و بتوانید دستتان را سبک کنید.
رینگهای 19 اینچی AMG هم به کمک نمای کناری آمده بودند و با خط مشکیرنگ بین پرهها حرفی باقی نگذاشته بودند اما با وجود تغییر نکردن شکل آیینههای جانبی، نمای خارجی را به اتمام میرسانیم.
با مشاهده تغییرات ظاهری هیجان کشف مروارید داخل این صدف دو چندان شد اما ... در را باز کردیم و متوجه شدیم صدفی تو خالی جلویمان است! داخل خودرو آنچنان تغییری نکرده بود؛ البته لازم است این نکته را اضافه کنیم که نمونه مورد آزمایش از نمونههای استاندارد بود و خبری از آپشنهای آنچنانی نبود؛ حتی تنظیم صندلی برقی هم در آن دیده نمیشد؛ خودرویی که شاید برای مصرف پلیس مناسبتر باشد تا تردد شهری. با مشاهده نمای داخلی، این فکر به ذهنان میرسد که ظاهرا مرسدس بنز و طراحان آن حس و حال کار کردن نداشته و از همان طرحهای قبلی با تغییرات بسیار جزئی استفاده کردهاند و تنها فرم چیدمان کلیدهای پانل مرکزی عوض شده بود و برای تکمیل این کار به فرم دریچههای تهویه هم دست زده بودند اما حقیقت این است که نمیتوانیم خودمان را فریب دهیم و در کل این نمای داخلی بهدرد همچین نمای خارجی نمیخورد. اضافه شدن یک ساعت آنالوگ میان دو دریچه تهویه وسط داشبورد و مانیتور 5.7 اینچی در بالای داشبورد و دسته کروز کنترل در سمت چپ فرمان (زیر دست راهنما) کمی سادگی آنرا کاهش دادند اما در کل پیشنهاد نمیکنم در نمونه پایه این خودرو بنشینید زیرا در نمونه فول میتوانید با صندلیهای برقی، گرمکن صندلی، دوربین عقب، نقشه سفری، تنظیم فرمان برقی و دوربین 360 درجه عقب طعم یک سواری لذتبخش را بچشید.
مثل معروف گرگ در لباس میش را شنیده بودیم اما به نظر میرسید در نخستین ملاقات با مرسدس بنز Eکلاس بعد از جراحی با پدیدهای معکوس مواجه بودیم. تصور یک موتور 2 لیتری بنزینی با ضریب تراکم 9.8:1 روی این خودرو کمی سخت بود اما با مرور تغییرات ظاهرش کمی دلگرم شدیم و تست را ادامه دادیم تا ببینیم از این خودرو ستارهدار، چه خواهیم دید. البته فراموش نکنید که این خودرو استاندارد آلایندگی Euro6 دارد. موتور 4 سیلندر توربو با 16 سوپاپ و حجم 1991 سیسی که میتواند حداکثر توان 184 اسب بخار در دور موتور 5500 دور در دقیقه تولید کند (که برای درک بیشتر بد نیست آنرا با موتور پژو 405 با موتور 2 لیتری مقایسه کنید تا به قدرت تکنولوژی آلمانیها پی ببرید) و با گیربکس 7 سرعته اتوماتیک با قابلیت تعویض دنده توسط شیفترهای پشت فرمان، ماکزیمم گشتاور 300 نیوتن متر در دور موتور 1200 تا 4000 دور در دقیقه را برای این خودروی E200 تولید 2014 رقم بزند. دلیل اصلی وجود این گیربکس (7G-TRONIC) بهینهسازی مصرف سوخت و سرعتالعمل بالا بوده که بهدلیل لغزش کمتر درون آن با کاهش استهلاک، سر و صدای کمتر و لرزش ناچیز میتواند گشتاوری درخور یک مرسدس را تقدیم راننده کند.توان تولیدی موتور و گشتاور آن به پای خودروهای 6 سیلندر نمیرسد پس نباید توقع بالایی از آن داشت. پس شتاب صفر تا صد 7.9 ثانیه برای آن معقول بوده ولی باید توجه داشت که یک رقیب دیرینه از کمپانی بامو محصول سری 5 به نام BMW 520i روی همان 7.9 ثانیه قرار گرفته است.
خبری از دکمههای تنظیمکننده برقی روی تودری نبود و به صورت مکانیکی صندلی راننده را تنظیم کردیم که البته برای تسلط روی فرمان مجبور به تنظیم دستی فرمان شدیم؛ دسته زیر فرمان را پایین آوردیم و در مناسبترین حالت، آنرا قفل کردیم. صندلیهای مبله آن حس آرامش داشت ولی نبود سیستم کنترل برقی آن خیلی باب میل نبود.با تصوری که از سیستم تعلیق مرسدس داشتیم، ریموت را در جای مخصوص قرار داده و چرخاندیم؛ ابتدای روشنشدن صدای موتور شنیده شد اما بعد از آن خبری از هیجان نبود البته به یاد داشته باشید که هیجان برای پیرمردها ضرر دارد! چندین باز گاز را فشردیم اما نه تکانهای آنچنانی و نه صدای دلنوازی شنیده میشد. البته شایان ذکر است که این موتور برای هیجان و شیطنت طراحی نشده و صرفا شما را برای یک رانندگی مطمئن در شهر و سفرهای جادهای مهیا میکند پس فکر خیال هیجان را از این خودرو با وقار نداشته باشید.
دنده را در حالت D بردیم و راه افتادیم؛ سواری کاملا مناسبی داشت و به حدی بود که ضربات به سختی احساس میشدند و البته استفاده از سیستم تعلیق مولتی لینک و الکترومکانیک در این خودرو و حتی استفاده از فشار گاز توسط دو لوله با SSD در سیستم تعلیق جلو و یک لوله در عقب خودرو با SSD، خالی از لطف نبود. ترکیب کمکهای قدرتی در E کلاس 2014 وابسته به سرعت و همچنین چرخش فرمان است که در چابکی پاسخ فرمان تأثیر بسزایی دارد. سانروف را توسط دکمه برقی روی سقف باز کردیم تا هوا عوض شود. پدال را تا انتها فشردیم سرعتمان را بیشتر کردیم و با فرمان دادن شدید، رفتار معکوس خودرو برای ایجاد فضای ایمن را حس کردیم؛ با چنگ و دندان آسفالت را گرفته بود تا آب در دل سرنشین تکان نخورد. پدال گاز را تا انتها فشردیم و مسیر مستقیم را پیش گرفتیم که عکسالعمل سریع در تعویض دنده معکوس و شتابگیری نتیجه آن بود که با وجود گیربکس مدرن آن مشکلات شتابهای ناگهانی و سبقتگیریها مرتفع شده بود. رفته رفته سرعت که بیشتر شد فرمان کمی سفت شد و مشخص بود برای مانورها کاملا آماده است و برای همین فرمان به چپ و راست دادیم که نتیجه عکسالعمل فوق سریع برای کنترل بود که بعد از آن خودرو را برای تست شتاب متوقف کردیم؛ دنده را در حالت تعویض دستی قرار دادیم و استارت زدیم. عدد کیلومترسنج به آرامی بالا میرفت اما برعکس آن دورموتور بود که از نیاز به تعویض دنده خبر میداد؛ دندهها را تعویض کردیم و بالاخره در دنده 3 کیلومترشمار عدد 100 را در مدت زمان 8.1 ثانیه رد کرد و لازم به ذکر است که هنوز طعم سوخت کشورمان را مزه مزه نکرده بود که چنین زمان مناسبی را به ثبت رساند. در مدت زمان آزمایش خودرو در واکنش به ترمزگیریهای پیدرپی مثبت نشان میداد که وجود سیستمهای ABS، ESP ا(Electronic Stability program- کنترل الکترونیکی پایداری)، ASRا(Anti Schlupf Regelung - سیستم کنترل کشش)، AB ا(Adaptive brake – ترمز تطبیقپذیر) و BAS ا(Brake assist system- ترمز کمکی) نقاط قوتی بودند که دیسکهای خنکشونده جلو و دیسکهای عقب توسط یک پیستون برای هر دیسک، در این ماجرا تأثیر بسزایی داشتند.
سیستم ECO روی داشبورد را فشردیم و چراغ سبز آن به نشانه فعال شدن، روشن شد. به آرامی حرکت کردیم تا به تقاطعی پر تردد رسیدیم و مجبور به توقف خودرو شدیم؛ برای ثانیهای که پدال ترمز را نگه داشتیم موتور خودرو از مدار خارج شد و بلافاصله با رها کردن پدال ترمز و فشردن پدال گاز دوباره موتور وارد مدار شد و تقاطع را پشت سر گذاشتیم. با دیدن میزان مصرف سوخت شهری 7.5 تا 7.7 لیتر به ازای هر 100 کیلومتر و مصرف جاده ای 4.8-5.1 لیتر به ازای هر 100 کیلومتر (مصرف ترکیبی: 5.8-6.1 لیتر)، متوجه شدیم وجود این سیستمها برای کاهش آلایندگی و مخصوصا مصرف بهینه خودرو کاملا مفید است. نتیجه این است که اگر به دنبال خودرویی با یک سواری آرام و لذتبخش، مصرف سوخت پایین، ایمنی بالا، قیمتی معقولانه که البته در میان رقیبانی که در کشورمان هستند، میگردید و از امکانات کم آن چشمپوشی میکنید خودروی E200 مدل 2014 نمونه پایه انتخابی مناسب است و اگر نیاز به امکانات بیشتری دارید کمی سر کیسه را شل کرده و نمونه فول آپشن آنرا از بازار خریداری کنید که البته فکر کنم اگر خودتان وارد کنید مقرون بهصرفهتر است.