بیش از یک قرن از تولد خودروهای الکتریکی میگذرد اما در طی دههٔ 2010 نگرش خریداران بشدت نسبت به این خودروها تغییر کرد. درک این موضوع اصلاً دشوار نیست زیرا خودروهای الکتریکی اولیه با بُرد پایین، پرفورمنس کسلکننده و ظاهر سؤالبرانگیز، مانند یک آزمایش علمی احساس میشدند. برای اینکه بهتر متوجه شوید که طی یک دههٔ گذشته خودروهای الکتریکی چقدر پیشرفت کردهاند، میتسوبیشی i-MiEV را مثال میزنیم که در سال 2009 معرفی شد و برای مدل 2012 به بازار ایالاتمتحده آمد. i-MiEV هاچبک عجیبی بود که علیرغم قیمت 29 هزار دلاری، خودروی ارزانی احساس میشد.
اما حتی با این قیمت بالا، میتسوبیشی ادعا میکرد که این خودرو ارزانترین خودروی الکتریکی تولید انبوه در ایالاتمتحده بوده و 6 هزار دلار قیمت کمتری از سایر خودروهای الکتریکی بازار دارد. بااینحال i-MiEV در نسخهٔ آمریکایی تنها 66 اسب بخار قدرت و 100 کیلومتر بُرد داشت؛ بنابراین این ماشین دقیقاً مشکلات الکتریکیهای اولیه را نشان میدهد که خودروهایی کُند، ناخوشایند و نهچندان کاربردی بودند. بااینحال با معرفی نیسان لیف در سال 2011 همهچیز تغییر کرد. نسل اول این خودرو که از ابتدا بهعنوان خودرویی الکتریکی توسعه یافته بود، هرچند ظاهر چندان جالبی نداشت اما کاربردی بود و بهطور گستردهای در دسترس خریداران قرار گرفت.
البته لیف هم محدودیتهای خاص خود را داشت مثل بُرد تنها 117 کیلومتری اما خوشبختانه قوای محرکهٔ الکتریکی آن بد نبود زیرا 108 اسب بخار قدرت و 280 نیوتن متر گشتاور تولید میکرد. به همین دلیل لیف دیدگاه خریداران نسبت به خودروهای الکتریکی را تغییر داد اما هنوز هم با ایدهآلها فاصله داشت. بااینحال، لیف به خودروی نسبتاً محبوبی تبدیل شد زیرا درحالیکه نیسان در سال 2011 تعداد 9,674 دستگاه از آنرا به فروش رساند، این تعداد در سال 2014 بیش از سه برابر شده و به 30,200 دستگاه رسید.
اما خودرویی که واقعاً بازی را در دنیای الکتریکیها تغییر داد تسلا مدل S بود. این سدان آمریکایی نشان داد که یک خودروی الکتریکی میتواند شیک، قدرتمند و کاربردی باشد. علاوه بر این، مدل S پرفورمنس چشمگیر و بُرد زیادی را هم ارائه میکرد که این ویژگیها آنرا به اولین خودروی الکتریکی تبدیل کرده بودند که میتوانست با ماشینهای بنزینی سنتی رقابت کند. مدل S که در سال 2012 رونمایی شد، به باطریهای عظیم 85 کیلووات ساعتی مجهز شده بود که آنرا قادر میساخت با هر بار شارژ تا 426 کیلومتر را طی کند. این عدد چهار برابر بیشتر از بُرد i-MiEV بوده و حتی امروزه هم بُرد چشمگیری است.
مدل S به دو موتور الکتریکی و سامانهٔ چهارچرخ محرک مجهز بود که پرفورمنس دیوانهواری را برای آن فراهم میکردند زیرا سدان الکتریکی تسلا میتوانست ظرف تنها 2.8 ثانیه از صفر به سرعت 96 کیلومتر بر ساعت دست پیدا کند. علاوه بر این، در کابین مدل S هم یک نمایشگر لمسی اطلاعاتی-سرگرمی عظیم 17 اینچی تعبیه شده بود که احساس کاملاً آیندهنگرانهای داشت و حتی هماکنون که تقریباً یک دهه از معرفی آن میگذرد هنوز هم بینظیر است؛ بنابراین، هرچند تسلا خودروهای الکتریکی را اختراع نکرد اما نشان داد که لازم نیست الکتریکیها خودروهای عجیب و نامتعارفی باشند. این حرکت تسلا تغییر و لرزهٔ بزرگی در دنیای خودروسازی ایجاد کرد زیرا در حال حاضر تقریباً تمام خودروسازان مشغول کار روی محصولات الکتریکی هستند و حتی برخی از آنها قصد دارد در آینده فقط در زمینهٔ الکتریکیها کار کنند.
البته تسلا تنها دلیل گرایش خودروسازان به سمت الکتریکیها نیست زیرا تعدادی از شرکتها مدتها قبل از معرفی مدل S برای ساخت محصولات الکتریکی برنامهریزی کرده بودند. یکی از این شرکتها بامو بود که کانسپت i3 را در سال 2011 رونمایی کرده و دو سال بعد از نسخهٔ تولیدی آن پرده برداشت. این هاچبک کوچک در اروپا موردتوجه قرار گرفت و به همین دلیل بامو ادامهٔ تولید آنرا تا سال 2024 تمدید کرده است. بااینوجود، هرچند در اوایل دههٔ 2010 خودروهای الکتریکی تقریباً رواج یافتند اما همهٔ خودروسازان آمادگی تغییر کامل به سمت الکتریکیها را نداشتند. درنتیجه تعدادی از شرکتها به الکتریکیسازی روی آوردند.
یکی از بارزترین نمونههای این رویکرد، شورلت ولت است که در سال 2010 به بازار عرضه شد. این سدان آمریکایی با برخورداری از یک پیشرانهٔ 1.4 لیتری چهار سیلندر، یک موتور الکتریکی با 150 اسب بخار قدرت و 370 نیوتن متر گشتاور و یک پکیج باطری 16 کیلووات ساعتی، مزیتهای خودروهای الکتریکی را بدون اضطراب میزان بُرد ارائه میکرد. برای انجام این کار، پیشرانهٔ بنزینی مثل یک ژنراتور عمل کرده و در صورت کاهش شارژ باطریها اقدام به شارژ آنها میکرد. البته بُرد تمام الکتریکی ولت تنها 56 کیلومتر بود که هرگز رقم چشمگیری محسوب نمیشد اما برای ترددهای معمولی کافی به نظر میرسید و علاوه بر این، راننده یک پیشرانهٔ درونسوز را هم در اختیار داشت که بهعنوان افزایشدهندهٔ بُرد عمل میکرد.
با همهٔ اینها، متأسفانه ولت چندان موفق نبود و شورلت هرگز نتوانست سالانه بیش از 25 هزار دستگاه از آنرا در ایالاتمتحده به فروش برساند. البته هرچند این خودرو محکومبه شکست بود اما آغازگر روند آهستهٔ حرکت از بنزین به سمت الکتریسیته بود و نام خود را در تاریخ ثبت کرد؛ بنابراین هرچند ولت نتوانست دنیا را فتح کند اما نشان داد که الکتریکیسازی دیگر یک عبارت ناشناخته نیست زیرا امروزه بسیاری از خودروهای جدید بهصورت استاندارد به سیستم هیبریدی خفیف مجهز هستند و محبوبیت خودروهای پلاگینهیبریدی هم رو به افزایش است. این موضوع بهویژه در مورد بازار اروپا صدق میکند زیرا رسواییهای دیزلی و فشار قوانین آلایندگی موجب شده خودروسازان به سمت محصولات سبز حرکت کنند.
بهعنوانمثال، بامو هماکنون دوازده مدل الکتریکیشده در سبد محصولات خود دارد و پیشبینی میکند تا سال 2021، یکچهارم از کل فروش شرکت در اروپا را محصولات الکتریکیشده تشکیل دهند درحالیکه این میزان در سال 2030 به 50 درصد افزایش خواهد یافت؛ اما در این مسیر بامو تنها نیست زیرا پورشه هم به سمت قوای محرکهٔ پلاگینهیبریدی حرکت کرده است. این کار ممکن بود تا چند سال پیش غیرقابلتصور به نظر برسد اما پورشه هماکنون چند مدل دوستدار محیطزیست در سبد محصولات خود دارد؛ اما برخی از محصولات پلاگینهیبریدی پورشه علیرغم سبز بودن، پرفورمنس چشمگیری هم دارند. مثلاً پانامرا توربو S E-Hybrid مجموعاً 685 اسب بخار قدرت و 850 نیوتن متر گشتاور داشته و ظرف 3.2 ثانیه از صفر به سرعت 96 کیلومتر بر ساعت میرسد. حداکثر سرعت این مدل نیز 310 کیلومتر بر ساعت بوده و مهمتر از همه اینکه میتواند 22 کیلومتر را بهصورت تمام الکتریکی طی کند.
از سوی دیگر، هرچند تکنولوژی پلاگینهیبریدی تا حد زیادی در بخش خودروهای لوکس مورداستفاده قرار میگیرد اما رفتهرفته به بخش غیرلوکس هم وارد شده است. تویوتا پریوس پرایم و میتسوبیشی اوتلندر PHEV این راه را هموارتر کردند و حالا خودروهایی مثل تویوتا رافور پرایم و اوپل گرندلند X هم در آن پای گذاشتهاند. همچنین بدیهی است که در آینده شاهد خودروهای هیبریدی بیشتری خواهیم بود زیرا تعدادی از شرکتها قصد دارند تا اواسط دههٔ آینده سبد محصولاتی کاملاً الکتریکیشده داشته باشند. از سوی دیگر، آیندهٔ خودروهای تمام الکتریکی هم روشن به نظر میرسد و دهها مدل جدید در آن دیده میشود. بااینحال، در حال حاضر الکتریکیها بخش کوچکی از کل فروش خودرو را در اختیار دارند و مدلهایی مثل آئودی E-Tron و جگوار F-Pace با استقبال زیادی مواجه نشدهاند.
به همین دلیل، هنوز مشخص نیست که آیا تقاضای کافی برای خودروهای الکتریکی آینده وجود خواهد داشت یا نه. البته گفته میشود در این زمینه نشانههای مثبتی وجود دارد زیرا فورد نسبت به سفارشهای اولیه برای موستانگ مک ایی خوشبین است و پورشه هم در اروپا 30 هزار سفارش برای تایکان دریافت کرده است که یکسوم بیشتر از ظرفیت 20 هزار دستگاهی در نظر گرفته شده برای سال 2020 است. از سوی دیگر، احتمالاً با شیوع بیشتر الکتریکیها، استقبال خریداران از آنها افزایش یافته و زیرساختهای شارژ نیز برای پشتیبانی از آنها رشد خواهد کرد. علاوه بر این، انتظار میرود فناوریهای باطری و شارژ پیشرفت کرد و قیمت الکتریکیها کاهش یابد که همهٔ اینها آیندهٔ صنعت خودروسازی را هر چه بیشتر به سمت نیروی الکتریسیته سوق خواهد داد.